عاشقانه های یک دیوانه..

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع speed
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.

speed

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
524
امتیاز
3,083
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
میاندوآب
دانشگاه
تبریز
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
شاید شعر هام وزن درست و حسابی نداشته باشن اما خیلی دوستشون دارم... ;D

منم و گریه و بارون تویی ، تو کافه با اون

منم و شب و خیابون تویی و گشت زدن هاتون

منم و صدای در که میزنه سیلی تو گوشم

منم و من و من و من دوباره باید بسوتم :-"
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..


این سرفه های لعنتی مگه میزاره
چشام دوباره از حساسیت فصلی میباره
آره من بی تو حساسم به فصل،فصل روزگار
بعد رفتنت چشام خیلی نشون دادن از خودشون پشتکار
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

این دومی اصلا وزن نداشت ها. :-"
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

به نقل از فا‌طمه :
این دومی اصلا وزن نداشت ها. :-"
مگه اولی داشت؟ :-"
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..


:)) ارجاتون میدم به خط اول پست اول ;D
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

رپ میگین؟ ;D
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

به نقل از ..باران.. :
نه......البته نمی دونم میشه اسم این خزعولاتم(املا؟) رو رپ گذاشت یانه.....
ولی چون زیاد گوش میدم خو تاپیر میزاره دیگه..... ;D
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

به نقل از ـــــــــــمنـــــــــــــ :
این سرفه های لعنتی مگه میزاره
چشام دوباره از حساسیت فصلی میباره
آره من بی تو حساسم به فصل،فصل روزگار
بعد رفتنت چشام خیلی نشون دادن از خودشون پشتکار
وقتی صرفا دارید شعر رو برای اون فصل میگید میتونید ایدتون رو در قالب نثر بیان کنید
این وزن ناقص بیشتر باعث خراب شدن کارتون میشه
لزرومی نداره وزن داشته باشه کارتون
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

اینارو میشد تو پ خ هم گفتا...

رعایت کنین تا تاپیکتون باز بمونه.... :)
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

قدم زدنِ تنها با کوله ای رو دوش
موسیقیای لایت با هدفونی تو گوش
چشای خستم،خسته از نگاه سردن
لبای بستم،بسته از صدای دردن
چقدر بگم رفتی و موندم بین دردام
باید قبول کنم که من همیشه تنهام
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

خط بطلان می کشم بر روی دنیای پلید
کز خدا ما را به قعر چاه ناپیدا کشید
خط بطلان می کشم بر روی احساسی جدید
کز نگاهم تا نگاهت به آنی آمد پدید
خط بطلان می کشم بر روی هر عشق خفیف
کز همین شن ریزه ها خیزد طوفانی شدید
خط بطلان می کشم بر روی رویای بعید
کز نا امیدی ها کسی عمرا بگردد او سعید
خط بطلان می کشم بر روی دستی که کشید
خط بطلان روی هر خوب و بدی کز او بدید.....
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

به نقل از ـــــــــــمنـــــــــــــ :
خط بطلان می کشم بر روی دنیای پلید
کز خدا ما را به قعر چاه ناپیدا کشید
خط بطلان می کشم بر روی احساسی جدید
کز نگاهم تا نگاهت به آنی آمد پدید
خط بطلان می کشم بر روی هر عشق خفیف
کز همین شن ریزه ها خیزد طوفانی شدید
خط بطلان می کشم بر روی رویای بعید
کز نا امیدی ها کسی عمرا بگردد او سعید
خط بطلان می کشم بر روی دستی که کشید
خط بطلان روی هر خوب و بدی کز او بدید.....
قبل از اینکه شعرتونو جسارت کنم و نقد کنم اول یه تبریک و یه تشوق
اینکه اون بی وزنی رو کنار گذاشتی و ترانه هم رد کردی و زسیدی به اینجا و این شعرو گفتی
خب فکر کنم تجربه های اولتون باشه و به تبع اون مشکلات وزنی زیادن توی شعر
....
این تکرار های که آوردی"خط بطلان میکشم بر روی" خیلی کار قشنگیه اما قشنگ تر میشه وقتی تو بیت آخر این جمله ثابتو حذف کنی و مثلا بگی حالا با این همه خط بطلان فلان و بهمان شد(نمیخوام تو شعرت دخالت کنم بخدا فقط نظرمه و یکم تجربه که حس کردم شاید دوس داشته باشی بدونی البته بازم ببخش چون شعر احساس یک نفره طبق گفته دوستان)
....
یک توصیه ی خیلی مهم: توی شعر گفتنت خیلی جاها در آینده پیش میاد که کلمت وزنتو پر نمیکنه و مثلا اگر یک "ب" یا "ن" بذاری وزن درست میشه
هیچوقت این کارو نکن
خودتو ملزم کن به تغییر کلمه یا اصلا یه عبارت شعر ولی اینکارو اصلا نکن
تو این شعر توی کلمه "بگردد اینجوری شده فکر کنم(برای منم زیاد پیش اومده بوده)
....
توی محتوای شعرتم نظری نمیدم دیگه چیز شخصی ای هست ولی برام جذاب بود محتواش
....
به امید پیشرفت های سریعت
 
