پاسخ : روزي كه اولين نمره كمتو به مامانت نشون دادي
خی! من که از بس نمره های درخشان گرفتم دیگه یادم نیست اولیش کدوم بود :-" :-"!ولی اصولا مامان بیچارم هیچی نمیگه >:D<!
در کل من یه اعتقادی دارم و اونمم اینه که نمره بد مال دانش آموزه ;D!!!!!!!!!
پاسخ : سوتیها
دادشم نه سالشه
داشت میگفت:اره تو اخبار میکه حوادث غیر مرتقبه! 8-}
من هم با اعتماد به سقف کاذب گفتم:خنگول حوادث غیر مرتقبه نه حوادث غیر متقربه درسته ???
بابام: :o ;D :)) :)) :)) =)) =)) =))
من: ^-^ ^#^ :-s :( :-[
پاسخ : خواب
بهترین خوابم این بود که کسی رو که خیلی دوسش دارم ولی از ایران رفته برگشته!!!!وقتی از خواب بیدار شدم نزدیک بود گریم بگیره!!! :-<
بدترین خوابم وقتی که تو خواب کسایی که دوسشون دارم میمیرن!!! :((
پ.ن:اصولا من زیاد خواب میبینم!
پاسخ : فکر میکنی چقد جرئت داری؟
کی من؟؟؟؟
اگه جرئت داشتم که امروز پا میشدم این معلم فیزیکرو له میکردم! ~X( X-( X-(
ولی واسه خالی نبودن عریضه یه بار که نه یه چند دفعه لیزر انداختیم تو چشم معلم دینیه و جالب اینه که به جای این که بفهمه میگفت نور کلاستون کم شده یا من چشمام ضعیفه؟؟؟؟؟؟ :)) :)) ;D
پاسخ : تا حالا ضایع شدین؟
بسی شاد شدیم از کارهاتون!!!!!!خدا خیرتون بده [-o<
یک بار با هزار مکافات و بدبختی از کلاس جیم شدیم بریم IT #:-S
#:-S #:-Sحالا رفتیم دیدم IT بستس بسی تا قسمتی ضایع شدیم رفت!
پاسخ : جای زخم ...
یه بار شش سالم بود! پسر دایی مامانم موتور خرید من هم موتور ندیده 8-}
عین بختک افتادم رو کله طرف که من هم موتور سواری میخوام ;D
اون بدبختم منو سوار کرد بعد که داشتم ازموتور میومدم پایین پام گرفت به اگزوز همچین سوخت که نگووو!!!!!!از شدت درد اشکم خشک شده بود فقط جیغ...
پاسخ : تشریح !
وای خدا
خوش به حالتون :(
ما بیشترین چیزی که تشریح کردیم یه ماهی مونده و لهیده بود :-& که تازه اونم بیست و پنج نفر بودیم و یک ماهی X-( دز ضمن همشم معلمه تشریح کرد! :(
پاسخ : سانحه!
یک بار داشتیم با اتوبوس میرفتیم مسافرت!من بچه بودم حدود 5 سال و اینا اتوبوس چپ کرد نصف ادمهای اون اتوبوس مردند! O0 O0 O0 O0
من هم مامانم و یه زنه دیگه نجاتم دادن که بعدا اون زنه هم مرده :-s :(( :((