درود اقا من یه سری سئوال ضمن خوندن زیست برام پیش اومده،1-2 هفس میخوام بپرسم وقت نشد، به نظر خودم سئوالات سخت و مهمین! دوستانی اگه جواب بدین سپاسگزار خواهم بود فقط اینو بگم از فصل های حواس و هورمون هاست و همشم از شکلهاس پس اگه مبخواید جواب بدین کتاب دم دستون باشه:
1- کتاب میگه جای مایع مغزی نخاعی بین سخت شامه و نرم شامس، حالا دقیقا کجاس؟ علی کرامت میگه بین سخت شامه و عنکبوتیه و از شکل کتاب هم همین استنباط میشه...
آفرین :) من هم خودم این مورد رو زیاد تو تستای کتابای مختلف دیدم...ارجحیت قطعا با متن کتابه....البته آقای کرامت عزیز هم چیز خارج از کتابی نگفتن چون اون چیزی که ایشون اشاره کردن زیرمجموعه ای از متن کتابه...ولی نظر من اینه که چون طراحان کنکور سوالاتی که طرح میکنن غالبالا تا حدود زیادی با علم موجود هم هماهنگی داره فک نمیکنم قصد داشته باشن روی این موضوع آنچنان پا فشاری کنن...
2-جنس مشیمیه چیه؟ماهیچه ایه؟
تا جایی که من میدونم تو متن کتاب اشاره صریحی به این موضوع نشده...به نظر بنده بهتره که به خاطر داشته باشیم که مشمیه واجد بافت ماهیچه ای هم هست...
3-تو شکل 3-3 صفحه ی 58 زیست 2، دندریت و اکسون سلول های مخروطی و استوانه ای دقیقا کدو م قسمتاس؟
باز هم به نظر بنده میشه استدلال کرد که چون حساسیت سلول های استوانه ای نسبت به نور زیادتره پس قاعدتا نیاز به دندریت بلندتری هم دارن...از طرف دیگه اگه به شکل خوب توجه کنید میبینید ک پایانه های آکسون این دو نورون تمایزیافته مشخص شده ; پس سمت راست هر دو دندریت و سمت چپ هر دو آکسون....
4- تو شکل 7-3 صفحه ی 65 زیست2،شکل وسطی جوانه چشایی و اون ریزها سلول چشایی هستن؟
به نظر من شکل وسطی باز هم نشون دهنده سطح زبانه و اون نقاط بنفش رنگ هر کدوم یک جوانه چشایی هستن و در واقع شکل سمت راست نشان دهنده یک جوانه چشایی است که خود اون شامل چندین سلول چشایی و موارد دیگر است .....
5-همین شکل7-3،شکل سمت چپی، مناطق حساس تر به ترشی و شوری و شیرینی با هم مقداری هم پوشانی دارن، ایا میتوان گفت سلول های گرینه این قسمت ها 2 نوع پروتئین سطحی دارن؟ یا سلولهای گیرنده هر مزه مستقلن و تو اون ناحیه به صورت ترکیبی و با تراکم زیاد(چون بقیه زبان هم مزه ها رو حس میکنه منتهی با حساسیت کمتر) قرار دارن؟
به نظر من این موضوع صلاحیت طرح تست نداره...چون با توجه به متن کتاب هیچ کدوم از این 2 مورد قابل برداشت نیست...
5-شکل 9-3 صفحه ی 68، از کانال جانبی ماهی یک عصب خارج میشه یا تعداد زیادی؟ یکی میگفت یه عصب هم تو شکل چند استوانه خارج شده که به یه استوانه مشترک میرسه...
باز هم به نظر من این موضوع صلاحیت طرح تست نداره به دلایلی که در سوال قبل گفتم...
6-صفحه ی 69 میگه برخی حشرات مثل زنبور با چشم مرکب مبتونن رنگها رو ببینن ،یعنی سایر حشرات رنگها رو نمیبین و در نتیجه هر چشم مرکبی رنگی نمیبنه؟
بله , با توجه به متن کتاب میشه گفت:
1.همه حشرات و خرچنگ ها چشم مرکب دارن که به اونا کمک میکنه که قادر به تشخیص جزئی ترین حرکات محیط باشن و وجود شکارچی رو به موقع حس کنن....
2.برخی از حشرات مثل زنبورعسل چون بالاخره دیگه حشره هستن علاوه بر داشتن قابلیت های بالا میتونن از این چشم مرکب برای دیدن رنگ ها و پرتوهای فرابنفش استفاده کنن...
3.بسیاری از حشرات میتونن پرتوهای فرابنفش رو ببینن....
میشه گفت شاید موارد 2 و3 با هم تناقضی ندارن....در واقع قابل توجیه هم هست....
7-با توجه به شکل 4-4 صفحه ی 80 ایا میتوان گفت خروج گلوکاگون و انسولین فقط از زیر پانکراسه؟
شاید درست باشه ولی به نظر من صلاحیت طرح تست نداره....
8-با توجه به شکل 6-4 صفحه ی 84 (اون شکل مغز ) زیر هیپوفیز و جلوی مغز حفراتی وسط استخوان دیده میشه،این حفره همون حفره های خون سخت شامس؟(شکل 11-2 صفحه ی 44)
به نظر من قطعا نه...چرا اون حفرات تو شکل در استخوان دیده میشن که به احتمال زیاد مربوط به حفرات خود استخوان و بافت اسفنجی(متخلخل)بودن آن است در حالی که اون یکی حفرات مربوط به سخت شامه هستن و به احتمال زیاد خیلی خیلی کوچکتر از اینن که بخوان تو این نما خودنمایی کنن
...عجب جمله به قول معروف شاخی گفتم
...
9- با توجه یه مطالب پاراگراف سوم صفحه ی 85 ایا میتوان گفت:
هورمون های ازاد کننده قطعا باعث ساخت و ترشح هورمون توسط هیپوفیز میشه اما هورمون مهارکننده قطعا باعث توقف ساخت هورمون توسط هپوفیز نمیشه اما قطعا باعث کاهش ترشح میشه؟
بازهم آفرین دوست عزیز
...این موضوع رو من هم قبلا بهش رسیدم....این موضوع کاملا صلاحیت طرح تست داره چون در متن کتاب به صراحت بهش اشاره شده...