هوشنگ مرادی کرمانی

[Fazel_rahmani]

سلام . دیگه حتما همتون هوشنگ مرادی کرمانی رو می شناسید . معروفترین اثرش هم قصه های مجیده . افرادی که کتاباشو خوندن بیان نظرشون رو درباره ـش بگن

 

[Noo$hin]

پاسخ : هوشنگ مرادی کرمانی

من کتاب قصه های مجید رو نخوندم،اما "مربای شیرین" و "خمره"رو خوندم.خیلی قشنگن.
کلا چیزی که باعث میشه قصه های آقای مرادی کرمانی صد برابر زیبا بشه اینه که از موضوعات ساده ای- مثلٍ بازنشدن درٍ شیشه مربا که برای خیلی ها اتفاق افتاده-داستان های زیبایی بنویسند.

 

[kia.celever]

پاسخ : هوشنگ مرادی کرمانی

ما سال سوّم راهنمایی سر کلاس انشا «شما که غریبه نیستید.» رو گروهی می‌خوندیم.
می‌شه گفت رمان نبود و بیشتر به زندگی‌نامه شباهت داشت. من هم جزئیات یادم نیست ولی یادمه اصلاً از خوندنش لذّت نمی‌بردم/نمی‌بردیم. البته از اون موقع دیگه سراغش نرفتم. شاید الان قابل تحمّل‌تر باشه.
پیشنهاد می‌کنم حداقل به عنوان کتاب اولی که از آقای مرادی کرمانی می‌خواید بخونید، شما که غریبه نیستید رو انتخاب نکنید. :د

 

[Zed]

پاسخ : هوشنگ مرادی کرمانی

نخل و نه تر نه خشک و مشت بر پوستش رو خوندم به همین ترتیبی که نوشتم خوشم اومد تو همون سنّ اوایل راهنمایی و دبستان به نظرم دلنشینه بزرگ تر که بشی نه چندان.

 

[goldokhtar]

پاسخ : هوشنگ مرادی کرمانی

من کتاب "شما ک غربیه نیستید "رو خوندم ..زندگینامش بود...خیلی نثر روان ای داشت ...
اولین کتابی از ایشون بود ک میخوندم...جذابیت نداشت برام...بیشتر فکرمیکنم ب درد بچه های راهنمایی میخوره...

 

[sarvenaz_dm]

پاسخ : هوشنگ مرادی کرمانی

بهترین داستان ایشون که همون « قصه های مجید » هست. واقعا قشنگ بود
در مورد بقیه کتاب هاشون هم من « خمره » ، « مربای شیرین » ، «بچه های قالیباف خانه » رو خوندم .
چیزی که توی این داستان ها به نظرم جالب بود و من رو جذب میکرد این بود که به زبان ساده و صمیمی نوشته بود. یعنی من باهاش رابطه خوبی بر قرار میکردم. به نظرم کتابای خوبی بودن ( البته هیچکدومشون با قصه های مجید قابل قیاس نیستند )
ولی خب توی بعضی از جاهای بعضی از کتاباش ( مثلا بچه های قالیباف خانه ) دیگه یه چیزی رو که اصلا جالب نبود خیلی بزرگ و قابل توجه میکردش. درست یادم نمیاد اما مثلا اونجایی که میخواست فضای قالیبباف خونه رو تصویر کنه ، همش میگفت بوی سیگار و دستشویی بچه و خلط ( املا ؟؟..) میاد ... یعنی واقعا دیگه داشت حالم بهم میخورد...
درکل بد نبودن ..

 

[salary]

پاسخ : هوشنگ مرادی کرمانی

.

 

[ماهی]

من تقریبا همه کتاباش رو خوندم، بجز نخل و کبوتر توی کوزه که باهاشون نتونستم ارتباط بگیرم.
و خب یه دوره سنی ای داره، مثلا همونجور که گفتن اوایل دوره اول...
چیزی که هست نثر ساده و خودمونی کتاباست، معروفترین و طولانی ترین کتابش هم قصه های مجیده که من واقعا کلی کیف کردم از خوندنش... شاید الانم بخونمش لذت ببرم
و خب منم کرمونیم پس این لهجه و فضا هم واسم آشنا و جذاب بود... یه همزادپنداری قشنگی با شخصیتها داشتم
کلا مشخصه‌ای که من یادم میاد از کتاباش، سادگی و صمیمیته...
شما که غریبه نیستید داستان بخشی از زندگیشه، از اولش تا وقتی مهاجرت کنه از کرمون... من واقعا دوست داشتم این کتاب رو، جدا از اینکه من طرفدار داستان های واقعی‌ام این قشنگترین زندگینامه ای بود که خوندم، یا لااقل با حس اون زمانم اینو میگم... چقدر با این کتاب همذات پنداری میکردم :')
کتاب "نه تر و نه خشک" من وقتی خوندمش خییلی خوشم اومد، بعد به دوستم گفتم بخونش و داستانشو گفتم چجوریه، دوستمم گفت بنظر داستان مزخرفی میاد و بچگونه‌ست... ولی بعد که خوندش گفت نه مثل اینکه قشنگ بوده... خلاصه زود قضاوت نکنین، قشنگ مینویسه
خمره، حتی یه انیمیشنم ازش ساختن شبکه کرمون همیشه پخشش می‌کرد : )) داستانش جالبه ولی حس خاصی بهش ندارم که هنوز یادم باشه..
یه چندتا از کتاباشم که داستان کوتاه ان.
در نهایت چیزی که میخوام بگم اینه که اگه دوره اولین هوشنگ مرادی کرمانی را دریابید. با قصه های مجید هم شروع کنین که خیلی قشنگه ^_^
بعد هم که اصفهانیا رفتن فیلمشو ساختن مجیدم اصفهانی کردن، ولی من فیلمشم خیلی دوست دارم اتفاقا، لهجه اصفهانیشم دوست دارم اصلا مجید هرجایی باشه برا من جذابه D:
ولی نمیدونم با اون قسمت که مجید میره اصفهان چیکار کردن مثلا میاد کرمون؟

 

[حلزون]

ولی نمیدونم با اون قسمت که مجید میره اصفهان چیکار کردن مثلا میاد کرمون؟

میره شیراز تو سریال

 

[خِیزَران]

چقدر من مجموعه پلو خورش و شما که غریبه نیستید ش رو با گریه میخوندم خیلی وقتا باهاش همدردی میکردم . قصه های مجید م که عشق بود