- شروع کننده موضوع
- #1
علــی[میم]
!!!!!!!!
- ارسالها
- 1,097
- امتیاز
- 6,254
- نام مرکز سمپاد
- علامه حلی 1
- شهر
- کرمان
- سال فارغ التحصیلی
- 1393
- دانشگاه
- دانشگاه شیراز
- رشته دانشگاه
- سخت افزار
با سلام به دوستان عزیز تنها فرزندم صبا در مورخ 1386/11/6بنا به ابراز ناراحتی از سر درد نزد پزشک بردیم و پس از انجام آزمایشات مختلف تا ساعت ۳ بامداد مشخص گردید دارای تومور مخچه میباشد و بصورت اورژانسی باید تحت عمل جراحی قرار گیرد در ت 1386/11/9 اولین عمل برای کار گذاشتن شانت بر روی او انجام و در ت 1386/11/13 عمل برداشتن تومور از روی مخچه انجام شد پس از چند روز بدلیل درست کار نکردن شانت۲ بار دیگر تحت عمل قرار گرفت ولی مشکل شانت به طور کامل بر طرف نگردید وپس از آن مراحل شیمی درمانی و رادیوتراپی شروع گردید و نتایج آزمایشات پس از این مراحل نشان میداد که رشد تومور متوقف گردیده و صبا رو به بهبودی است و مثل دیگر کودکان روند زندگی را ادامه داد ولی متاشفانه در خرداد سال ۱۳۸۷ صبا را به دلیل کار نکردن درست شانت به بیمارستان بردیم و برای ۹ بار دیگر تحت جراحی قرارگرفت و در این حین نیز دچار مننژیت شد و این موضوع از ما پنهان گردید و متاسفانه پس از ۱۳ بار عمل از ابتدای بیماری در مورخ 1387/4/20در آی سی یو(به دلایلی که برایمان مجهول مانده) دچار ایست قلبی شد(تورم وکبودی در اثر نرسیدن مدت زمان زیاد اکسیژن به صبا در آی سی یودر عکسی که چند ساعت بعد از احیا از صبا گرفته شده در سایت موجود میباشد)وپس از۵ بار احیا به کما رفت که بعد از آن نیز ۵بار دیگر جهت تراکستومی تحت عمل جراحی قرار گرفت .پس از ترخیص از بیمارستان (ضریب هوشی ۵ )و قطع امید پزشکان وی را به خانه آورده واز تاریخ1387/4/30 تا کنون مشغول پرستاری از او میباشیم و با تمام مشکلات امید به بهبود و برگشت فرزندمان به زندگی را داریم و در این راه برای تامین هزینه های نگهداری و درمان صبا مجبور به فروش یکی از کلیه هایم شدم ولی باز استوار تر از همیشه در این راه ایستاده ایم واز طریق مراجع قانونی نیز مشغول پیگیری( دلایل هایپوکسی در آی سی یو و نرسیدن اکسیژن به مدت زمان زیاد به صبا وآتروفی شدید مغزی به صباو…)جهت روشن شدن حقایق هستیم (صبا ناکنون29 بار تحت عمل جراحی قرار گرفته)
باور کنید ...صبا یک تاریخ زنده است
صبا فروزنده طعمه حریق نشد .در دریا غرق نشد ،حتی باد سرد پاییز هم به او نزد . حتما شما هم روزی کودک بوده اید.او هم کودک بود-و هست – روزهایی بود که صبا داشت عاشق بهار می شد .دست می زد و می رقصید .آخ ...که عیدی می گرفت و برای یک بازی کودکانه می خندید...اما ..
اما صبا بیمار شد .یک تومور مغزی در میان شقیقه هایش جا خوش کرده بود.پا پس نکشید و تحت عمل جراحی قرار گرفت . همه چیز داشت خوب پیش می رفت و پزشک موفق شده بود تا بیماری او را کنترل کند اما ...
دست تقدیر با یک اشتباه پرستار او را تا اینجا و در زندگی نباتی آورد.حالا شش سال از آن روز ها می گذرد و این کودک بیش از 20 بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است .پدر صبا سال 89 برای ادامه هزینه درمان صبا از شیراز به تهران آمد و کلیه اش را فروخت .....پدر و مادر صبا در این 6 سال به هر جا که فکرش را بکنید سر زده اند تا حقانیت آنچه بر دخترشان رفته است را اثبات کنند اما هیچ کس به حرفشان گوش نکرد.ماجرا را امنیتی کردند و تهدید کردند ،تحقیر کردند....
طی دو هفته اخیر هم پدر صبا نامه ای به رییس جمهور نوشت تا شاید حسن روحانی گره از کار صبا باز کند اما هنوز از او هم خبری نشده است.
حالا من دارم از دل این خانواده می نویسم .از دل صبا ،پدر و مادرش.
باور کنید ! حال و روز مادی این خانواده نامناسب است .نه اینکه فقیر باشند نه ، اما باور کنید هزینه های درمان صبا کمرشان را خم کرده است.روحیه را باخته اند . زندگی این سه نفر 6 سال است که در یک اتاق خلاصه شده است.
صبا یک تاریخ زنده است ؛تاریخ زنده ای از بی مسئولیتی ...چهار سالی می شود که پرونده اش را پیگیری می کنم .و این روزها بیشتر در این فکر هستم که برایش یک حامی پیدا کنم.از کسانی که مایل هستند به صبا کمک کنند ، تا یک حامی برای او پیدا شود می خواهم پس از پیگیری و اطمینان از صحت موضوع صبا فروزنده با یک جستجوی اینترنتی در گوگل به نام صبا فروزنده و یا رفتن به این لینک ها نامه-سرگشاده-پدر-صبا-فروزنده-به-روحانی-گزارش-تصویری و یا http://blog.sabayepedar.net/ برای کمک به او دست به کار شوند.
صبا یک تاریخ زنده است از قلب سنگ مردانی که ادعای مردانگی دارند اما برای نگه داشتن یک میز و یا یک نام زیر بار حقیقت صبا نمی روند.
باور کنید پس از دیدن او قلب آدم می لرزد.. من رقص دستانش را حتی در حالت نباتی دیده ام.و قلبم بارها لرزیده است.
صبا با شنیدن یک موزیک شاد چشمهایش برق می زند، می خواهد دستانش را با تمام وجود پرواز دهد اما نمی تواند .غمگین است چون نهایت تمام تلاشش تنها به یک انگشت بالا آوردن ختم می شود.
صبا به یک حامی نیاز دارد...کسی که عاشق باشد.عاشق شود و توان مالی داشته باشد تا بتوانند ادامه درمان او را در خارج از ایران دنبال کنند .متاسفانه تنها به علت شکایت این خانواده از پرسنل درمانی هیچ ارگان دولتی از این خانواده حمایت نمی کند. صبا سخت چشم انتظار است ....در ضمن آخرین خبری که از صبا دارم این است که حال خیلی بدی دارد..
خب تا اینجاش که یک سری اطلاعات بود برای دوستان عزیز در مورد این کوچولو وضعیتش
*مدیران عزیز لطفاً تاپیک و پست ها رو پاک نکنین*