  • لایک
امتیازات: speed
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

به نقل از نـاطـــق :
قبل از اینکه شعرتونو جسارت کنم و نقد کنم اول یه تبریک و یه تشوق
اینکه اون بی وزنی رو کنار گذاشتی و ترانه هم رد کردی و زسیدی به اینجا و این شعرو گفتی
خب فکر کنم تجربه های اولتون باشه و به تبع اون مشکلات وزنی زیادن توی شعر
....
این تکرار های که آوردی"خط بطلان میکشم بر روی" خیلی کار قشنگیه اما قشنگ تر میشه وقتی تو بیت آخر این جمله ثابتو حذف کنی و مثلا بگی حالا با این همه خط بطلان فلان و بهمان شد(نمیخوام تو شعرت دخالت کنم بخدا فقط نظرمه و یکم تجربه که حس کردم شاید دوس داشته باشی بدونی البته بازم ببخش چون شعر احساس یک نفره طبق گفته دوستان)
....
یک توصیه ی خیلی مهم: توی شعر گفتنت خیلی جاها در آینده پیش میاد که کلمت وزنتو پر نمیکنه و مثلا اگر یک "ب" یا "ن" بذاری وزن درست میشه
هیچوقت این کارو نکن
خودتو ملزم کن به تغییر کلمه یا اصلا یه عبارت شعر ولی اینکارو اصلا نکن
تو این شعر توی کلمه "بگردد اینجوری شده فکر کنم(برای منم زیاد پیش اومده بوده)
....
توی محتوا
ی شعرتم نظری نمیدم دیگه چیز شخصی ای هست ولی برام جذاب بود محتواش
....
به امید پیشرفت های سریعت
اول از همه خیلی ممنون بابت توجهت...دوم که ممنون که مشکلاتش رو گفتی ...خیلی هم خوبه که دوستان آدم عیب ها شو بهش بگن..ممنونم
به امید نقد های خوب از شما
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..


خاطراتی ساخته از تو ذهنم
خود نیز ز آنها در شگفتم
چرا که نیستی و من هستم
حس میکنم دستت را
گرفته ام در دستم.....
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

ممنون...
فقط سعی می کنم چیزی رو که می خوام بگم...
قافیه ها هم بستگی داره اون لحظه چی به ذهنم برسه
هیچ دلیل خاصی نداره...
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

وای از شب و وای از من وای از دل و وای از تن
وای از همه افکارم کز کینه شد آبستن
وای از درد و درمانم وای از گاه و بی گاهم
وای از ساز و از سوزم کز شور و شرم ایمن
این هایْ که سر دادم وین هوْیْ که من دارم
گویاست که این آدم دیگر شده اهریمن
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..


حال و هوای من بسی ابریست
پشت دیوار جای امنی نیست
حتی به دنیای بازی هم
مرا جز پشت دیوار جایی نیست
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

عشاق همه عاشق یاری شده اند
زین راه به زاری متعالی شده اند
اما چه کنم من از این خیل نیم
هرجا که برفتم همه راهی شده اند
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

نگاهت که میکنم
انگار غرق دریای چشمانت میشوم
انگار دیگر هوا سرد نیست
انگار فقط تو هستی
و باقی خواهی ماند انگار
دیگر شب معنایی ندارد
اما
این روزها گرفتار شب های سرد زمستانی شده ام...
 
پاسخ : عاشقانه های یک دیوانه..

دیوانه نبودم که به دیوار رسیدم
دنبال تو بودم که به انکار رسیدم
دنبال نگاه تو اگر بوده ام،هیهات
من خار نبودم که به این نار رسیدم
زاری به وصال تو اگر کرده ام،هیهات
من یار نبودم که به این زار رسیدم
زهر در کامم اگر شهد نباشد،هیهات
آن دم که بدانم که به دلدار رسیدم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا