- شروع کننده موضوع
- #1
گوش کن بی کاست،
برگ آویزان زرد شاخۀ پاییز!
رقص باریده ز هر کج گوشه ات بی تاست
این تلالو از کجا آورده ای گوهر؟
آتشی را کز درونم بارور کردی،
شعله اش تا آسمان هفتم عرش خدا پیداست
از کجا آورده ای رنگین کمان هفت گردون را،
چون تو پنهان کرده ای رنگین کمان در آتش زردت؟
اینچنین دریای در و لولو و مرجان،
تا بگردد روز و شب همواره بی همتاست
برگ آویزان و خشک شاخۀ پاییز!
نیک بنگر!
رقص تو از اوج این شاخه به سمت خاک،
انتهای شعر و گور دیدن شبنم نخواهد بود
مرگ تو معنی رویش، سبزی و آزادی فرداست
برگ آویزان زرد شاخۀ پاییز!
رقص باریده ز هر کج گوشه ات بی تاست
این تلالو از کجا آورده ای گوهر؟
آتشی را کز درونم بارور کردی،
شعله اش تا آسمان هفتم عرش خدا پیداست
از کجا آورده ای رنگین کمان هفت گردون را،
چون تو پنهان کرده ای رنگین کمان در آتش زردت؟
اینچنین دریای در و لولو و مرجان،
تا بگردد روز و شب همواره بی همتاست
برگ آویزان و خشک شاخۀ پاییز!
نیک بنگر!
رقص تو از اوج این شاخه به سمت خاک،
انتهای شعر و گور دیدن شبنم نخواهد بود
مرگ تو معنی رویش، سبزی و آزادی فرداست