نمی دونم دوران مدرسه و یا حتی دانشگاه خصوصاً دوره ی ارشد چه طور بود که انگار یک ساعت برنارد داشتم و بعضی جمله ها یا حرف ها حیلی زیاد در خاطر به شکل مثبتی باقی مونده
به نظرم لحظه هایی که معلّم ها احساس خوبی از توانایی یا تونستن یا خاطره ای از اخلاقیات رو ایجاد کرده اند خیلی ماندگار تر شده
وقتی سال 83 برای تدریس وارد مدرسه شدم دیدن معلم های خودم اما اینبار در دفتر دبیران لطف دیگه ای داشت و بعضی ها چه قدر برخورد مشوقانه و مثبتی داشتند.
دو تا از معلم های زمان من الان دیگر در بین مان نیستند که جا داره ازشون یاد کنم، روحشون شاد باشه
-خانم حاجیلی عزیز معلم سوم راهنمایی (معادل هشتم) من در شیمی که موقعی معلم بودم هم خیلی بهم انرژی دادند
مهربونی ایشون و برخورد خوبشون با بچه ها خصوصا وقتی بچه ها اضطراب داشتند واقعا مثال زدنی بود
-آقای فاضل معلم حساب و دیفرانسیل و انتگرال من که انقدر کارشون درست بود سال سوم که معلم من نبودند می رفتم و از کلاس بغلی جزوه های حسابان رو کپی می کردم
یادم نمی ره ایشون موقع رفع اشکال پشتشون رو می کردند به بچه و می گفتند هر کس شماره ی هر سوالی رو که اشکال داره بلند بگه، تند تند
و اینطور راحت بدون خجالت همه اشکالامون رو می پرسیدیم
روحشون در آرامش