- شروع کننده موضوع
- #1
big_bang
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 1,105
- امتیاز
- 5,518
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگـا(') امیــ(')
- شهر
- نجف آباد
- دانشگاه
- اصفهان
- رشته دانشگاه
- اقتصاد
به تماشا سوگند و به آغاز کلام ... ســــــلام :]
همونطور که اطلاع دارین توی انجمن شعر پارسی یه تاپیکی هست به اسم حافــــظ که توی اون شعرای حافظ نقد میشه . خب اینجا قصد داریم شعرای سهراب رو مورد نقد و بررسی قرار بدیم + نظرای همدیگه رو درمورد اشعار سهراب بدونیم .
[ سهراب سپهری شاعر نوپرداز معاصر از شاعرانی است که در زمانه ی ما مورد توجه خاص و عام قرار گرفته است . ویژگی های شعر سپهری از نظر علی موسوی گرمارودی : سپهری نخستین کس یا دست کم مهمترین شاعری است که زبان شعر نو را با زبان محاوره پیوند زد، ویژگی دوم تصویرگری شعر سپهری و ویزگی سوم آن شخصیت بخشیدن به پدیده ها و اشیا است./ ]
طرفدارای سهراب برای نقد اشعارش بشتابـــــــید و اگه پشنهادی برای بهتر شدن تاپیک دارین اعلام کنین . ممنون
پ .ن 1 : بعضی از اشعار سهراب طولانی و در عین حال زیبا هستن ، برای نقد این اشعار اون ها رو با توجه به حجمشون به چن قسمت تقسیم میکنیم و هر قسمت رو جداگانه نقد میکنیم.
پ.ن 2 : تا وقتی که نقد یک شعر تموم نشده شعر جدید پیشنهاد ندین .
خب با شعر زیر شروع میکنیم :
پشت دریاها - قسمت اول
قایقی خواهم ساخت ، خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچکسی نیست که در بیشه ی عشق ، قهرمانان را بیدار کند
قایق از تور تهی ، و دل از آرزوی مروارید
همچنان خواهم راند
نه به آبی ها دل خواهم بست ،
نه به دریا پریانی که سر از آب به در می آرند
و در آن تابش تنهایی ماهیگیران
میفشانند فسون از سر گیسوهاشان
همچنان خواهم راند
همچنان خواهم خواند: "دور باید شد ،دور.
مرد آن شهر اساطیر نداشت.
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه ی انگور نبود . هیچ آیینه ی تالاری ،
سرخوشی ها را تکرار نکرد.
چاله آبی حتی ، مشعلی را ننمود.
دور باید شد ، دور.
شب سرودش را خواند.
نوبت پنجره هاست ."
خب به نظر من اینجا منظور از خاک غریب ، دنیای پر از ظلم هستش ، جایی که همه دچار غفلت هستن و هیچ ادم آگاهی پیدا نمیشه که اونها رو از خواب غفلت بیدار کنه.
منظور از تور و مروارید هم فک میکنم همون تعلقات دنیوی باشه. و اینکه همچنان به دنیای ایده آل خودم فکر میکنم.
همونطور که اطلاع دارین توی انجمن شعر پارسی یه تاپیکی هست به اسم حافــــظ که توی اون شعرای حافظ نقد میشه . خب اینجا قصد داریم شعرای سهراب رو مورد نقد و بررسی قرار بدیم + نظرای همدیگه رو درمورد اشعار سهراب بدونیم .
[ سهراب سپهری شاعر نوپرداز معاصر از شاعرانی است که در زمانه ی ما مورد توجه خاص و عام قرار گرفته است . ویژگی های شعر سپهری از نظر علی موسوی گرمارودی : سپهری نخستین کس یا دست کم مهمترین شاعری است که زبان شعر نو را با زبان محاوره پیوند زد، ویژگی دوم تصویرگری شعر سپهری و ویزگی سوم آن شخصیت بخشیدن به پدیده ها و اشیا است./ ]
طرفدارای سهراب برای نقد اشعارش بشتابـــــــید و اگه پشنهادی برای بهتر شدن تاپیک دارین اعلام کنین . ممنون
پ .ن 1 : بعضی از اشعار سهراب طولانی و در عین حال زیبا هستن ، برای نقد این اشعار اون ها رو با توجه به حجمشون به چن قسمت تقسیم میکنیم و هر قسمت رو جداگانه نقد میکنیم.
پ.ن 2 : تا وقتی که نقد یک شعر تموم نشده شعر جدید پیشنهاد ندین .
خب با شعر زیر شروع میکنیم :
پشت دریاها - قسمت اول
قایقی خواهم ساخت ، خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچکسی نیست که در بیشه ی عشق ، قهرمانان را بیدار کند
قایق از تور تهی ، و دل از آرزوی مروارید
همچنان خواهم راند
نه به آبی ها دل خواهم بست ،
نه به دریا پریانی که سر از آب به در می آرند
و در آن تابش تنهایی ماهیگیران
میفشانند فسون از سر گیسوهاشان
همچنان خواهم راند
همچنان خواهم خواند: "دور باید شد ،دور.
مرد آن شهر اساطیر نداشت.
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه ی انگور نبود . هیچ آیینه ی تالاری ،
سرخوشی ها را تکرار نکرد.
چاله آبی حتی ، مشعلی را ننمود.
دور باید شد ، دور.
شب سرودش را خواند.
نوبت پنجره هاست ."
قایقی خواهم ساخت ، خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچکسی نیست که در بیشه ی عشق ، قهرمانان را بیدار کند
قایق از تور تهی ، و دل از آرزوی مروارید
همچنان خواهم راند
خب به نظر من اینجا منظور از خاک غریب ، دنیای پر از ظلم هستش ، جایی که همه دچار غفلت هستن و هیچ ادم آگاهی پیدا نمیشه که اونها رو از خواب غفلت بیدار کنه.
منظور از تور و مروارید هم فک میکنم همون تعلقات دنیوی باشه. و اینکه همچنان به دنیای ایده آل خودم فکر میکنم.