عمق اشعار فريدون مشيری

وضعیت
موضوع بسته شده است.
  • شروع کننده موضوع
  • #1

BerGC30

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
18
امتیاز
293
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجف آباد
رشته دانشگاه
من قصد دانشگاه رفتن ندارم
من بيشتر شعرای فريدون مشيری رو دوست دارم،کوچه و...
از زبون بچه های سرطانی ای که حال خوبی ندارن و از ته دل آرزو می کنم که اميدشون به زندگی رو از دست ندن، البته شعر از آقای فريدون مشيريه که شايد با اين قصد نگفته باشن ولی من با اين قصد يه کمشو اينجا می ذارم، الحق که همه ی شعراشم توپه :
نمی خواهم بميرم، با که بايد گفت؟
کجا بايد صدا سر داد؟
فضا خاموش و درگاه قضا دور است
زمين کر، آسمان کور است
نمی خواهم بميرم، با که بايد گفت؟
اگر زشت و اگر زيبا
اگر دون و اگر والا
من اين دنيای فانی را
هزاران بار از آن دنيای باقی دوست تر دارم
به دوشم گرچه بار غم توان فرساست
وجودم گرچه گردآلود سختی هاست
نمی خواهم از اينجا دست بردارم
نمی خواهم بميرم ای خدا، ای آسمان، ای شب
نمی خواهم، نمی خواهم، نمی خواهم
مگر زور است؟
 

Zed

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
376
امتیاز
3,062
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو/یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان‌شناسی
پاسخ : عمق اشعار فريدون مشيری

می تونید اشعار مربوط به فریدون مشیری رو در این تاپیک بگذارید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا