پاسخ : کلوپ هواداران پرسپولیس
واسه اولین بار یه حرفه درس حسابی یه اس اسی زد...جدا من احساس میکنم این غلامرضا رضایی وقت فوتبال ِ ایرانو هدر داده....چه وضیه این؟؟؟ :-w
بعد راستی چه عجب آقای استیلی منت سر ما گذاشتن این وحید هاشمیان ِ بنده خدا رو بازی دادن.. :-"
بعد تازه مس هفته ی پیش3تا به...
پاسخ : ترانه های محلی
البته اين شعره...ترانه نيست اما بامزست..هر مصرعشو يه نفر گفته... ;D
مو مُخوام خودْمه بزو چشمه ي نوشت بزَنُم... لبامه غنچه كنُم شرقي به گوشِت بزنُم...
دل ِتو سنگه همو دلته به دست ِ مو بده تا به فرق ِ رقيبه خرده فروشت بزنُم...
:-"
پاسخ : مخفف سازی برای کلمات !
جغد ِ پرورشگاهي ِ سِد علي....(كلا توش "س" باشه من ميگم سيد علي.... :-")
گلدون ِ پشگِل ِ سيريش
پ.ن به دلخواه ميتونين جاي سِد علي و سيريش رو عوض كنين.... ;))
پاسخ : هواداران استقلال بشتابید
البته علي جان وقتي كاپتان ِ تيم ملي اميد بودن..... زدن تو گوش ِ داور بعد يه سال محروم شدن كلا بيخيال ِ خوش اخلاق بودنشون بايد شد... :-"
البته ملاك امروز ِ انسان هاست.... :-" ;D
پاسخ : نــــَــــوَدیـــــا
آقا من ديدم هيچكي تشكر نكرده من بكنم...
مهدي خيــــــــــــلي زحمت كشيد به جون ِ خودم......اين همه برنامه رو مرتب كنه....جمع و جور كنه...متنارو آماده كنه..سوالا.....كارشناسا رو بياره....(من اگه بودم وسطش ول ميكردم ميرفتم...بعد تازه انقدر طول ميدادم واسه هر پست...
پاسخ : نودیـــــا ، قسمتِ اول ، دربی 71
خوب من زانوم آسيب ديد تو اون صحنه..كه خب نظر ِ پزشك ِ تيم اين بود آسيب ديدگي خيلي ساده نيست...و
به نظر مياد خوبه همه چي..و مشكلي واسه ادامه ي بازيا ندارم..... ;;)
پاسخ : نودیـــــا ، قسمتِ اول ، دربی 71
سلام خدمت شما....و بينندگان ِ محترم....
خب...واسه ما روز ِ خوبي نبود...بازي خوبي انجام نداديم....موقعيت ها رو از دست داديم...
ولي خب استقلال از ما بهتر بود...بازي خوبيم انجام دادن..بهشونم تبريك ميگم كه بردن بازيو... ;;)
پاسخ : در کیف شما
آقا ديگه من كيفم خاليه.... :-"
آخه من هيچجا غير از كلاس زبان و مدرسه كيف نميبرم.....چيكا كنم.. :-"
آها در ضمن كلا اعتقادي به جامدادي ندارم...يه مداد و پاك كن ميندازم تو كيفم.... :-"
پاسخ : سوتیها
طوبي گفت يادم اومد... ;D
مام يه كلاس المپياد داشتيم.... معلمه 21-22 سالش بود...بعد اين بچمون خيلي سر به زير بودو ...وقتي ميومد ما مقنعه هامونو ميكشيديم جلو كه يه موقع پسرمون گناه نكنه... ;;)بعد
ايشونم كلا موقع ِ درس دادن سرشونو نميوردن بالا...معمولا يا به ديوار نگاه ميكرد درس...