فلسفه ی علم Philosophy of science

  • شروع کننده موضوع
  • #1

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,918
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
علم هیچگاه کاملا درست نیست، ولی بندرت کاملا نادرست است​
- برتراند راسل

همونطور که میدونید پایه های علم در فلسفه قرار داره و علم به طور کلی جزئی از فلسفه بوده که در گذشته از اون جدا شده و ماهیت مجزایی برای خودش تشکیل داده ، اما فلسفه ی علم و روش شناسی اون و سایر موارد مشابه همچنان شاخه ای از فلسفه هستند .

میتونیم اینجا راجب مبانی فلسفه ی علم صحبت کنیم.

چه چیز هایی در مورد فلسفه ی علم میدونید؟ چه اطلاعاتی دارید؟ و ...
 

shekoofeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
4,354
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فلسفه ی علم Philosophy of science

من فقط می دونم یه بخش جدیده تو فلسفه که کلّا میاد برای هر علمی بررسی می کنه که چی شد به وجود اومد ، از چه ابزار هایی استفاده کرد و از چه روش هایی استفاده کرد و ...
بعد شاخه های مختلفش هرکدوم در مورد یه علمه : فلسفه ی شیمی ، فلسفه ی ژنتیک.
خودت یه توضیحاتی بده ، موضوع خوبیه. :D
 

ادیبَک

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,381
امتیاز
4,203
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
Lund University
رشته دانشگاه
Law
اینستاگرام
پاسخ : فلسفه ی علم Philosophy of science

به نقل از August McJoseph :
همونطور که میدونید پایه های علم در فلسفه قرار داره و علم به طور کلی جزئی از فلسفه بوده که در گذشته از اون جدا شده و ماهیت مجزایی برای خودش تشکیل داده ، اما فلسفه ی علم و روش شناسی اون و سایر موارد مشابه همچنان شاخه ای از فلسفه هستند .

میتونیم اینجا راجب مبانی فلسفه ی علم صحبت کنیم.

چه چیز هایی در مورد فلسفه ی علم میدونید؟ چه اطلاعاتی دارید؟ و ...

من با این بخش که شما میگی پایه های علوم در فلسفه قرار داره و جزئی از فلسفه س مخالفم ! علوم از قوانین فلسفی استفاده می کنند اما این بدان معنا نیس که جزئی از فلسفه هستند ! بلکه صرفا از قوانین فلسفی استفاده می کنند.


به نقل از Shek8fe :
من فقط می دونم یه بخش جدیده تو فلسفه که کلّا میاد برای هر علمی بررسی می کنه که چی شد به وجود اومد ، از چه ابزار هایی استفاده کرد و از چه روش هایی استفاده کرد و ...
بعد شاخه های مختلفش هرکدوم در مورد یه علمه : فلسفه ی شیمی ، فلسفه ی ژنتیک.
خودت یه توضیحاتی بده ، موضوع خوبیه. :D

ببخشید منظور شما فلسفه ی زیست ه ؟ چون من فلسفه ژنتیک رو نشنیده بودم :-?

حالا یه نفر تاپیک میزنه بهتر نیست بقیه هم مشارکت کنند ؟ آخه یه نفر هی توضیح بده بقیه هم لایک کنن دیگه بحث نیست میشه مقاله ! بکم همو به چالش بکشیم مثلا 8-> ;;)
 

shekoofeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
4,354
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فلسفه ی علم Philosophy of science

والا من شنیده بودم این رو هم. مثلا فلسفه ی نسبیت رو هم یادم میاد. :-? ( میخوام بگم لزوما نام شاخه هاش نام علم کلّی ای نیست. )

من مانع مشارکت بقیه نشدم ، دیدم چند وقته تاپیک زده شده ولی کسی حرفی نمی زنه ؛ ازشون خواستم خودشون توضیحاتشون رو شروع کنن تا بحث راه بیفته.
 

ادیبَک

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,381
امتیاز
4,203
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
Lund University
رشته دانشگاه
Law
اینستاگرام
پاسخ : فلسفه ی علم Philosophy of science

دقیقا کسی نیست روشنگری بده و کل زیر شاخه های فلسفه علم رو معرفی کنه ؟ :-? به نظرم اینجوری خیلیـ بهتر میشه. نوید (آگوست یوسف ) زیر شاخه هاشو نام ببر تا هرکس در مورد هر شاخه ای که اطلاعات داره توضیح بده.
منظورم این نبود که شما مانع میشی ! ولی متاسفانه جو طوریه که وقتی یکی توضیحات میده بقیه صرفا میخونن و لایک میکنن ! و این وضعیت انقدر ادامه پیدا می کنه که کلا پست های تاپیک مربوط به کسی ه که تاپیک زده :rolleyes: .من به تاریخ تاپیک توجه نکردم فکر کردم تازه زده شده. (بابت اسپم عذر میخوام)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,918
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : فلسفه ی علم Philosophy of science

خودت یه توضیحاتی بده ، موضوع خوبیه. :D
دقیقا کسی نیست روشنگری بده و کل زیر شاخه های فلسفه علم رو معرفی کنه ؟ به نظرم اینجوری خیلیـ بهتر میشه. نوید (آگوست یوسف ) زیر شاخه هاشو نام ببر تا هرکس در مورد هر شاخه ای که اطلاعات داره توضیح بده.
وقت نمیکنم زیاد زیاد توضیح بدم :د کم کم توضیح میدم :د [nb]در پست مجزا بعد از این مینویسم تا مطلب مشخص باشه.[/nb]

من با این بخش که شما میگی پایه های علوم در فلسفه قرار داره و جزئی از فلسفه س مخالفم ! علوم از قوانین فلسفی استفاده می کنند اما این بدان معنا نیس که جزئی از فلسفه هستند ! بلکه صرفا از قوانین فلسفی استفاده می کنند.
من با خودم موافقم :د
در ابتدا اینکه من نگفتم "جزئی از فلسفه س"، گفتم "به طور کلی جزئی از فلسفه بوده"
اما بعد :
علم به طور کلی معادل واژه ای است که در سنت فلسفی غرب و سنت فلسفی اسلامی به عنوان میراث ارسطو برای شناخت یا معرفت به کار رفته است. در زبان عربی واژۀ "علم" و در زبان انگلیسی واژۀ "science" دو کاربرد عام و خاص دارند. در کاربرد عام هرگونه معرفت روشمند را شامل می شوند. اما در کاربرد خاص محصول دوران مدرن و پدید آمدن علم به معنای ویژۀ جدید هستند. این واژه در کاربرد خاص تقریباً جانشین "natural philosophy"، یعنی فلسفۀ طبیعی یا طبیعیات شده است که یکی از بخش های سه گانۀ حکمت نظری در بخشبندی ارسطویی است. واژۀ science از واژۀ لاتینی scientia به معنای مطلق شناخت است که خود از فعل scire به معنای "دانستن" گرفته شده است، که می توان گسترۀ آن را تقریبا" گسترۀ فلسفه دانست.
واژۀ scienceدر اواخر سدۀ هژدهم و اوایل سدۀ نوزدهم است که در کاربرد خاص خود تثبیت می شود. از این رو تاریخ علم به معنای خاص نیز به دوران جدید تعلق دارد.[nb] كتاب ماه تاريخ و جغرافي ،شماره پياپي 125، ،سال دوازدهم،، شماره در سال 5، مهر، 1387، صفحه 28-39
تاريخ علم و فناوري در ايران در گفت‌وگو با استاد كامران فاني؛ دكتر موسي اكرمي
[/nb]

ببخشید منظور شما فلسفه ی زیست ه ؟ چون من فلسفه ژنتیک رو نشنیده بودم

والا من شنیده بودم این رو هم. مثلا فلسفه ی نسبیت رو هم یادم میاد. ( میخوام بگم لزوما نام شاخه هاش نام علم کلّی ای نیست. )
حق با شکوفه هستش، منم مثلا فلسفه ی کیهان شناسی[nb] درآمدي به فلسفة كيهان‌شناسي
اكرمي، موسي، درآمدي به فلسفة كيهان‌شناسي، تهران: نگاه معاصر، چاپ يكم، ۱۳۹۲
[/nb] دیدم، در حالی که باید زیر شاخه ی فیزیک محسوب بشه .
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,918
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
پاسخ : فلسفه ی علم Philosophy of science

اول اینکه من خودمان نه فلسفه دانیم نه رشتمون انسانیه نه با علم لدونی به فلسفه ی علم متولد شدیم نه سایر موارد. لذا کلش رو با سرچ و خوانده های گذشته مینویسیم و بیشتر با زدن تاپیک قصدم اطلاعات گرفتن بوده تا اطلاعات دادن و از همینرو همکاری و بحث هست که توش نتیجه بخشه ، با تشکر :د

فلسفهٔ علم شاخه‌ای‌است از فلسفه که به مطالعهٔ تاریخ، ماهیّت، اصول و مبانی، شیوه‌ها، ابزارها، و طبیعتِ نتایجِ به دست آمده در علومِ گوناگون میپردازه.
فلسفهٔ علم، از لحاظِ علمِ موردِ بررسی،زیر شاخه های زیادی داره .
(در همین تاپیک سخنش رفت)

