پاسخ : خاطرات شیرین از کلاس درس
سر کلاس قران بودیم ، معامه هم یکمی شوت میزد ، دو تا از بچه هامون کلاسو پیچونده بودن ، ما هم اومدیم یه ثوابی کنیم غیبت نخورن!
خلاصه من و یکی دیگه به جای دو نفر حاضر گفتیم، معلم بدبخت هم نفهمید!
بعدش من رفتم که پیداشون کنم نیاین سر کلاس که ضایع نشه جلو معلمه، بعد...