نتایج جستجو

پاسخ : تخریب مربع(2امتیاز) یعنی این که میتونیم اون ضلع دیگه رو برداریم... من نگفتم که باید دقیقا اون ضلع بالایی رو برداریم... یعنی دلیل من برا این شکل هم درسته: __ __...

پاسخ : تخریب مربع(2امتیاز) __ __ __|__|__|__|__...

پاسخ : تقسیم شترها(4 امتیاز) قبلا شنیده بودم... ;D قاضی یه شتر دیگه اضافه میکنه بعد 1/2 که میشه 9 تا رو به یه نفر 1/3 که میشه 6 تا به یکی دیگه 1/9 که میشه 2 تا به اون یکی که باقی مونده میده بعد یکی میمونه که بر میداره ... ;D

پاسخ : lyric(s) that U most love Rihanna - Russian Roulette Take a breath, take it deep Calm yourself, he says to me If you play, you play for keeps Take the gun, and count to three I’m sweating now, moving slow No time to think, my turn to go And you can see my heart, beating You can see it...

پاسخ : سوتی‌ها .

پاسخ : معلم های فراری جواب به پست بالای بالایی: اون که نرفت... ;D فقط یه کم سوسول بود...گفت که میرم بعد رفت بیرون دید هیچکی نمیره منت کشی یکی رو خودش فرستاد دنبال خودش که مثلا بگه اگه این نمیومد من نمیومدم...(خودم نفهمیدم چی گفتم!!!) ;D...

پاسخ : ماز حل شد...(نتونستم خطشو رنگی کنم ، ببخشید!! :-") بعدی... ;D

پاسخ : نقاشی نوری یا light painting یه سوال... ;D تو این عکس زیری چه جوری نوراش رنگی شدن؟؟؟! :-?

پاسخ : ماز حل شد... ;D (ببخشید یکم بد شده...!! :-") بعدی... ;D

پاسخ : امکانات مدرسه شما زیاد مهم نیست مدرسه کی بزرگتره ها...!!! ;D ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چیز زیادی نداریم : 1. کارگاه حرفه و فن 2. آزمایشگاه زیست ، (فیزیک و شیمی) که باهمن (زیاد استفاده نمیشه ازشون بیشتر میریم از آزمایشگاه های دبیرستان...

پاسخ : ماز حل شد... ;D بعدی... ;D

پاسخ : ماز حل شد... ;D ماز جدید... ;D ( ببخشید من نمیدونم تکراریه یا نه... اگه تکرایه لطفا بگین تا یکی دیگه بزارم... :) )

پاسخ : هر روز يك حكايت یکی از بستگان خدا شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی. پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد. در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با...

پاسخ : هر روز يك حكايت "پنجره و آیینه" جوان ثروتمندي نزد يك روحاني رفت . و از او اندرزي براي زندگي نيك خواست. روحاني او را به كنار پنجره برد و پرسيد: -"پشت پنجره چه مي بيني؟" - "آدم‌هايي...

پاسخ : هر روز يك حكايت بستنی با شکلات در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود، پسر ١٠ ساله‌اى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت ميزى نشست. خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت. - پسر پرسيد: بستنى با شکلات چند است؟ - خدمتکار گفت: ٥٠ سنت پسر کوچک دستش را در جيبش کرد، تمام پول خردهايش را در...

پاسخ : هر روز يك حكايت "مرگ در ساعت 11" چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت 11 صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت. این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود به طوری که بعضی آن را با...

پاسخ : اخرین روز امتحانات وقتی اخرین امتحانو میدین چه حسی دارینوچه برنامه ای دارید...

پاسخ : انتقاد از مدیریت انجمن گفت و شنود اجتماعی هیچ ربطی نداره که اگر آدم بیکاره بره تو حرف بزن کامنت بده!!!! اگه بیکار باشه هر جایی میتونه بره پست بده

پاسخ : گند هاي دوران كودكي .

پاسخ : دهان و دندان الکی تجویز نکردم... من خودم اینجوری شده بودم بعد که رفتم دکتر گفتش که ویتامین A خوبه... من فقط نظرمو گفتم... بالاخره هر کی خودش میدونه که در این جور مواقع حتما باید بره دندون پزشکی...