هرزنامه

[tezar]

پیچ خطرناک...سرعت ۳۰km/h ... ب هرزنامه خوش اومدید..

خب سلام..عادت ندارم زیاد. شعر بگم..اما خاستم اگرم شعری گفته شد باهاتون در میون بزارم ک انتقادا و پیشنهاداتتون رو ببینم..پول مولم بدین میپذیرما..
ممنون
اینم اولین شعر:

بی صدایی،،رفتی
من ابله اما...
در تکاپوی زمین گم بودم
محو مردم بودم
پاک رفتی و صدایم لرزید
و دلم تند تپید..
برگشتم......
آس و پاس و مستم
در پی ات میگشتم

تو نبودی اما...
دل سپردی به دل سخت زمین
و همین و صد مین
سر من بر سر گنگی ها بود
خاطراتم همگی پیدا بود
یاد آن مادر بی همتا بود
در دلم
غوغا بود..

متن نجوای دلت یادت هست؟
بر سرش دعوا بود
کعبه ای بود و دری و دل ما آنجا بود
زحمتش با تن بی پروا بود

چشهایی که به رویت وا بود
اندکی گیرا بود
حال بینی که دگر بی نا بود
اشک ها زیبا بود
اشک هایی که برای تو به کاغذ میخورد
و دلت را میبرد
همگی زیبا بود

دل او دریا بود

لیک اینک به دلش وحی شده
دل او سرد شده
دیده اش ترد شده

دیدن روی تو در عمق زمین؟؟؟؟
نه!!!!این بیجا بود....

...... قصه بی پروا بود.....
روح او در قفسی زیبا بود
پر کشید و رفتنش ...........
دنیا..بود

دل او دریا بود

 

[Ehsan.Ansari]

پاسخ : هرزنامه

بی صدایی،،رفتی
من ابله اما...
در تکاپوی زمین گم بودم
محو مردم بودم
پاک رفتی و صدایم لرزید
و دلم تند تپید..
برگشتم......
آس و پاس و مستم
در پی ات میگشتم

تو نبودی اما...
دل سپردی به دل سخت زمین
و همین و صد مین
سر من بر سر گنگی ها بود
خاطراتم همگی پیدا بود
یاد آن مادر بی همتا بود
در دلم
غوغا بود..

متن نجوای دلت یادت هست؟
بر سرش دعوا بود
کعبه ای بود و دری و دل ما آنجا بود
زحمتش با تن بی پروا بود

چشهایی که به رویت وا بود
اندکی گیرا بود
حال بینی که دگر بی نا بود
اشک ها زیبا بود
اشک هایی که برای تو به کاغذ میخورد
و دلت را میبرد
همگی زیبا بود

دل او دریا بود

لیک اینک به دلش وحی شده
دل او سرد شده
دیده اش ترد شده

دیدن روی تو در عمق زمین؟؟؟؟
نه!!!!این بیجا بود....

...... قصه بی پروا بود.....
روح او در قفسی زیبا بود
پر کشید و رفتنش ...........
دنیا..بود

دل او دریا بود

خب شعرت خیلی خوب بود به نظرم. این یه نکته ی خیلی مثبته که وزن رو تا حد خیلی زیادی بلدی و شعر نو میگی! :)
+این بد نیس که یه قافیه رو توی کلی بیت نگه میداری ولی این بده که از یه قافیه 4بار استفاده میکنی!
در کل خوب بود. پیوستنت به جمع شاعرای سایتو تبریک میگم

 

[tezar]

پاسخ : هرزنامه

مرسی...
ممنون بابت انتقاد..اره فک کنم شورش در اومد دیگه

 

[F@temeh]

پاسخ : هرزنامه

سلام. ورودت رو به جمع شاعران سایت تبریک میگم.


اون"آس و پاس " یجوریه اون وسط،

اون "پرکشید و رفتنش.. دنیا بود " ، به جای "رفتنش" نمیشه یه چیز دیگه گذاشت؟ وزن به هم نخورده بنظرت؟

 

[tezar]

پاسخ : هرزنامه

سلام. ورودت رو به جمع شاعران سایت تبریک میگم.


اون"آس و پاس " یجوریه اون وسط،

اون "پرکشید و رفتنش.. دنیا بود " ، به جای "رفتنش" نمیشه یه چیز دیگه گذاشت؟ وزن به هم نخورده بنظرت؟

سلام مرسی..
آس و پاس آره..اون رفتنش رو نمیدونم..بهم ریخته؟ مرسی

 

[میعاد]

پاسخ : هرزنامه

خیلی قشنگ بود افرین..
زیاد از شعر سر در نمیارم ولی به نظرم از نظر وزن هم مشکلی نداش...کلن خوب بود دیگه

 

[tezar]