اصولا شاخه ی جوانی است و بطور جدی ظهور اون به دست پوزیتیویست های منطقی ( :D) اتفاق میفته.
پوزیتیویسم یا اثبات گرایی چیه؟ اینه :
هر گونه فلسفه علم بر اساس این دیدگاه است که در علوم طبیعی و اجتماعی، داده‌های برگرفته شده از «تجربه حسّی» [و تلقی منطقی و ریاضی از این داده‌ها]، تنها منبع همه معرفت‌های معتبر است. کسب و وارسی داده‌هایی که می‌توان از راه حس‌ها به دست آوردن را «شواهد تجربی» گویند.
اثبات‌گرایی اصطلاحی فلسفی است که حداقل به دو معنیِ متفاوت به کار رفته‌است. این اصطلاح در قرنِ هجدهم توسطِ فیلسوف و جامعه‌شناسِ فرانسوی آگوست کنت (Auguste Comte) ساخته و به کار رفته شد. کنت بر این باور بود که جبری تاریخی بشریت را به سمتی خواهد برد که نگرشِ دینی و فلسفی از بین رفته و تنها شکل از اندیشه که باقی می‌ماند متعلق به اندیشهٔ قطعی (positive) و تجربی علم است. در این عصرِ جدیدِ تاریخ، نهادهایِ اجتماعیِ مربوط به دین و فلسفه از بین خواهد رفت.
پوزیتیویست های منطقی:
تنها بخشِ غیرِتجربی (پیشینیِ) دانشِ بشر اصولِ منطق است که از تجربه حاصل نمی‌شوند و اندیشیدن را پیشاپیش محدود می‌کنند. هر معرفتِ دیگری که انسان می‌تواند کسب کند باید از راهِ تجربه به دست آید. اما بسیاری از گزاره‌هایی که ما در زندگی یا در فلسفه به کرات به کار می‌بریم اگر بدرستی تحلیل شوند هیچ‌جا به تجربه متصل نمی‌شوند
در کل پوزیتیویست ها به به مزخرفاتی همچون متافیزیک (به معنایی که به وفور در انجمن فراسرشت بکار رفته) و معنویات فرامادی و موهوم بها نمیدند. فقط احکام علمی و مدارک حسی دارای اعتبار هستند و فراتر از نمود شناسی نمیرند، به احکام صرف انتزاعی اعتبار لزوما حقیقت بودن رو نمیدند و از سیستم سازی فلسفی و نظریه بافی استفاده نمیکنند بلکه یگانه راه شناخت رو علم تجربی میدونن و براش اعتبار قائل هستند و روی محسوسات مانور میدند.

[nb]برای اطلاعات بیشتر هم روی واژه ی پوزیتیویست های منطقی در همون خطور بالا کلیک کنید.[/nb]

مباحثات اونها با سایر فلاسفه و همچین اقداات انجمن وین منجر به پیدایش مکاتب درونی مهمی برای فلسفه ی علم شد؛ ابطال‌گرایی، واقع‌گرایی (رئالیسمِ علمی)، و نسبی‌گرایی از آن جمله هستند.[nb]میتونید اینارو بررسی کنید تو تاپیک مثلا.[/nb]
انجمن وین : انجمنی بود متشکل از دانشمندانی که بطور غیر رسمی برگزار میشد و سعی در غربال فلسفه از موهومات و جداسازی واقعیات علمی اون با استفاده از اصول پوزیتیویستی داشتند و قسمت های موهوم، صرفا انتزاعی، ادبی و شاعرانه ، انگیزه ای و ناشناختی اون رو به عنوان غیر علمی رد میکردند. علاوه بر کذب بودن بدنبال اثبات پوچی اون هم بودند و سعیشون در رهاندن فلسفه از مرضی که به آن دچار بود که اون به سمت خیالات و عدم عینیت پیش برده بود.
(درواقع برداشت من اینه پوزیتیویست ها سعی در غلبه و تحمیل خود بر کلیت فلسفه برای نجات اون داشتن (البته اگه من بودم موافق بودم :د))

فک کنم توضیح اولیه خوبی بود دیگه، بیشترش نمیکنم.

