- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 545
- امتیاز
- 5,226
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- نجفآباد
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
- دانشگاه
- الزهرا/رویان
- رشته دانشگاه
- بیوتکنولوژی/ژنتیک مولکولی
بچه ها من این مطلب رو خوندم نظرات دکتر زیبا کلام
در نوع خودش کاملا منحصر به فرده
بخونیدش و نظرتون رو بگید
نسيم بيداري: در کتابهای تاریخ رسمی نام فتحعلیشاه همواره با جبن، خیانت و زنبارگی مترادف بودهاست. واگذاری مناطق شمال غرب ایران به روسیه نیز یکی ازنقاط سیاه کارنامه وی به شمار میآید. تا به حال از خود پرسیدهاید که اگر جای فتحعلیشاه بر تخت تکیه زده بودید، چه میکردید تا این سرزمینها از ممالک محروسهایران خارج نشود؟ آیا شما بهتر از فتحعلیشاه در این امر عمل میکردید؟ این پرسشها را با صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی داشنگاه تهران مطرح کردیم. وی براین باور است که فتحعلیشاه در معاهده گلستان و ترکمانچای کاملا عاقلانه رفتار کرده است وگرنه هر اقدام دیگری جز این موجب میشد که بخشهایی از خاک ایراناز دست برود و تا تهران به تصرف رسوها در بیاید ..... نویسنده کتاب سنت ومدرنیته تصریح دارد که نباید با یک نگاه ایدئولوژیک تاریخ را بررسی کرد وفتحعلیشاه را خائن دانست به عبارت بهتر خائن قلمداد کردن پادشاهان قاجار از یک نگاه ایدئولوژیک به تاریخ نشات میگیرد. .....
مصاحبه كننده: آقای دکتر نظر کلی در خصوص پادشاهان و رجال قاجار آنست که آنان مهمترین عامل عقب ماندگی ایران در قرن نوزدهم بوده اند. اما شما در کتاب«سنت و مدرنیته » خود که در خصوص ایران عصر قاجار است ،آنان را عامل وضعیت اسفبار ایران در عصر قاجارها نمیدانید. کمتر مورخ و صاحبنظری رامیتوان سراغ گرفت که با تفکرات شما موافق باشد حتی به نظر میرسد که شما دارید از فتحعلیشاه که در زمان وی 17 شهر ایران در منطقه قفقاز و اساسا کلسرزمینهای قفقاز از ایران جدا شد و از طرفی قرار دادهای اسفبار و یک جانبه گلستان و ترکمانچای میان ایران وروسیه به امضارسید ،دفاع میکنید. این قراردادهاآن قدرهابه زیان ایران و یک سویه بودند که قرارداد ترکمانچای اصلا وارد فرهنگ زبان فارسی شده و برای توصیف اسفبار بودن یک قرار داد میگوبند «صدررحمت به قرار داد ترکمانچای» با این پیش فرض شما چگونه از فتحعلیشاه یا سایر پادشاهان قاجار دفاع میکنید؟
پاسخ: شما توجه کنید که کتاب سنت و مدرنیته از عملکرد فتحعلیشاه دفاع نمیکند. من اساسا از عملکرد پادشاهان قاجار دفاع نمیکنم. بحث بر سر چیز دیگری است.بحث من بر سر رویکرد یا خطای تاریخی ما میباشد.
مصاحبه كننده: من خواهش میکنم برای روشنتر شدن بحث بر رروی همان فتحعلیشاه و مشخصا عملکرد او و توافق نامههای ایران و روسیه متمرکز شویم.
پاسخ: ببینید تصویری که ما در تاریخ مان از فتحعلیشاه ساخته ایم،این است که او یک پادشاه پست ،ظالم ،زنباره ،ناآگاه ، بیسواد ، جاهل ، مال جمع کن ،بیلیاقت ،بیدین ،دهن بین و خلاصه مظهر همه صفات منفی بوده است.
مصاحبه كننده: آیا این درست نیست خود شما در کتابتان نوشته اید که فتحعلیشاه 200 بار ازدواج کرد و 170 دختر و پسر از این ازدواجها داشته است خود شمانوشتهاید که او هیچ تلاشی در جهت تغییر و اصلاحات نداشته است. شما از قول فریزر یک مستشرق انگلیسی که در زمان فتحعلیشاه به ایران آمده بود،نوشته اید کهفتحعلیشاه به ایران مانند وطن خود که باید آن را دوست داشته باشد و حفظ کرده و ترقی دهد ،نمینگریسته است بلکه به ایران مانند یک ملک استیجاری نگاه میکردهکه مدت اجاره اش معلوم نیست از این رو بر خود فرض میداند تا زمانی که در راس قدرت است آن را غنیمت شمرده و به جمع آوری مال و اموال بپردازد یا اینکهدر همان کتاب نوشته اید که وقتی یک اروپایی به دربار ایران آمده و بذر سیب زمینی میآورد (تا آن زمان سیب زمینی در ایران ناشناخته بود )و میگوید این را درایران کشت کنید برای رفع قحطی خوبست. فتحعلیشاه میگوید اول پیشکش من را تعیین کنید. یا نوشته اید که اهالی منطقه ای به دربار میآیند و و از پادشاه کمکمیخواهند که به ساختن سدی در منطقه اشان کمک کند تا از کم آبی نجات پیدا کنند. باز فتحعلیشاه میگوید که پیشکش من چقدر است برای موافقت به انجام آن کار .اینها همه مطالب کتاب شماست. یا باز در همان کتاب نوشته اید که وقتی سفیر انگلستان به دیدار پادشاه میآید فتحعلیشاه از وی میپرسد که که زمین را چقدرمیبایستی بکنند تا برسند به ینگه دنیا (آمریکا )یعنی این آدم اینقدر نادان بوده است. اینها همه مطالب کتاب سنت و مدرنیته خودتان است بنابراین اگر مورخین ونویسندگان پادشاهان قاجار از جمله فتحعلیشاه را به فساد ،نادانی ،ظلم ، بی خبری ،پول پرستی و مال جمع کردن ،بدنبال پیشرفت و ترقی کشور نبودن و توسعهحرمسرا و عیشو عشرت متهم کنند خیلی هم بیراه نگفته اند.
پاسخ: بحث بر سر علت و معلول است. بحث بر سر ریشهیابی است. بحث بر سر ندیدن و نشناختن تاریخ ایران و عصر قاجار است. بحث بر سر نگاه ایدئولوژیکداشتتن به تاریخ است. بحث بر سر ندیدن و پی نبردن به خیلی از جنبههای دیگر جامعه ایران عصر قاجار میباشد .بحث بر سر نگاه یک سویه و عرض کردم نگاهسیاسی ،سیاست زده و ایدئولوژیک به تاریخ است. بحث بر سر ندیدن فتحعلیشاه و ندیدن همه ایران عصر قاجار است.
مصاحبه كننده: متوجه منظورتان نمیشوم دیگران چه چیزی را در مورد فتحعلیشاه و ایران عصر قاجار نمیبینند؟
پاسخ: ندیدن اینکه چه چیزی و کدامین دلایل باعث میشود که به عنوان مثال فتحعلیشاه 200 بار ازدواج کند؟ چرا او زیر بار امضا معاهدههای گلستان و ترکمانچایرفت؟و اساسا ندیدن جامعهای است که فتحعلیشاه در آن پادشاهی میکرده است .
مصاحبه كننده: چه چیزهایی را دیگران ندیدهاند؟ چه نکاتی را دیگر مورخین و نویسندگان در مورد فتحعلیشاه از قلم انداختهاند؟
پاسخ: خیلی چیزها!
مصاحبه كننده: مثلا ؟
مثلا اینکه شما میفرمایید این آدم مظهر زنبارگی، جهالت و ...بوده است. اما میدانید این آدم وقتی میمیرد او را کجا دفن میکنند؟
مصاحبه كننده: نه متاسفانه !
پاسخ: خدمتتان عرض میکنم نزدیکترین قبر به حضرت معصومه(س) قبر فتحعلیشاه است. همان کسی او را شما جرثومه فساد، بیدینی و خیانت تصور میفرمایید.
مصاحبه كننده: چون قدرت داشته و پادشاه بوده حتما به زور حکومت او را در آن مکان مقدس دفن کردهاند.
پاسخ: مابقی تاریختان هم همین طوری است. اولا اصلا به زور نبوده است. بلکه جنازه او با ابهت و با جمعیت از تهران به قم حمل شدو کل مملکت عزدارای کردند.بر جنازه او بزرگترین علما و روحانیون ایران نماز خواندند. ثانیا در هیچ کجا تاریخ ذکر نشده که مردم و علما مخالف دفن جنازه فتحعلیشاه در حرم حضرت معصومهبودند و چون زور علما و مراجع نمیرسید به عنوان اعتراض سکوت کردند و از منازلشان بیرون نیامدند بلکه تاریخ عکس اینها را میگوید . تاریخ میگوید که علماو مراجع نجف تسلیت گفتند. مردم سیاه پوشیده و عزاداری کردند. نه تنها هیچ اعتراضی نسبت به دفن فتحعلیشاه صورت نگرفت بلکه گروه گروه مردم تا ماهها بعدشمیآمدند به زیارت قبر شاه متوفی .
مصاحبه كننده: خب مردم از عملکرد او آگاهی نداشتند؟
پاسخ: یعنی چه؟ یعنی مردمیکه هم عصر فتحعلیشاه بودند از عملکرد او آگاهی نداشتند. اما شما که 150 سال بعد از فتحعلیشاه دارید زندگی میکنید علم و اطلاع ازعملکرد او پیدا کردید؟
مصاحبه كننده: ما در طول 150 سال به اسنادی دست پیدا کردیم که اطلاعات بیشتری در خصوص ایران عصر قاجار در اختیار ما قرار میدهد.
پاسخ: اینها همهاش کلیشه وشعار است.
مصاحبه كننده: یعنی قبول ندارید حجم اطلاعات و دانش ما امروز پیرامون عملکرد فتحعلیشاه بیشتر از 150 سال قبل است ؟
پاسخ: خیر قبول ندارم. این جوری نبوده که مردم در زمان فتحعلیشاه آگاهی نداشته اند وشما امروز آگاهی پیدا کردید. امکان دارده مشخصا به من بفرمایید در موردفتحعلیشاه در این 150 سال چه اطلاعاتی به دست آوردید که مردم در زمان فتحعلیشاه از آن بی خبر بودند؟
مصاحبه كننده: یعنی شما پیشرفت تاریخ و افزایش آگاهیهایی ما را نسبت به 150 سال گذشته قبول ندارید ؟
پاسخ: اینها همهاش کلی گویی است وشعار. من از شما یک سوال ساده کردم شما میفرمایید. فتحعلیشاه جرثومه فساد و تباهی بوده است بنده میپرسم که پس چرا اینجرثومه فساد و تباهی در مقدس ترین مکان در کشور بعد از مشهد دفن میشود. چرا همه بزرگان و مردم برایش عزدارای میکنند. شما که اینها را نمیدانستید، بجایرفتن بفکر که واقعا اگر فتحعلیشاه این قدر پست بوده چرا وقتی از دنیا میرود آن جوری مملکت برایش عزادار میشود؟ میروید به سراغ کلیشه بعدی . علم پیشرفتمیکندو مردم آن زمان ناآگاه بودند نسبت به عملکرد فتحعلیشاه اما امروز آگاهی پیدا کردند. یعنی یک کلیشه به ظاهر قشنگ اما پوک و تو خالی را میگذارید جلویمن. معنی حرف شما این میشود که مردم در زمان فتحعلیشاه در مورد او خیلی چیزها را نمیدانستند، اما در طی این 150 سال بدلیل پیشرفت علم و تاریخ و آگاهیانسانها اطلاعات و دانش بیشتری در مورد فتحعلیشاه پیدا کردهاند. بنابراین ما حق داریم که او را جرثومه فساد بدانیم. من از شما یک سوال کردم پرسیدم که شما درطی این قریب 170 سالی که از مرگ فتحعلیشاه میگذرد چه اطلاعات جدیدی را در مورد عملکرد یا سیاستهای فتحعلیشاه کشف کردهاید یا در نتیجه تحقیق بدستآوردید که مردم و علما هم عصر فتحعلیشاه از آنها بی خبر بودند و بالطبع در نتیجه آگاهیهای جدید شما رسیدهاید به این نقطه که او جرثومه فساد است. اما مردم در آنزمان از این حقایق بی خبر بوده اند.
