پاسخ : روز تولد
امسال تولد دوستم سر بریدن کیک بحث بود که چجوری ببریم؟!!
یکی گفت صبر کنین درستش میکنم!
اومد حدود 1/5 کیک رو گذاشت تو بشقاب!!
ما همه تو کف بودیم که عجب اشتهایی داره که یدفه بشقاب رو کوبوند تو صورت میزبان!!
بدبخت کل وجودش خامه ای شده بود!! ;D
پاسخ : روز تولد
عاقا تولد دوستم بود 4 نفر بودیم برای شام رفته بودیم پیتزایی که دو نفرمون رفتن پیتزا بیارن!
من و اون یکی دوستم سر شوخی سر فلفلها رو نیمه باز گذاشتیم که دوستمون بریزه کلشو رو پیتزاش!
خلاصه اونا با پیتزا برگشتن طرف نرسیده به اون دوستم گفت فلفل بزن حال بیای و فلفل پاش رو خالی کرد...
پاسخ : تیزهوشان قبول شدم !
برای اعلام نتایج قبولی سمپاد راهنمایی برادر و مادرم رفتن تو نت منم چند متر اون طرفتر رو مبل نشستم!!
یکدفه برادرم برگشت نگام کرد و سری به نشانه افسوس تکون داد!! :-s
بعدشم با عصبانیت و حالت تمسخر گفت اینقدر گفتم بشین بخون برای همین لحظه بود دیگه! واقعا که!! آبرو...
پاسخ : ترس دوران بچگی...!
من بچه بودم ی فیلم ترسناک برادرم نگاه میکرد منم به زور نشستم نگاه کردم!
یه روحی بود ادمها رو میکشت صحنه اول فیلم هم ی صحنه پر از خون بود که طرف ی زنه رو میکشید زیر تخت و میکشتش خون میپاشید بیرون!! :|
از اون به بعد تا 1سال از تخت خوابم میترسیدم!! ;D
پاسخ : بگو " نـــه! "
درکل بهتره آدم روی قدرت نه گفتنش کار کنه تا اینکه بپیچونه. آخه پیچوندن میتونه چندین برابر نه طرف مقابل رو ناراحت کنه.
توی اینجور موارد هم بهتره آدم به فکر خودش باشه تا ناراحتی دیگران. چون اگه با جواب مثبت به خودت ضرر بزنی هیچ وقت خودت رو نمیبخشی.
اگر هم برای کاری بگی آره و...
پاسخ : رابطت با خانوادت چه طوره ؟
من کلا با پدر مادرم در حد اسم آشنا هستم!! ;D
خواهر برادرم هم حدودا همینجوریه، تنها فرقش اینه که اسم والدینشونو میدونم!!! ;D
پاسخ : گند های دوران مدرسه!
سال سوم دبیرستان که بودیم ی نمایشگاه تو مدرسه داشتیم که منم از مسئول هاش بودم!
بعد از اتمام نمایشگاه کلی کاغذ الگو که برای تزیین به کار رفته بود اضافه امد! ما هم تمام اون ها رو ریختیم توی ی سطل آشغال بزرک تو مدرسه و آتیششون زدیم! برای فان هم چندتا اسپری رنگ نیمه پر...
پاسخ : خواب
من کلا تا 16 سالگی 90% خواب هام کابوس بودن!! :( توی اکثر کابوس ها هم به روش های متفاوت میمردم!! اصن ی وضی بود!!
یبار خواب دیدم تو مدرسه تنهام و از در و دیوار موجودات ترسناک میریزه تو مدرسه!! آخرش هم خوردنم!! :(
یکبار هم خواب دیدم توی خیابون های شهر هرچی ماشین هسته میخواد بزنه زیر...
پاسخ : لحظه تحویل سال
یکبار لحظه تحویل سال برای شمع های سفره رفتم آشپزخونه که سال تحویل شد!!
اون سال دقیقا 12 کیلو اضافه شد به وزنم!! (قابل ذکر که بگم الان عادیم بهم نگین خپل!!) ;D
پاسخ : جای زخم ...
من ی جای زخم بزرگ روی آرنج دست چپم دارم که پارسال رو دستم نقش بست!!
من و دوستم با چرخ بر میگشتیم و من بیدست دچرخه سواری میکردم که یکدفه دوستم (نمیدونم چرا!!) محکم خورد به من و منم پام بین فرمان و بدنه چرخ گیر کرد و حدود 4 متر روی آرنجم کشیده شدم!! جالبیش اینه بعدش دوستم...
پاسخ : تا حالا ضایع شدین/کردین؟
خدا این وضی رو که الان میگم نصیب گرگ بیابون نکنه!!
سال دوم دبیرستان بودیم و اوخر اسفند و آخرین کلاس جغرافی تو اون سال! با بکس هماهنگ کرده بودیم که از 10 به پایین بشمریم و بعدش صدای توپ و اهنگ تحویل سال! <:-P
خلاصه فرصتش جور شد و ما هم شرو کردیم به شمردن همه چیز...
پاسخ : جیم زدن
همیشه آخرهایی اسفند که میشد فقط با چندتا دیگه از بکس میرفتیم مد فوتبال بزنیم!! سال سوم راهنمایی که بودیم معلم عصبانی شد که چرا ما چند نفر آمدیم و مد تعطیل نشده و گفت زنگ بعد امتحان میگیره! اواخر زنگ اول بود که موبایل دبیر زنگ زد و رفت بیرون کلاس ما هم نامردی نکردیم همه از پنجره...
پاسخ : تقلب
من تا حالا امتحانی نبوده که توش تقلب نکرده باشم!! اصن امتحان گرفته میشه که اسنعداد و خلاقیت دانش آموزان توی تقلب مشخص بشه!!
همین امتحان دیفرانسیل ترم اول امسال بود که جوابها رو رو برگه مینوشتیم و پرت میکردیم برای همدیگه!
عاقا از شانس بد من دوستم برگه رو انداخت 2متر جلوتر از من بین...
پاسخ : رنگ خرس
البته لازم نیست هر سه زاویه قائم باشه. شرط لازم و کافی برای اینکه اثبات بشه رو قطب بوده، قائم بودن دو زاویه هسته.
شاید زاویه بردار های رفت و برگشت به راس نقطه شروع زاویه 90 نسازن. ولی راجب سه بعدی بودن مثلث حق با شماست و اضلاع مثلث
منحنی هستند و نه خط راست. پس خرس قطبیه.