پاسخ : علامه حلی 1 یا انرژی اتمی
حالا گیریم هیربد حیدری هم از حلی حساب کنیم (که البته از همدان اومده) باز میشه یه طلا یه نقره و 3 برنز. یه طلا یه نقره و 3 برنز بهتره یا دو تا طلا دو تا نقره؟ معلومه باز دو طلا دو نقره بهتره. ضمناً ما هم هممون المپیاد نمیخونیم که داداش. عزیزم... ما هم نصف بچه...
پاسخ : علامه حلی 1 یا انرژی اتمی
سلام بر عزیزان.خدمت دوستان عرض کنم که به نظر من که خودم راهنمایی حلی 2 خوندم و طرفدار پر و پا قرص سمپاد هستم، انرژی بهتره و امسال که میرم اول دبیرستان میرم اونجا. راجع به حرف دوست عزیز Black Cheer باید عرض کنم که هزینه دبیرستان امسال که ما میریم اول 8 میلیون...
پاسخ : خاطره نویسی روزانه
واای! :)) اصن ینی یه وعضی بود امروز مدرسه ها! اصن ینی شَرتر از کلاسِ ما و کلاً دوره 18 به خودش ندیده حلی II !! :-"
بهخصوص کلاس ما که دیگه اصن نگو!! فک کن 12 نفری یه کلاسو بپیچونی!! :-" :)) کُل کلاسم که 24 نفره، یعنی دقیقاً نصفمون امروز کلاس هنر رو پیچوندیم دفتر...
پاسخ : مدینه ی فاضله ای به نام آزادی
بله که آزادی داریم!اگه آزادی نداشتیم اینهمه کاندید ریاست جمهوری نداشتیم دیگه!! :-"
عزیز بله آزادی داریم ما، واقعاً اگه یه کشور باشه آزاد باشه اونم ایرانه!! :-"
پاسخ : Forum Game: Ban the person above you
Banned 'cos of proposing useless 'n' unreasonable reasons for banning each other :))
You've all ruined the topic ;D :-"
پاسخ : Forum Game: Ban the person above you
Banned 'cos you are a girl same as most of the others who participate :-"
And of course I wasn't able to find a better reason to ban you :-"
پاسخ : خاطره نویسی روزانه
:)) امروز یکی از بچه ها سازدهنی آورده بود داشت تمرین می کرد واسه یکشنبه هفته بعد که تعطیله، هفته بعدش. که سر کلاس نگارش لودگی کنیم. :)) داریم خودمونو شدیداً آماده می کنیم جهت خوندن آهنگ پت و مت سر کلاس نگارش (امیدوارم ایندفعه اخراج شیم اگه خدا بخواد) ;D :-"
اصن یه...
پاسخ : The Best Tv Series
[font=comic sans ms][color=blue]Has anybody watched Game of Thrones? I bet you hadn't cos if you had watched it, you would have mentioned it :-"
I can assure you that it would be your greatest TV Serie ever, no doubt. You'll not regret it :-"
Make sure you'll watch...
پاسخ : خاطره نویسی روزانه
امروز اولین جلسه ریاضی بعد از عید رو داشتیم، چون شنبه آقا معلممون غایب تشریف داشتن و ما 3 زنگ رو به علافی گذروندیم! :-"
هیچ بنیبشری توی کلاس مشق عید رو کامل ننوشته بود و برای پرسشی هم که قرار بود آقا بکنه آماده نبود، قلب منم سریعترین ضربان ممکن رو داشت فک کنم 120-130...