مصاحبه كننده: سوالات را متوجه میشوم اما این مستلزم مطالعه بر روی دوران فتحعلیشاه است.
ببینید خودتان را خسته نکنید. از روزیکه فتحعلیشاه فوت شد و او را بردند تا در حرم حضرت معصومه دفن کنند تا امروز نزدیک به 170 سال میگذرد ما یک نخودهم مطلب ودانش جدیدی پیدا نکردهایم که بگوییم مردم در زمان فتحعلیشاه این را نمیدانستند و اگر هم میدانستند میریختند و نمیگذاشتند جنازه پادشاه در جوارحضرت معصومه (س) دفن شود.
مصاحبه كننده: یعنی شما بر این باورید که معلومات ما در تیر 1392 نسبت به 170 سال قبل که فتحعلیشاه حکومت میکرده تغییری نکرده است ؟
پاسخ: قطعا. جان کلام هم اینجاست که ما امروز در مورد فتحعلیشاه همان را میدانیم که مردم 170 سال قبل میدانستند.
مصاحبه كننده: خب چرا 170 سال پیش او را جرثومه فساد نمیدانستند و در کنار حضرت معصومه دفن کردند. اما امروز او را جرثومه فساد میدانند؟
پاسخ: این سوال کلیدی است. این سوالی است که در حقیقت شما باید از خودتان بپرسید که چرا 170 سال پیش فتحعلیشاه را خائن نمیدانستند و بزرگترین علما برجنازهاش نماز گذاردند و با سلام و صلوات و تکریم جنازه اش را در حرم حضرت معصومه (س)دفن کردند اما امروز همان آدم را جرثومه فساد میدانند. اولش گفتیدکه ما امروزه معلومات بیشتری نسبت به فتحعلیشاه پیدا کردهایم . میپرسم که آن معلومات و دانش که پیدا کرده ایدچیست؟ در نهایت معلوم میشود که دانش و اطلاعاتیدر کار نبوده که باعث این تغییر نگاه متضاد شود. خوب اگر اطلاعات جدید باعث تغییر این نگاه در مورد فتحعلیشاه نشده پس چی باعث این تغییر نگاه شده است؟
مصاحبه كننده: دقیقا سوال این است ؟
پاسخ: خیلی خیلی ساده و خلاصه خواسته باشم بگویم باید به این نکته اشاره کنم که آنچه تغییر کرده نگاه و جهان بینی ما به سوژه است. همان دوستان هرمنوتیک ونگاههای آدمهای متفاوت سوژه و برداشتهای متفاوت از سوژه همان داستان انگور و عنب است. نگاه آدمهای امروز به همان سوژه با نگاههای آدمهای 170 سالپیش فرق کرده است.
مصاحبه كننده: امکان دارد مشخص تر در مورد فتحعلیشاه توضیح بدهید؟
پاسخ: نگاه امروزی به پادشاه از جمله فتحعلیشاه آنست که پادشاه و شاهنشاهی مظهر ظلم ،شقاوت و فساد و تباهی است اما نگاه 170 سال پیش به پادشاه او را ظلالسطان، مسئول جهاد در برابر کفار و منبع قدرت لایزال شرعی و عرفی میپنداشته اند. به همین خاطر وقتی که فوت شد بزرگترین علما ومراجع بر جنازهاش نمازخواندند و او را در قم دفن کردند.
مصاحبه كننده: شما معتقدید که فتحعلی شاه را باید با نگاه زمانه خود فتحعلیشاه دید ؟
پاسخ: من اساسا معتقدم تاریخ یعنی این. و غیر از این را اساسا تاریخ نمیدانم. بلکه تبلیغات ایدئولوژیک دولتی میدانم که سر سوزنی ارزش علمیندارد. ایدئولوژیحاکم پادشاه را جرثومه فساد میداند. اما واقعیت این است که در زمان خودش میرزای قمیفتحعلیشاه را شبه جانشین خدا بر روی زمین تعریف کرده و اصل مقامپادشاهی را حسب اراده و مشیت خداوندی میدانسته است . در زمان فتحعلیشاه مشروعیت و حکومت از آسمان میآمده اما در زمانه ما مشروعیت حکومت از صندوقرای وزارت کشور میآید. آنچه در این 170 سال تغییر کرده نگاه ما به هستی و جامعه و خدمان بوده نه اینکه معلومات بیشتری در مورد فتحعلیشاه پیدا کردهایم.
