پاسخ : سمپاد و غرور
بزرگ ترین لذت من سمپادی بودنه :x
چون با تلاش وپشت کار به این درجه رسیدم ولی وقتی میبینم که امسال چه ورودی های خنگی داریم حرصم می گیره ~X(
که به ای هاهم می گن سمپادی
پاسخ : فیسبوکی برای سمپادی ها
دوست خوبم منظور من این نبود که اونا شعورشون کمتره اونا نمی تونن مارو درک کنن که فردا دو تا امتحان داریم باید کویز هم بدیم و باید امتحان قطب هم بدیم یعنی چی؟؟؟؟؟
پاسخ : فیسبوکی برای سمپادی ها
چون بیشتر سمپادیا برای این به اینجا میان که با هم نوع های خودشون گفت وگو کنن این جوری دیگرانمی تونن راحت تر اونارو درک کنن بنابر این اینجا جای غیرسمپادیا نیست واین کار نوعی تجاوز به حساب می یاد
پاسخ : فروغ فرخ زاد
نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه ی سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن
تمام هستیم خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد
مرا به دام می کشد
نگاه کن
تمام آسمان من
پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دورها
ز...
پاسخ : مولوی
بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
بازجوید روزگار وصل خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوشحالان شدم
هر کسی...
پاسخ : گاهي دلم مي گيرد.........
دلم گرفته ای دوست
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندانم
که دیده برگشودم به کنج تنگنا من
نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج، رها، رها، رها، من
ز من هر آنکه او دور، چو...