پاسخ : روز اول مهر،روز اول سمپاد
ما هم اول کلی تو حیاط بیکار بودیم. بعدشم که رفتیم تو سالن یه عالمه حرف زدن و برگشتیم پایین دوباره. حلقه زدیم و کلاسا که معلوم شد رفتیم سر کلاسا. من از همه دوستام جدا شده بودم ولی می شد عوض کرد. ولی مشکل این بود که معلم کلاس خودمو دوست داشتم. بالاخره عوض کردم...
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی
نه بابا معلم های مرد که خیلی مهربون ترن....! خانوما قاطی ان ولی فکر کنم چون ما دختریم. چون یه بار یکی از معلم های مرد گفت : اگه پسر بودی پرتت می کردم بیرون.
پاسخ : سمپاديا به افتضاح كشيده شد!
خب هر جایی یه قوانینی داره. و قوانینم خود به خود محدودیت می اره. ولی به نظرم این محدودیت ها لازمه ی هر جاییه . کی اعتراض داره پست های چرت و پرت حذف شن؟ (هر کی اعتراض داره ازوناست!!!!!)
پاسخ : رفتن به اینده بدون شوخی
بحث جالبیه. یه جا خوندم اگه بریم رو کره ماه (مثلا یا هر سیاره و کره ی دیگه) و ازونجا به زمین با یه تلسکوپ قوی نگاه کنیم می تونیم گذشته رو متناسب با فاصله امون از زمین ببینیم. هر چی دور تر عقب تر.
پاسخ : علی شریعتی
در باغ « بی برگی » زادم
و در ثروت « فقر » غنی گشتم.
و از چشمه « ایمان » سیراب شدم.
و در هوای « دوست داشتن » ، دم زدم.
و در آرزوی « آزادی » سر بر داشتم.
و در بالای « غرور » ، قامت کشیدم.
و از « دانش » ، طعامم دادند.
و از « شعر » ، شرابم نوشاندند.
و از « مهر » نوازشم...
پاسخ : بررسی مسئولان و دبیران سمپاد
خب اخه نظرا فرق می کنه.
واسه من یکی خانم افشار(معلم زبان) اقای کریمی(معلم ریاضی ولی معلم من نبوده) اقای فتاح دوست(فیزیک) خانم اروین(اجتماعی) خانم بهبهانی( ادبیات) اسکندری(بد نیست خوب درس می ده. معلم پژوهش فیزیک)