مصاحبه كننده: یعنی نسبی گرایی ؟
پاسخ: نه اسمش نسبیگرایی نیست. حالا اگر دوست دارید اسمش را نسبیگرایی بگذارید، بگذارید. اسمش تلاش در دیدن فتحعلیشاه و گذشته از پشت عینک زمانفتحعلیشاه است نه از پشت عینک ایدئولوژیک زده دولتی امروز. همه هنر مورخ این است که مثل یک هنرمند چیره دست بتواند عصر و زمانه فتحعلیشاه را ببیند.ببیند که هزاران گاری ،کجاوه ،الاغ ،قاطر ،اسب به همراه دهها هزار انسان با پای پیاده دارند بدنبال جنازه فتحعلیشاه به قم میروند. همه هنر مورخ این است که بتوانددر ذهنش صحن بزرگ حیاط حرم حضرت معصومه را مجسم کند در حالیکه جنازه «سلطان نمازی» و «آقا خان مغفور» (القاب دیگر فتحعلیشاه ) بر روی زمیناست و علما و مراجع دارند نماز میت میخوانند. و دهها هزار نفر به آنان اقتدا کردهاند. همه هنر مورخ این است که بتواند درک کند که چرا فتحعلیشاه 200 بارازدواج میکند. بتواند بفهمد که او با هر ازدواج یک متحد جدید برای خودش ایجاد کرده است. از سوی دیگر مورخ باید بتواند درک کند که چگونه دهها فرزند ونوادگان این ازدواج شبکه نیرومندی را در کشور ایجاد کردند و موجب شدند تا کشور بدون ارتش ،اقتصاد ،برورکراسی ،پلیس و حفاظت و .... دارند مملکت را بهارامیاداره میکنند. میشود هیچکدام از اینها را ندید و همین حرفهای رایج را که فتحعلیشاه نادان ،ظالم ،زنباره ،طماع و ... است را مدنظر قرار داد.
مصاحبه كننده: حالا برگردیم بر سر عملکرد فتحعلیشاه در انعقاد معاهده گلستان و ترکمانچای . به نظر شما مذاکره کنندههای ایرانی در این دو معاهده بد عمل کردند یااینکه چاره دیگری هم داشتند.
پاسخ: شما توجه کنید که ما جنگ را باخته بودیم روسها تبریز را گرفته بودند و به نظرم روسها مردانگی به خرج دادند و حاضر شدند به پشت رود ارس بروندبنابراین ایران چارهای جز پذیرش مفادعهدنامه نداشت. هیچوقت فرد شکست خورده مذاکره نمیکند بلکه دربست تسلیم میشود. به همین دلیل براین باورم که فتحعلیشاهچارهای جز این نداشت. هر قدرتی که شکست میخورد باید تمام درخواستهای دولت فاتح را بپذیرد. بنابراین ایران نیز میبایست کوتاه میآمد. اگر ایران به اینمعاهدهها تن نمیداد تبریز ،زنجان و تهران هم به خاک روسها الحاق میشد. ارتش روس آنقدر قوی بود که هیچ چیز نمیتوانست جلوی آنها را سد کند بنابرایندرست نیست که گفته شود که فتحعلیشاه خیانت کرده است، چون میخواست کشور را حفظ کند نمیتوانست کار دیگری کند. به نظر من مورخینی که این شائبهها رامطرح میکنند باید به این سوال پاسخ بدهند که چرا ایران موجب شد که دور دوم جنگ ایران و روس شروع شود. ایران در معاهده ترکمانچای خسارت پرداخت کردچون جنگ را شروع کرد. همچنانکه ایران از عراق طلب کرد تا خسارت پرداخت کند چون جنگ را آغاز کرده بود. اگر ایران به دولت روس اولتیماتوم نمیداد وروحانیون دولت را تحریک نمیکردند که به دلیل این امر که روسها در مناطق تحت امر خود مسلمانان را اذیت میکنند وباید به یاری آنها شتافت، قطعا دور دومجنگ ایران و روس شروع نمیشد. متاسفانه در حالیکه هر ناظری که وضعیت دو سوی میدان را میشناخت در مییافت که برنده هر نبرد احتمالی روسیه است،تعدادی از مردم هیجانزده وبرخی از روحانیونی که شناختی از قدرت روسیه نداشتند بر طبل جنگ نواختند وشاه ودربار را مجبور به پیروی کردند. بعضی از تلاشدارند علت شکست ایران در دور دوم نبرد ایران ورسیه را به گردن کمکاری دربار قاجار بیاندازند، اما به نظر من حتی اگر این فرض را بپذیریم و در صورت بسیجتمام قوا نیز در نتیجه جنگ تغییری حاصل نمیشد. بحث در اصل این نبرد است و نشناختن دنیای آن روز توسط حامیان آن روز نبرد دوم ایران و روسیه.
مصاحبه كننده: پس گر شما هم جای فتحعلیشاه بودید همین کار را میکردید ؟
پاسخ: قطعا راهکار دیگری نبود. اگر فتحعلیشاه یا هر کس دیگری به این شرایط تن نمیداد دیگر چیزی از ایران باقی نمیماند و این سرزمین توسط ارتش تزار بلعیدهشدهبود.
مصاحبه كننده: پس شما این نوع عقب نشینی را خیانت نمیدانید؟ چون در تاریخ ما عقب نشینیها خیانت و هرگونه شعارهای تند وضد استعماری به عنوان خدمتمعرفی میشود.
پاسخ: اصلا و ابدا. من بر این باورم عباس میزرا و فتحعلیشاه کاملا عقلایی رفتار کردند اگر شعارهای تند داده بودند که دیگر شهری از ایران باقی نمانده بود و همهشهرها به تصرف روسها در میآمد وامروز ما احتمالا به دلایل از بین رفتن کلیتی به نام ایران سخن میگفتیم.در پایان باید این نکته را تاکید کنم که در دیپلماسیبسیاری از عقبنشینیهای خردمندانه برای کشور بسیار بیش از سیاستهای تهاجمی ومتهورانه بیپشتوانه سود به همراه داشتهاست.
