سلام .:-h:-h
مدرسه ی فرزانگان یک هرسال توی اردیبهشت ما یک کارگاه علوم داره که مسئولیت تمام کارهای علمی و هنری و مالیش با بچه های دهم دبیرستانه. توی این کارگاه بچه ها هرساله کارها و پروژه ها و اختراعات پژوهشی خودشون رو به بازدید می زارن و سمینار دارن. از اون جایی که همه ی این کار ها هزینه...
پارسال تو ازمون پیشرفت تحصیلی ادبیاتش یه سوال داده بود گفته بود که توی کدوم گزینه هنگامه به معنای متفاوتی اومده بعدش یکی از گزینه هاش این بود:
چون هنگامهٔ خوابش آمد ،بخفت به بازرگان نیز جیزی نگفت
بعد دوستان همزه ی بالای ی رو ندیده بودم و هنگامه رو اسم در نظر گرفته بودن.
یه خواب به شدت احمقانه :
خواب دیدم من و دوستام توی سالن اجتماعات نشستیم دور یه میز گرد ابی و همه ی بچه های مدرسه طبقه ی بالا هستن و قرار بود بریم اردو و معاونمون داشت اسم بچه هایی که بهش رضایت نامه داده بودن رو می خوند که برن پایین سوار اتوبوس شن منم بیکار بودم یه ورقه برداشتم اسمهایی که می خوند...
چقدرم خسته کنندست مخصوصا اگه انگلیسیش باشه
من دارم اتحادیه ابلهان رو می خونم صفحه ی 356 و به طرز عجیبی شباهت های بسیاری با شخصیت اصلی داستان حس می کنم!
من نه ولی دوستم یه همستر ناز داشته دوست داداشش میاد تو دهن همستره اونقدر فوت می کنه تا بنده خدا خفه میشه.
من با ذره بین مورچه زیاد سوزوندم.یکی دو تاشونم در راه علم فدا شدن چون سوختنشون باعث شد کشف کنم که دمای ذوب مورچه از دمای ذوب کاغذ پایین تره.
ولی خدایی خیلی صدای وحشتناکی می دن موقع سوختن.