پاسخ : سوتیها
دوست گرامی رو ملاقات کردیم و این گفت و گو بین ما شکل گرفت:
من:بــــــــه سلام چطوریایی؟خوبی؟
دوستم:شکر،هنو زنده ایم ، توچطوری؟
من:منم مثه خودتم ، حاجی چی شده مشکی پوشیدی؟
دوستم:خالم..........بیچاره فوت کرد
من:به سلامتی ، ایشالا غمه آخرت باشه
دوستم: :|
من بعد از یک ثانیه:داداش...
پاسخ : آرزوی دوران بچگی!
من از بچگی آرزو داشتم و هنوزم دارم که یه روز با چتر نجات بپرم پایین
امیدوارم اگه یه روز به اونجا رسیدم که در هواپیمارو باز کردن گفتن بپر پایین
.
.
.
بپرم بدون هیچ دیالوگی
ینی میشه برسم؟ [-o<
:-?
پاسخ : سوتیها
مدیر ما منو تک و تنها سر کوچه ی مدرسمون دید یهو اومد گفت :
"سلام بچه ها"
من یه نیگا اینور یه نیگا اونور:جان؟
با چنان اخمی از دید من دور شد که بیچاره نزدیک بود به چند تن از شهروندان عزیز و الاف کوچه برخورد کنه
تا آخر دوره ی تحصیلم تو اون مدرسه دیگه جواب سلاممو نداد
پاسخ : قسمـتهای جالـب از کتـابهای موردعلاقـهتون
من همیشه زندگانی را بمسخره گرفتم، دنیا، مردم همه ش بچشم یک بازیچه، یک ننگ، یک چیز پوچ و بی معنی است. میخواستم بخوابم و دیگر بیدار نشوم و خواب هم نبینم.
زنده بگور
پاسخ : تکست های ِ ماندگار
حواننده:صادق
اسم آهنگ:اوج پرواز
چــُـمـباتمــِـه، زده کناره دیوار
قول داد بم، باهام میمونه بیدار
باز من، چند تا عکس و تصویر
وای از صدتا فکرو تصمیم
هه
تا حالا با بال من پر زدی
سره کسی رو از تن زدی
تو ترس و وحشت، اشک و عقده
لرز و بغض، شک و شبهه
دنیا فرق بینش...
پاسخ : تا حالا دقت کردین...
تا حالا دقت کردین چقدر اعصابت خرد میشه وقتی میری تو یه مغازه و فروشنده ، اول به مشتریه خانوم با لبخند ملیح میگه"بفرمایید در خدمتم چه کمکی ازم بر میاد؟"
بعد با یه حالتی که انگار مزاحمش شدی به تو میگه"بله؟"
ینی میخوام همون جا دیزاینه خود طرفو مغازشو بیارم پایین
ولی...
پاسخ : ديالوگ های ماندگار
"من عاشقتم و این به تو هیچ ربطی نداره"
این دیالوگ و یکی از دوستام تعریف کرد
گفت توی یکی از کار های "کیشلوفسکی" دیده
اسم فیلم یادم نیست ببخشید
پاسخ : سوتیها
این قضیه رو من یادم نیست و از بغیه شنیدم ، برا وقتیه که اول ابندایی بودیم :
خالم:دوست داری بزرگ شدی چی کاره بشی؟
دختر خالم: خلبان
خالم:ولی اون که شغل مرداس
دختر خالم: :|
خالم:تو دوست داری بزرگ شدی چی کاره بشی عزیزم؟
من:می خوام دکتری بگیرم
خالم:آخخخخیی ... دکتری رو کی به تو یاد...
پاسخ : سوتیها
یه بازی ای هست به اسم age of empires
رفته بودم سی دی فروشی ، طرف اومد گفت:
ببخشید آقا بازیه <<اگه آوه امپریز>> رو دارید؟
گفتم:جاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان؟ ;D
بعد از چند دقیقه خود زنی سر گذاشتم به کوه و بیابون!!!
پاسخ : اینجا کسی هست که به ایرانی بودنش افتخار کنه؟؟
هر روز چیزایی میبینم و میشنوم که بیشتر از ایرانی بودنه خودم خجالت میکشم ، هر روزااااا
حتی 1 درصد به ایرانی بودن خودم افتخار نمیکنم
:-<
پاسخ : چگونه حق خودمون را بگیریم؟
اینی که میگم برای کار های اداری تو ایران:
اولش خیلی مودبانه با طرف صحبت میکنی ، اون مسئول هم خیلی مودبانه سعی میکنه بپیچونتت و کارتو انجام نمیده.
بعد دادوبیداد میکنی سرش ، و طرف برا اینکه ثابت کنه که از دادوبیدادت نترسیده ، باز هم کارتو انجام نمیده.
بعد صداتو...
پاسخ : چه جوری احساسات دوران نوجوانیتونو بروز می دین ؟
من احساساتمو بروز نمیدم یعنی یه جورایی چون خیلی کم احساساتی میشم اگر بشم زود فازشو میپرونم تقریبا احساسی نیست که بخوام بروز بدم.یکی از رفیقام با اقتباس از شعر سعدی بهم میگه: تو یه کژ طبع جانوری!!! ;D
پاسخ : جنبه!
جنبه یعنی بتونی تشخیص بدی چه موقع فاز،فاز شوخیه و چه موقع فاز، فاز جدیه.تو فاز شوخی از هیچی ناراحت نشی تو فاز جدی هم اگه ناراحت شدی خودتو کنترل کنی بعدا تلافیشو سر طرف در بیاری!!! ;D