در نوع خودش کاملا منحصر به فرده
بخونیدش و نظرتون رو بگید
نسيم بيداري: در کتابهای تاریخ رسمی نام فتحعلیشاه همواره با جبن، خیانت و زنبارگی مترادف بودهاست. واگذاری مناطق شمال غرب ایران به روسیه نیز یکی ازنقاط سیاه کارنامه وی به شمار میآید. تا به حال از خود پرسیدهاید که اگر جای فتحعلیشاه بر تخت تکیه زده بودید، چه میکردید تا این سرزمینها از ممالک محروسهایران خارج نشود؟ آیا شما بهتر از فتحعلیشاه در این امر عمل میکردید؟ این پرسشها را با صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی داشنگاه تهران مطرح کردیم. وی براین باور است که فتحعلیشاه در معاهده گلستان و ترکمانچای کاملا عاقلانه رفتار کرده است وگرنه هر اقدام دیگری جز این موجب میشد که بخشهایی از خاک ایراناز دست برود و تا تهران به تصرف رسوها در بیاید ..... نویسنده کتاب سنت ومدرنیته تصریح دارد که نباید با یک نگاه ایدئولوژیک تاریخ را بررسی کرد وفتحعلیشاه را خائن دانست به عبارت بهتر خائن قلمداد کردن پادشاهان قاجار از یک نگاه ایدئولوژیک به تاریخ نشات میگیرد. .....
مصاحبه كننده: آقای دکتر نظر کلی در خصوص پادشاهان و رجال قاجار آنست که آنان مهمترین عامل عقب ماندگی ایران در قرن نوزدهم بوده اند. اما شما در کتاب«سنت و مدرنیته » خود که در خصوص ایران عصر قاجار است ،آنان را عامل وضعیت اسفبار ایران در عصر قاجارها نمیدانید. کمتر مورخ و صاحبنظری رامیتوان سراغ گرفت که با تفکرات شما موافق باشد حتی به نظر میرسد که شما دارید از فتحعلیشاه که در زمان وی 17 شهر ایران در منطقه قفقاز و اساسا کلسرزمینهای قفقاز از ایران جدا شد و از طرفی قرار دادهای اسفبار و یک جانبه گلستان و ترکمانچای میان ایران وروسیه به امضارسید ،دفاع میکنید. این قراردادهاآن قدرهابه زیان ایران و یک سویه بودند که قرارداد ترکمانچای اصلا وارد فرهنگ زبان فارسی شده و برای توصیف اسفبار بودن یک قرار داد میگوبند «صدررحمت به قرار داد ترکمانچای» با این پیش فرض شما چگونه از فتحعلیشاه یا سایر پادشاهان قاجار دفاع میکنید؟
پاسخ: شما توجه کنید که کتاب سنت و مدرنیته از عملکرد فتحعلیشاه دفاع نمیکند. من اساسا از عملکرد پادشاهان قاجار دفاع نمیکنم. بحث بر سر چیز دیگری است.بحث من بر سر رویکرد یا خطای تاریخی ما میباشد.
مصاحبه كننده: من خواهش میکنم برای روشنتر شدن بحث بر رروی همان فتحعلیشاه و مشخصا عملکرد او و توافق نامههای ایران و روسیه متمرکز شویم.
پاسخ: ببینید تصویری که ما در تاریخ مان از فتحعلیشاه ساخته ایم،این است که او یک پادشاه پست ،ظالم ،زنباره ،ناآگاه ، بیسواد ، جاهل ، مال جمع کن ،بیلیاقت ،بیدین ،دهن بین و خلاصه مظهر همه صفات منفی بوده است.
مصاحبه كننده: آیا این درست نیست خود شما در کتابتان نوشته اید که فتحعلیشاه 200 بار ازدواج کرد و 170 دختر و پسر از این ازدواجها داشته است خود شمانوشتهاید که او هیچ تلاشی در جهت تغییر و اصلاحات نداشته است. شما از قول فریزر یک مستشرق انگلیسی که در زمان فتحعلیشاه به ایران آمده بود،نوشته اید کهفتحعلیشاه به ایران مانند وطن خود که باید آن را دوست داشته باشد و حفظ کرده و ترقی دهد ،نمینگریسته است بلکه به ایران مانند یک ملک استیجاری نگاه میکردهکه مدت اجاره اش معلوم نیست از این رو بر خود فرض میداند تا زمانی که در راس قدرت است آن را غنیمت شمرده و به جمع آوری مال و اموال بپردازد یا اینکهدر همان کتاب نوشته اید که وقتی یک اروپایی به دربار ایران آمده و بذر سیب زمینی میآورد (تا آن زمان سیب زمینی در ایران ناشناخته بود )و میگوید این را درایران کشت کنید برای رفع قحطی خوبست. فتحعلیشاه میگوید اول پیشکش من را تعیین کنید. یا نوشته اید که اهالی منطقه ای به دربار میآیند و و از پادشاه کمکمیخواهند که به ساختن سدی در منطقه اشان کمک کند تا از کم آبی نجات پیدا کنند. باز فتحعلیشاه میگوید که پیشکش من چقدر است برای موافقت به انجام آن کار .اینها همه مطالب کتاب شماست. یا باز در همان کتاب نوشته اید که وقتی سفیر انگلستان به دیدار پادشاه میآید فتحعلیشاه از وی میپرسد که که زمین را چقدرمیبایستی بکنند تا برسند به ینگه دنیا (آمریکا )یعنی این آدم اینقدر نادان بوده است. اینها همه مطالب کتاب سنت و مدرنیته خودتان است بنابراین اگر مورخین ونویسندگان پادشاهان قاجار از جمله فتحعلیشاه را به فساد ،نادانی ،ظلم ، بی خبری ،پول پرستی و مال جمع کردن ،بدنبال پیشرفت و ترقی کشور نبودن و توسعهحرمسرا و عیشو عشرت متهم کنند خیلی هم بیراه نگفته اند.