بیشتر:
فلسفه ی علم در ویکی
اثبات گرایی در ویکی
 

رهاـbehemoth

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
271
امتیاز
703
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
زیست
پاسخ : فلسفه ی علم Philosophy of science

خب من یه توضح کوچولو در مورد بعضی از ریشه های فلسفه ی علم دارم:
مبحث فلسفه ی علم به صورت آکادمیک بخش نوین فلسفه است. اما رویکرد هایی که الزاما علمی نبودند سالها توسط دانشمند ها استفاده می شد.
الان وقتی صحبت از فلسفه ی علم می کنیم اول از همه نام هایی مثل کارل پوپر ویا هایدگر به ذهنمون میاد. و خب گروه شاخص پوزیتیویست ها و پیامبرشون لودویگ ویتگنشتاین(اظهار نظر شخصی: x: ). ولی قبل تر از اون فلاسفه ی مختلف توی شکل گیری اندیشه ی فلسفه علم نقش داشتند.
یکی از مهم ترین این جریانها دو جریان تجربه گرایی و عقل گرایی از سده هفدهم تا تواسط قرن نوزدهم هستند.
این جریان ها هم بر عرصه ادبی و هنری تاثیر گذار بودند و هم بر عرصه ی علمی.
عقل گرایان: مانند کانت. معتقدند که تمام مفاهیم معنا شناختی جهان در گرو عقل انسان است. مفاهیم را بوجود می آورد و معنا را ایجاد می کند.
تجربه گرایان: مانند برکلی و لاک. شناخت ما را از دنیا بر اساس تجربه می دانند. تحلیلی که ما از مفاهیم می کنیم را به تجربه نسبت می دهند و پیشینه ی اولیه را نمی پذیرند.

از تاثیرات ایده های عقل گرایان بر علم می شه به تبین فلسفی نظریه نسبیت اشاره کرد. ایده زمان و مکان کانت رو در واقع مهم ترین پشتوانه ی فلسفی نظرریه نسبیت می دانند. حتی بعضی از فلسفه دان ها رسیدن به نظریه نسبیت را پروسه ی طولانی می پندارند که در طی چند سال تکامل پیدا کرده و شروع آن با کانت بوده است. قطغعا منظور آنها این نیست که فیلسوف آلمانی، ایده های فیزیکی در زمینه ی نسبیت داشته، بلکه منظور از غالب شدن نوع طرز تفکری است در میان ملل اروپای مرکزی که ذهنیت نسبیت گرایانه را در آنها تقویت می کرده است.

تجربه گرایان تاثیر قابل توجهی بر روی هنر، علم و حتی سیاست داشتند. می دانیم که نظم سیاسی آمریکایی ها و بنیاد قانونی نظام ایالات متحده در دویست و پنجاه سال پیش طبق آرای جان لاک، فیلسوف شهیر تجربه گرای انگلیسی، ساخته شده است.
اما می شود تاثیر تجربه گرایان را بر زیست شناس مشهور، چارلز داروین دید. به علاوه ساختمان فلسفه ی تکاملی بسیار مدیون اندیشه ی تجربه گرایانه است. شهود و درک علمی در این طرز تفکر نقش کلیدی ایفا می کند. چرا که اول با بررسی پیرامون داده جمع آوری شده و سپس در ذهن تحلیل میشود. هر چند که در بسیاری از موارد فیلسئفان تکاملی از روند ذهنی عقل گرایانه نیز استفاده می کنند.( به این صورت که طبق استنتاج حکم کلی داده و سپس موارد دیگر را به دقت بررسی می کنند)

این دو اندیشه مقدمه ای برای بررسی های دقیق تر فلسفه در حوزه ی علم شد. به خصوص با پایان قرن نوزدهم و بالا رفتن حجم اطلاعات علمی به یکباره، خیلی های کنجکاو شدند تا پرسش های فلسفی پشت دومین نوع شناخت جهان،علم، را پیدا کنند که کار پوزیتیویست ها از همه معروف تر است)
به نقل از August McJoseph :
در کل پوزیتیویست ها به به مزخرفاتی همچون متافیزیک (به معنایی که به وفور در انجمن فراسرشت بکار رفته) و معنویات فرامادی و موهوم بها نمیدند.
بیشتر:
فلسفه ی علم در ویکی
اثبات گرایی در ویکی

آی آی ای! مذخرفات؟ با توجه به عدم قطعیت مطلق فلسفه باید توی انتخاب کلمه عمیقا دقت کرد. چیزی که ممکنه مذخرف خونده بشه می تونه خودش زیر بنای فکری جدیدی باشه. به علاوه شهود حسی و یا منطق آن قدر اساس های محکمی نیستند که بشه به طور کلی اونها رو قابل اعتماد دونست.
 
بالا