پاسخ : سمپادی های کرج
این که درگیر کتابا نشیم درسته اما واسه من که وقتم محدود میشه به 10 ماه کنکور خوندن نه ...!!!
وقتی 2 سال هیچی درس نخونده باشی به امیدِ المپیاد وقتی کتابای درسیم نوِ نوئَن ( به جز زیست :-" ) ، فک میکنم بهتره که یه کتاب کمک درسی انتخاب کنم که تا جایی که امکان داره تمام...
پاسخ : سمپادی های کرج
وااای هنگامه و سمانه مرســــــــــی 8-^
نظرتون راجع به کتابای نشر الگو چیه واسه ادبیات؟!؟! اینا بهترن یا هامون ؟ :-"
معلم شما با ما یکی نیس فک کنم ، واسه ما خانم فلاح ـه ( ولی خدایی ایشون هم عالین ;;) )
آهان یه چیز دیگه فیزیک ، آقای ساداتیان به ما گفتن که گاج نقره ای...
پاسخ : سمپادی های کرج
خب مثلا روش خوندن ادبیاتت چطوری بود؟ X_X ( تمام مشکل من تو ادبیات خلاصه میشه :-" )
زیست حتی :-"
تایم های مطالعاتیت چه جوری بودنُ..... ;;)
پاسخ : سمپادی های کرج
کاپیـــــتان! >:D<
امم :-? خب تجربه هاتونُ بگید ... مثلا چیکارا کردید .. از کدوم معلما راضی بودید یا حتی نبودید :-" روش های مطالعتون ، یا کارایی که فک میکنید اگه انجام میدادید نتیجه ی بهتری میگرفتیدُ از اینجور چیزا ;;)
پاسخ : سمپادی های کرج
چه تاپیک فعالی داریم ما 8-^ :-L
خوب یه بحث بگید دیگه :|
دوستان کنکوری بیاید از تجربه هاتون به ما بگید ... کمی نصیحت حتی ، خوشالمون می کنید :-"
پاسخ : صندلی داغ رتبه های برتر کنکور-خانم ثنا طباطبایی (
سلام ;;)
اول از همه تبریک بگم به خاطره همه ی تلاشایی که کردیُ نتیجه داد ، ایشالا موفقیت های بیشتری ازت ببینیم 8-^
یه سوال : من المپیادی بودم ، بعد کلا سرِ کلاسا نرفتم ... اختصاصیم بد نیست اما عمومیام به شدت افتضاحن :-< :-" ... میشه بگی...
پاسخ : سمپادی های کرج
آقای اخوی میشه بگید که الان هدق از این گردهمایی چیه؟!؟! ;D ( یعنی چیکارا میکنیدُ اینا ) :-"
جشنِ چیه؟!؟! ;;)
×پ.ن: بعد این انجمنتون اجازه میدن ما غیرفارغ التحصیلا ( قشرِ مظلومِ(!) کنکوری ) هم بیایم تو این برنامه ها شرکت کنیم؟!؟!؟! :) :-" ما هم سالِ دیگه اگه خدا بخواد...
پاسخ : سمپادی های کرج
تبریک میگم به شهیدسلطانیا واقعا ترکوندن امسال
× 2 تا مدالِ طلای جهانی المپیاد ریاضی و فیزیک که تبریک میگم به آقای صادقی و آقای زارع ایشالا موفقیت های بیشتری ازشون ببینیم :)
× و آقای صادقی زاده که یکِ کنکورِ ریاضی شدن ( انقدر از قبل تعریف ایشونو شنیده بودیم که دیگه جای...
پاسخ : سوتیها
× یکی از دوستان سرِ کلاس گرمش شده بود بعد یکی از بچه ها بطریِ آب معدنی رو میزش بود ، دوستم ازش اجازه گرفت برش داشت که یه کم آب بزنه به صورتش ... یه کم آب ریخت تو دستش زد به صورتش یه حالِ جانانه پیدا کرد .. یه عالمه هم پز داد بهم که خنک شده
بعد یهو دید صورتش چسبناکه ، تازه فهمید...