پاسخ: بحث بر سر علت و معلول است. بحث بر سر ریشهیابی است. بحث بر سر ندیدن و نشناختن تاریخ ایران و عصر قاجار است. بحث بر سر نگاه ایدئولوژیکداشتتن به تاریخ است. بحث بر سر ندیدن و پی نبردن به خیلی از جنبههای دیگر جامعه ایران عصر قاجار میباشد .بحث بر سر نگاه یک سویه و عرض کردم نگاهسیاسی ،سیاست زده و ایدئولوژیک به تاریخ است. بحث بر سر ندیدن فتحعلیشاه و ندیدن همه ایران عصر قاجار است.
مصاحبه كننده: متوجه منظورتان نمیشوم دیگران چه چیزی را در مورد فتحعلیشاه و ایران عصر قاجار نمیبینند؟
پاسخ: ندیدن اینکه چه چیزی و کدامین دلایل باعث میشود که به عنوان مثال فتحعلیشاه 200 بار ازدواج کند؟ چرا او زیر بار امضا معاهدههای گلستان و ترکمانچایرفت؟و اساسا ندیدن جامعهای است که فتحعلیشاه در آن پادشاهی میکرده است .
مصاحبه كننده: چه چیزهایی را دیگران ندیدهاند؟ چه نکاتی را دیگر مورخین و نویسندگان در مورد فتحعلیشاه از قلم انداختهاند؟
پاسخ: خیلی چیزها!
مصاحبه كننده: مثلا ؟
مثلا اینکه شما میفرمایید این آدم مظهر زنبارگی، جهالت و ...بوده است. اما میدانید این آدم وقتی میمیرد او را کجا دفن میکنند؟
مصاحبه كننده: نه متاسفانه !
پاسخ: خدمتتان عرض میکنم نزدیکترین قبر به حضرت معصومه(س) قبر فتحعلیشاه است. همان کسی او را شما جرثومه فساد، بیدینی و خیانت تصور میفرمایید.
مصاحبه كننده: چون قدرت داشته و پادشاه بوده حتما به زور حکومت او را در آن مکان مقدس دفن کردهاند.
پاسخ: مابقی تاریختان هم همین طوری است. اولا اصلا به زور نبوده است. بلکه جنازه او با ابهت و با جمعیت از تهران به قم حمل شدو کل مملکت عزدارای کردند.بر جنازه او بزرگترین علما و روحانیون ایران نماز خواندند. ثانیا در هیچ کجا تاریخ ذکر نشده که مردم و علما مخالف دفن جنازه فتحعلیشاه در حرم حضرت معصومهبودند و چون زور علما و مراجع نمیرسید به عنوان اعتراض سکوت کردند و از منازلشان بیرون نیامدند بلکه تاریخ عکس اینها را میگوید . تاریخ میگوید که علماو مراجع نجف تسلیت گفتند. مردم سیاه پوشیده و عزاداری کردند. نه تنها هیچ اعتراضی نسبت به دفن فتحعلیشاه صورت نگرفت بلکه گروه گروه مردم تا ماهها بعدشمیآمدند به زیارت قبر شاه متوفی .
مصاحبه كننده: خب مردم از عملکرد او آگاهی نداشتند؟
پاسخ: یعنی چه؟ یعنی مردمیکه هم عصر فتحعلیشاه بودند از عملکرد او آگاهی نداشتند. اما شما که 150 سال بعد از فتحعلیشاه دارید زندگی میکنید علم و اطلاع ازعملکرد او پیدا کردید؟
مصاحبه كننده: ما در طول 150 سال به اسنادی دست پیدا کردیم که اطلاعات بیشتری در خصوص ایران عصر قاجار در اختیار ما قرار میدهد.
پاسخ: اینها همهاش کلیشه وشعار است.
مصاحبه كننده: یعنی قبول ندارید حجم اطلاعات و دانش ما امروز پیرامون عملکرد فتحعلیشاه بیشتر از 150 سال قبل است ؟
پاسخ: خیر قبول ندارم. این جوری نبوده که مردم در زمان فتحعلیشاه آگاهی نداشته اند وشما امروز آگاهی پیدا کردید. امکان دارده مشخصا به من بفرمایید در موردفتحعلیشاه در این 150 سال چه اطلاعاتی به دست آوردید که مردم در زمان فتحعلیشاه از آن بی خبر بودند؟
مصاحبه كننده: یعنی شما پیشرفت تاریخ و افزایش آگاهیهایی ما را نسبت به 150 سال گذشته قبول ندارید ؟
پاسخ: اینها همهاش کلی گویی است وشعار. من از شما یک سوال ساده کردم شما میفرمایید. فتحعلیشاه جرثومه فساد و تباهی بوده است بنده میپرسم که پس چرا اینجرثومه فساد و تباهی در مقدس ترین مکان در کشور بعد از مشهد دفن میشود. چرا همه بزرگان و مردم برایش عزدارای میکنند. شما که اینها را نمیدانستید، بجایرفتن بفکر که واقعا اگر فتحعلیشاه این قدر پست بوده چرا وقتی از دنیا میرود آن جوری مملکت برایش عزادار میشود؟ میروید به سراغ کلیشه بعدی . علم پیشرفتمیکندو مردم آن زمان ناآگاه بودند نسبت به عملکرد فتحعلیشاه اما امروز آگاهی پیدا کردند. یعنی یک کلیشه به ظاهر قشنگ اما پوک و تو خالی را میگذارید جلویمن. معنی حرف شما این میشود که مردم در زمان فتحعلیشاه در مورد او خیلی چیزها را نمیدانستند، اما در طی این 150 سال بدلیل پیشرفت علم و تاریخ و آگاهیانسانها اطلاعات و دانش بیشتری در مورد فتحعلیشاه پیدا کردهاند. بنابراین ما حق داریم که او را جرثومه فساد بدانیم. من از شما یک سوال کردم پرسیدم که شما درطی این قریب 170 سالی که از مرگ فتحعلیشاه میگذرد چه اطلاعات جدیدی را در مورد عملکرد یا سیاستهای فتحعلیشاه کشف کردهاید یا در نتیجه تحقیق بدستآوردید که مردم و علما هم عصر فتحعلیشاه از آنها بی خبر بودند و بالطبع در نتیجه آگاهیهای جدید شما رسیدهاید به این نقطه که او جرثومه فساد است. اما مردم در آنزمان از این حقایق بی خبر بوده اند.
