شیرین ترین که هنوز اتفاق نیفتاده قراره 2 سال دیگه طلا 1 زیست شناسی بشم روی اینایی که بهمون میگن چینی رو کم کنم مستقیم تو دیوار به پوستر(دوستان از عقب اشاره میکنن لواشک)تبدیل شن(البته بلا نسبت شما)بدترینش هم هنوز اتفاق نیفتاده ایشاللا دیگه هم نمیفته....
شیرین ترین وقتی خالم سر زایمان براش مشکل پیش اومد و دکترا ازش قطع امید کردن .خدا نه تنها خودشو بلکه یه پسر عزیزم بهمون داد
واقعا خدا رو شکر خیلی کریمه
تلخ ترین خاطره ام این بود کسی که خیلی دوسش داشتم و حاضر بودم جونمو واسش بدم تصادف کرد و مرد
بازم شکرت خدا قانعم
تلخ که زیاد دارم در حدی که نمیشه تلخ ترین رو انتخاب کرد...زلزله-فوت مادر بزرگم-روزایی که بابام تو بیمارستان بود...
شیرین شیرین خاطره ی شیرینی ندارم...!!
من بهترین و بدترین سالم رو میگم
بدترینش سال92 بود که اختلال وسواس جبری پیدا کردم :-\
بهترینش سال 93 بود که این اختلالم به لطف خدا خوب شد در ضمن مکه هم رفتیم \/
من تو هیچ سالی به اندازه ی سال 93 احساس نیاز به منجی پیدا نکردم