پاسخ : حل كنيد و حال كنيد
فكر مي كنم در مورد پرسش اول اشتباهي وجود داشته باشه:
به نظر من جواب درست اينه اگر اشتباست علت رو بگيد ممنون مي شم:
2 از 4 *3/4+2 از 4 *1/4 و اين طوري جواب مي شه 15/4
پاسخ : صفر و یک
احتما نود و نه مي دم كه تو زندگي همين قانون تماما وجود داره
چون كاملا اثبات مي شه كه اجتماع نقيضين تهيست
اگه مي خوايد تو يه تاپيك جداگانه مفصلا حرف مي زنم در اين مورد
...
پاسخ : صفر منهای صفر؟
اگه صفر مي دونست با اين كه هيچي نيست چقدر مهم شده كه سر تبادلش با يه صفر چقدر تو سر هم مي زنن
چيزي نداريم
چيزي هم نمي خوايم ازش برداريم
چه چيزي داريم؟
هيچي
چقدر ساده
سخت مي گيرد جهان بر مردمان سخت كوش...
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم
خيلي قشنگ بود
فكر كنم مصرع آخري از نظر وزني يه هجا كم داشت و محسوس بود
بازم خوب بود
اين خيلي خوبه كه در جبر قافيه نيستي
پاسخ : تصادف!
تو دنبال جواب نيستي تو فقط مي خواي ثابت كني كه حرف خودت درست هست من هم ابرامي ندارم كه بگم نه اين طوري نيست
جايي كه زمان نباشه مكان هم نيست جايي كه مكان هم نباشه تغيير نيست جايي هم كه تغيير نيست مجموعه اي خلق نمي شه اينه دليلي اين كه مجموعه اي منظم خلق نمي شه
من احتمال بلدم و با...
پاسخ : تصادف!
"زمان نامتناهی "
اين فرض پارادوكسي بيش نيست
اگه يه ذره تصور كني مي بيني نمي شه تصور كرد
چون از اجتماع نقيضين محال است پيروي نمي كنه
"چون اگه يه اتفاق بتونه بي دليل رخ بده پس مطمئناهمون دليل اتفاقي مي تونه باعث يه رخداد ديگه اي بشه و از اون جايي كه وقت عامل تغيير ظاهري و محور...
پاسخ : تصادف!
"نکته ی اساس اینه که اینا همه تصادفی درست شده اونم با احتمال 100 % (در زمان نامتناهی"
زمان خودش مخلوق هست
و مسلما عامل نقص
پس زمان نامتناهي پارادوكسه
حالا اگه منظورت از زمان نا متناهي:فقدان زمان باشه
كه حتما همين طوره:
اگه منظورت از تصادفي بودن بي علت باشه پس به همون سادگي هم از...
پاسخ : صفر منهای صفر؟
"بی نهایت نمیشه ؟"
چه جوري حساب كردي؟
چه جالب!اگه بر فرض 0-0 مي شد مثلا يك
اون وقت مي تونستيم بگيم چون 0/0 برابر با 0 هست پس دو طرف رو تقسيم بر صفر يم كنيم و 0-0 مي شد بي نهايت
رياضيات ما در مبناي 10 10ي است
پس اين كه تو ابعاد بالا تكون مي خورده هيچ ربطي به اين نداره كه تو...
پاسخ : بياين و نظر تونو بگين . خوشحال ميشم
2 قدم مانده به گل نوش!
ت وشعر مي گي براي وجود احساس و اين يعني تظاهر
بايد جوششي باشه
نبايد عاشق شعر باشي
به هر حال اين كيفيت رو خدشه دار مي كنه
البته نظر من بود
در ضمن شعرات رو هيچ وقت نذار
اگه مي خواي كسي كه اينارو كشيده بخوندشون و حال كنه ديگه نبايد...
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!
هيچ دلي عاشق و دچار مبادا
عاقبت چشم انتظار مبادا
مي روي و ابر ها به گريه كه برگرد!
چشم خداوند اشك بار مبادا
تشنه لبي مست رفتست به ميدان
اين خبر سرخ ناگوار مبادا
تشنه لبي مست رفتست به ميدان
آيينه با سنگ در كنحار مبادا
تشنه لبي مست رفتست به ميدان
وعده ي...
پاسخ : پشت دریا ها شهری است...(با شهر سهراب یه کم &
جالب بود ولي اين گونه نيست.هر چند كه گاهي انسان خودش مي خواهد اين گونه باشد و تضاد را قبول كند و اين خوب است البته تا اندازه اي كه بسته به تعقل اسنان فرق دارد
پاسخ : بهترین شعر!
به تر نيست.حرف دلت را بزنيظ؟و اين قدر به سبك مشاهير نگي؟
قابل فهم تر هست.بحثم سره تشبيه نيست.اتفاقا هر چه بيش تر باشه به تر هست ولي بايد به سادگيش هم توجه كني.در كل همه مي تونن. و تو پيش رفتت خوبه و مي تونيش اين بهبود رو تسريع كني.به عنوان مثال اين بيت هم سادست و هم جالب:تو...