مصاحبه كننده: سوالات را متوجه میشوم اما این مستلزم مطالعه بر روی دوران فتحعلیشاه است.
ببینید خودتان را خسته نکنید. از روزیکه فتحعلیشاه فوت شد و او را بردند تا در حرم حضرت معصومه دفن کنند تا امروز نزدیک به 170 سال میگذرد ما یک نخودهم مطلب ودانش جدیدی پیدا نکردهایم که بگوییم مردم در زمان فتحعلیشاه این را نمیدانستند و اگر هم میدانستند میریختند و نمیگذاشتند جنازه پادشاه در جوارحضرت معصومه (س) دفن شود.
مصاحبه كننده: یعنی شما بر این باورید که معلومات ما در تیر 1392 نسبت به 170 سال قبل که فتحعلیشاه حکومت میکرده تغییری نکرده است ؟
پاسخ: قطعا. جان کلام هم اینجاست که ما امروز در مورد فتحعلیشاه همان را میدانیم که مردم 170 سال قبل میدانستند.
مصاحبه كننده: خب چرا 170 سال پیش او را جرثومه فساد نمیدانستند و در کنار حضرت معصومه دفن کردند. اما امروز او را جرثومه فساد میدانند؟
پاسخ: این سوال کلیدی است. این سوالی است که در حقیقت شما باید از خودتان بپرسید که چرا 170 سال پیش فتحعلیشاه را خائن نمیدانستند و بزرگترین علما برجنازهاش نماز گذاردند و با سلام و صلوات و تکریم جنازه اش را در حرم حضرت معصومه (س)دفن کردند اما امروز همان آدم را جرثومه فساد میدانند. اولش گفتیدکه ما امروزه معلومات بیشتری نسبت به فتحعلیشاه پیدا کردهایم . میپرسم که آن معلومات و دانش که پیدا کرده ایدچیست؟ در نهایت معلوم میشود که دانش و اطلاعاتیدر کار نبوده که باعث این تغییر نگاه متضاد شود. خوب اگر اطلاعات جدید باعث تغییر این نگاه در مورد فتحعلیشاه نشده پس چی باعث این تغییر نگاه شده است؟
مصاحبه كننده: دقیقا سوال این است ؟
پاسخ: خیلی خیلی ساده و خلاصه خواسته باشم بگویم باید به این نکته اشاره کنم که آنچه تغییر کرده نگاه و جهان بینی ما به سوژه است. همان دوستان هرمنوتیک ونگاههای آدمهای متفاوت سوژه و برداشتهای متفاوت از سوژه همان داستان انگور و عنب است. نگاه آدمهای امروز به همان سوژه با نگاههای آدمهای 170 سالپیش فرق کرده است.
مصاحبه كننده: امکان دارد مشخص تر در مورد فتحعلیشاه توضیح بدهید؟
پاسخ: نگاه امروزی به پادشاه از جمله فتحعلیشاه آنست که پادشاه و شاهنشاهی مظهر ظلم ،شقاوت و فساد و تباهی است اما نگاه 170 سال پیش به پادشاه او را ظلالسطان، مسئول جهاد در برابر کفار و منبع قدرت لایزال شرعی و عرفی میپنداشته اند. به همین خاطر وقتی که فوت شد بزرگترین علما ومراجع بر جنازهاش نمازخواندند و او را در قم دفن کردند.
مصاحبه كننده: شما معتقدید که فتحعلی شاه را باید با نگاه زمانه خود فتحعلیشاه دید ؟
پاسخ: من اساسا معتقدم تاریخ یعنی این. و غیر از این را اساسا تاریخ نمیدانم. بلکه تبلیغات ایدئولوژیک دولتی میدانم که سر سوزنی ارزش علمیندارد. ایدئولوژیحاکم پادشاه را جرثومه فساد میداند. اما واقعیت این است که در زمان خودش میرزای قمیفتحعلیشاه را شبه جانشین خدا بر روی زمین تعریف کرده و اصل مقامپادشاهی را حسب اراده و مشیت خداوندی میدانسته است . در زمان فتحعلیشاه مشروعیت و حکومت از آسمان میآمده اما در زمانه ما مشروعیت حکومت از صندوقرای وزارت کشور میآید. آنچه در این 170 سال تغییر کرده نگاه ما به هستی و جامعه و خدمان بوده نه اینکه معلومات بیشتری در مورد فتحعلیشاه پیدا کردهایم.