پاسخ : هرزنامه

یادم نبود همچین تاپیکی زدم اصن برا همین گذاشته بودمش تو شاعرانه های کاربران

به گمانم صبح بود...
باد آرام تکانش میداد
کرسیِ کهنه ولی پر ز امید
مرگ را ..باد ...
نشانش میداد
خِس خِسِ سردیِ آهی خسته...
آزارش میداد
کم کَمَک نور نجاتش میداد
نفسِ خسته جلوتر آمد
سایه اش ، نقش و نگارش میداد
چوبیو کهنه ولی پر ز امید
باد..تاب تابش میداد
مرد رویش ایستاد
مرگ هر لحظه ندایش میداد...
اعتراف آخر.هیــســــ....سکوت..
سردی روح هوا سوز و گدازش میداد
رو سیاه ...دلی از جنس سپید
کوته و کهنه ولی پر ز امید
لحظه ای محو نواهای محیط
دم به دم مرگ پیامش میداد
آخرین زوزه ی باد ، در رخ بید
میرود نور ز دل ها و امید
ضربه ای...سخت...
خوب در یادم نیست...
به گمانم صبح بود...

--tezar--

 

[دختر باران]

پاسخ : هرزنامه

خیلی قشنگه فقط "مرد رویش ایستاد"خیلی به وزنش نمیخوره.3مصراع آخرشم انگار به بقیش نمیخوره.

 

[tezar]

پاسخ : هرزنامه

نمیدونم شاید مدل خوندنمون فرق میکنه با هم.من کاملا بی ریتم شعر رو میخونم ولی مشکل وزنی اون قسمت نمیبینم.ممنون

 

[Liese]

پاسخ : هرزنامه

ـوای خـیلی عـال ـی بـودن قطعــا و یقـینا منی کــه از شعــر و وزن و قافیه هیچــی حالیــم نیس واقعــا هاجو واجـــم عال ـی بود

 

[tezar]

پاسخ : هرزنامه

منم چیزی حالیم نیس کاملا غریزی رفتار میکنم تو بحث شعر..مممنون

 

[Liese]

پاسخ : هرزنامه


خــوبه خـوبه من الـآن به خــودم مطمئــن شدم هیچ هنری ندارم هیچ غلطی بلد نیسم بکنم دو تا کلمه ام نمیاد بگیم شعر گفتیم

 

[tezar]

پاسخ : هرزنامه

خنجر نامرد گر خون به دلها نکند
مهر افسون گری دوست کجا باید بست...؟
میخ گر بردل دیوار دلت جا نکند
قاب رنگی زلیخا ب کجا بندد دست؟...

 

[tezar]

پاسخ : هرزنامه

دلا ! آرام ، غوغا کن
مرا مردانه شیدا کن
جوار ِ کوثر و طوبی
سریر ِ روح ،احیا کن

دلا! آرام، بی دل شو
دراین درگه ،تو محفل شو
ب یاد عرش، بی پروا
مِی ِ مستی ِ عاقل شو

دلا !آرام گیر از غم
نهان کن ناله و شبنم
شمیم سار را گم کن
نسیم وصل شو هر دم

دلا آرام رحمت بین
سماء ِ لطفِ بی مَنّ بین
جمالُ حکمتُ قلبُ
عروسُ یوسفُ یاسیـن

دلا! آرام باش.. آرام
مکن دل دل دلا ناکام
شبی نجوا هویدا کن
ک باشد یاد او فرجام

+
--tezar--
میشه نقد کنین ایا ؟

 

[tezar]

پاسخ : هرزنامه

عشق را در تار مو و رنگُ رو کردندُ ناز
رنگ مو و ریمل و رژگونه هم تحریم ساز...

---tezar---

 

[tezar]

پاسخ : هرزنامه

خب در مورد مشکلات وزنی باید بگم در حد هجاهای کوتاه و بلند ایرادات زیادی وجود داره ولی از نطر خود من در این سطح مشکل وزنی به زودی قابل حله! نیاز به یه کمی حوصله بیشتر موقع انتخاب واژه ها داره...
از لحاظ مفهومی من بعضاً ارتباط روشنی بین بیت های هر قسمت نمیدیدم... گاهی حتی ناهماهنگی بین واژه ها... فقط به عنوان یه نمونه: این که مدام میگید آرام و بی سر و صدا عاشق شو بعد مثلن میگین بی پروا باعث مستی شو... قطعن اینا تو ذهن شمای شاعر توجیه داره ولی خود ذات واژه ها معانی متفاوتی رو القا می کنن که ناهمگونی ایجاد میکنه...
درباره انتخاب چارپاره هم خوشحالم... قالب زیباییه به شرطی که خوب هم از امکاناتش بهره ببرید!

یه عالمه مرسی...دقت نکرده بودم واقعا به چیزایی که گفتی...ممنون






مادام در این دام . زبان بسته که چون دام
گرفتار و دلی رام.که ساغر بَرَدو کام دهد در بَرِ دُشنام

همی روح و همی جام.همی عشق و دگر دام
همی گام که بردارد و بی نام . بَرَد رو زِ رُخ دام.چو مادام