نقیضه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mj chemist
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

mj chemist

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
451
امتیاز
718
دوستان هرکسی نقیضه ای چیزی شنیده بیاد اینجا بذاره مام بشنویم!
فقط:
۱)حتی الامکان اصل شعرو هم یادآور بشین شاعرش گفتین چه بهتر!
۲)تو هر پست یه نقیضه بذارین
۳)خواهشا بیشتر ازسه چهارتا پست پشت سر هم ندارید
۴)دقت کنید که شعری که میذارید تکراری نباشه و حتما نقیضه هم باشه دیگه
۵)نمیدونم اسم نقیضه سراش هم بذارید دیگه
۶)همین...
 
پاسخ : نقیضه!

اولیش هم خودم میذارم
اصل شعر ازحافظ:
داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
نقیضه از ناصر فیض!
داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید صد و یک عیب که شد دلق من از کار افتاد
 
پاسخ : نقیضه!

شعر ازسعدی
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
نقیضه از ناصر فیض درباره بیمارستان قم
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که اورا به نکویی نبرند
 
پاسخ : نقیضه!

اصل شعر از حافظ
گفتم به گریه دلش مهربان کنم چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
نقیضه اش از خودم!
گفتم به گریه دلش مهربان کنم چون سنگ بود چرا آزار جان کنم؟
 
پاسخ : نقیضه!

تاپیک خوبیه :دی ذهن من هم پر از این نقیضه هاست:
شرابی تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش
زمانی را برآسایم ز دنیا و شر و شورش
برو ازهفت خط نوشان پای خم می میپرس
که هر دردی شراب ناب مردافکن نخواهد شد

ره است این جا و مردم ره گذارند
مبادا بر سرت پایی گذارند
مرو راهی که پایت را ببندند
مکن کاری که هشیاران بخندند

چو دشنام گویی دعا نشنوی
به جز کشته ی خویشتن ندروی
دشنام کرم کردی و گفتی و شنیدم
خرم تن سعدی که برآمد به زبانت

درد ما را که توان برد به یک گوشه ی چشم
شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی
کشنده تر ز مرض منت طبیبان است
خوش است درد به شرطی که بی دوا افتد

من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
اگر دیدی که نابینا و چاه است
اگر خاموش بنشینی گناه است

سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن

بالی اگه هست از جنس کوهه
ظاهر چو کوه سنگیه اما سبک به مثل کاهه
و قص علی هذا! :دی
 
پاسخ : نقیضه!

حافظ:
بر خلاف عادت آمد بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

آقای خابوری
زن گرفتم گله ای بچه فراهم کردم
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
 
پاسخ : نقیضه!

حافظ
عاشق و رند ونظر بازم و میگویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام
راشد انصاری(خالو)

تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام
گشت ارشاد کجایی که من از دست شدم
 
پاسخ : نقیضه!

سعدی:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
ناصر فیض:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی / چون فیض (!)که از طالبی (!) افتادگی آموخت
:-" ;D
 
پاسخ : نقیضه!

نه شعر اول از سعدیه نه دومی از ناصر فیض :D


اولی حالا شاعرش معلوم نیست شاید بشه یه کاریش کرد ولی دومی مال اسماعیل امینیه در مورد آقایان فیض و طالبی سروده


ضمنا موضوعیت تاپیکم تکراری بوده ها ... :-"
 
پاسخ : نقیضه!

به نقل از inspiré :
سعدی:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
ناصر فیض:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی / چون فیض (!)که از طالبی (!) افتادگی آموخت
:-" ;D
ابیته من این شکلی شنیده بودم
افتادگی آمورز اگر طالب فیضی
که فیض از طالبی آموخته استاد!
در ضمن چرا وقتی شاعر شعری معلوم نیس سریع می چسبونیمش به سعدی؟
 
پاسخ : نقیضه!

نقیضه رو توی قند پهلو (شبکه 7) شنیدم که گفت از ناصر فیضه.
اما اولی ، راست میگید مطمئن نبودم از کیه ، توی سرچ اینترنت یک جا زده بود از سعدیه. البته حق با شماست.
 
پاسخ : نقیضه!

نه این زمان دل حافظ در آتش هوس است
که داغدار ازل همچو لاله خودروست
خودم!
نه این زمان دل حافظ در آتش هوس است
که هر زمان که بدبدیم غرق هوس بوده!
 
پاسخ : نقیضه!

شهریار
مفتون خویشم کردی از حالی که آن شب داشتی
بار دگر آن حال را کردی اگر پیدا بیا
خودم!
مفتون خویشم کردی از حالی که آن شب داشتی
دیگر به حال خوش(؟) آن شب به درگاهم نیا
 
پاسخ : نقیضه!

سلمان ساوجی
آتش ز دهان شمع دیشب می‌جست
ناگاه سپیده دم زبانش بشکست

خودم!
آتش ز دهان شمع دیشب می‌جست
ناگاه سپیده دم بیامد خفه شد!
 
پاسخ : نقیضه!

حافظ
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی غش
کنون بجز دل خوش هیچ در نمی‌باید
ناصر فیض
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی‌غش
مرا فقط نگرانی ز گشت ارشاد است
 
گویند کسان بهشت با حور خوش است
من می گویم سوال کنکور خوش است
هر سال چو درس سخت تر شد اصلا
آواز دهل شنیدن از گور خوش است -___-

خیام + امین
 
آخرین ویرایش:
حافظ:
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش

نقیضه:
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به ننش بابت اخلاق ع*ش
شاعر :گمنام:-"
 
در کوی نیک نامان خود را گذر ندادیم
گر تو نمی پسندی تغییر ده فضا را!

(اصلش از حافظ + نقیضه از خودم)
 
آخرین ویرایش:
Back
بالا