مصاحبه كننده: یعنی نسبی گرایی ؟
پاسخ: نه اسمش نسبیگرایی نیست. حالا اگر دوست دارید اسمش را نسبیگرایی بگذارید، بگذارید. اسمش تلاش در دیدن فتحعلیشاه و گذشته از پشت عینک زمانفتحعلیشاه است نه از پشت عینک ایدئولوژیک زده دولتی امروز. همه هنر مورخ این است که مثل یک هنرمند چیره دست بتواند عصر و زمانه فتحعلیشاه را ببیند.ببیند که هزاران گاری ،کجاوه ،الاغ ،قاطر ،اسب به همراه دهها هزار انسان با پای پیاده دارند بدنبال جنازه فتحعلیشاه به قم میروند. همه هنر مورخ این است که بتوانددر ذهنش صحن بزرگ حیاط حرم حضرت معصومه را مجسم کند در حالیکه جنازه «سلطان نمازی» و «آقا خان مغفور» (القاب دیگر فتحعلیشاه ) بر روی زمیناست و علما و مراجع دارند نماز میت میخوانند. و دهها هزار نفر به آنان اقتدا کردهاند. همه هنر مورخ این است که بتواند درک کند که چرا فتحعلیشاه 200 بارازدواج میکند. بتواند بفهمد که او با هر ازدواج یک متحد جدید برای خودش ایجاد کرده است. از سوی دیگر مورخ باید بتواند درک کند که چگونه دهها فرزند ونوادگان این ازدواج شبکه نیرومندی را در کشور ایجاد کردند و موجب شدند تا کشور بدون ارتش ،اقتصاد ،برورکراسی ،پلیس و حفاظت و .... دارند مملکت را بهارامیاداره میکنند. میشود هیچکدام از اینها را ندید و همین حرفهای رایج را که فتحعلیشاه نادان ،ظالم ،زنباره ،طماع و ... است را مدنظر قرار داد.
مصاحبه كننده: حالا برگردیم بر سر عملکرد فتحعلیشاه در انعقاد معاهده گلستان و ترکمانچای . به نظر شما مذاکره کنندههای ایرانی در این دو معاهده بد عمل کردند یااینکه چاره دیگری هم داشتند.
پاسخ: شما توجه کنید که ما جنگ را باخته بودیم روسها تبریز را گرفته بودند و به نظرم روسها مردانگی به خرج دادند و حاضر شدند به پشت رود ارس بروندبنابراین ایران چارهای جز پذیرش مفادعهدنامه نداشت. هیچوقت فرد شکست خورده مذاکره نمیکند بلکه دربست تسلیم میشود. به همین دلیل براین باورم که فتحعلیشاهچارهای جز این نداشت. هر قدرتی که شکست میخورد باید تمام درخواستهای دولت فاتح را بپذیرد. بنابراین ایران نیز میبایست کوتاه میآمد. اگر ایران به اینمعاهدهها تن نمیداد تبریز ،زنجان و تهران هم به خاک روسها الحاق میشد. ارتش روس آنقدر قوی بود که هیچ چیز نمیتوانست جلوی آنها را سد کند بنابرایندرست نیست که گفته شود که فتحعلیشاه خیانت کرده است، چون میخواست کشور را حفظ کند نمیتوانست کار دیگری کند. به نظر من مورخینی که این شائبهها رامطرح میکنند باید به این سوال پاسخ بدهند که چرا ایران موجب شد که دور دوم جنگ ایران و روس شروع شود. ایران در معاهده ترکمانچای خسارت پرداخت کردچون جنگ را شروع کرد. همچنانکه ایران از عراق طلب کرد تا خسارت پرداخت کند چون جنگ را آغاز کرده بود. اگر ایران به دولت روس اولتیماتوم نمیداد وروحانیون دولت را تحریک نمیکردند که به دلیل این امر که روسها در مناطق تحت امر خود مسلمانان را اذیت میکنند وباید به یاری آنها شتافت، قطعا دور دومجنگ ایران و روس شروع نمیشد. متاسفانه در حالیکه هر ناظری که وضعیت دو سوی میدان را میشناخت در مییافت که برنده هر نبرد احتمالی روسیه است،تعدادی از مردم هیجانزده وبرخی از روحانیونی که شناختی از قدرت روسیه نداشتند بر طبل جنگ نواختند وشاه ودربار را مجبور به پیروی کردند. بعضی از تلاشدارند علت شکست ایران در دور دوم نبرد ایران ورسیه را به گردن کمکاری دربار قاجار بیاندازند، اما به نظر من حتی اگر این فرض را بپذیریم و در صورت بسیجتمام قوا نیز در نتیجه جنگ تغییری حاصل نمیشد. بحث در اصل این نبرد است و نشناختن دنیای آن روز توسط حامیان آن روز نبرد دوم ایران و روسیه.
مصاحبه كننده: پس گر شما هم جای فتحعلیشاه بودید همین کار را میکردید ؟
پاسخ: قطعا راهکار دیگری نبود. اگر فتحعلیشاه یا هر کس دیگری به این شرایط تن نمیداد دیگر چیزی از ایران باقی نمیماند و این سرزمین توسط ارتش تزار بلعیدهشدهبود.
مصاحبه كننده: پس شما این نوع عقب نشینی را خیانت نمیدانید؟ چون در تاریخ ما عقب نشینیها خیانت و هرگونه شعارهای تند وضد استعماری به عنوان خدمتمعرفی میشود.
پاسخ: اصلا و ابدا. من بر این باورم عباس میزرا و فتحعلیشاه کاملا عقلایی رفتار کردند اگر شعارهای تند داده بودند که دیگر شهری از ایران باقی نمانده بود و همهشهرها به تصرف روسها در میآمد وامروز ما احتمالا به دلایل از بین رفتن کلیتی به نام ایران سخن میگفتیم.در پایان باید این نکته را تاکید کنم که در دیپلماسیبسیاری از عقبنشینیهای خردمندانه برای کشور بسیار بیش از سیاستهای تهاجمی ومتهورانه بیپشتوانه سود به همراه داشتهاست.