مقابله با ترس

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع شقایق س.
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

شقایق س.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
5,956
نام مرکز سمپاد
فرزانگان - فرزانگان ناحیه یک
شهر
زابل - کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فردوسي مشهد
رشته دانشگاه
مترجمي زبان فرانسه
[یه تاپیک داریم اسمش هست «بزرگترین ترس شما»که سوال من توی پست اول هست، امّا زیاد بهش پرداخته نشده و بیشتر درباره‌ی اینکه ملت از چی می‌ترسن حرف زده شده]
اینجا می‌خوایم بدونیم چطور می‌شه با ترس‌هامون مقابله کنیم واز بین ببریمشون؟راه‌حل علمی برطرف کردن ترس‌ها چیه؟
 
پاسخ : مقابله با ترس

اینکه باید بدونیم اون ترس چی هست و اصلا" از چه رفتاری از محیط ما سرچشمه گرفته.شاید اینجوری بشه حلش کرد.
و به نظرم تو همون تاپیک خوبه که کسی که میاد ترسشو بیان میکنه،کسی که ازون موضوع ترسی نداره بیاد و راه حل بده برای نترسیدن و قوی شدن!
 
پاسخ : مقابله با ترس

مقابله باترس ،نميدونم شايد ادم بايد خونسرد باشه مقابل ترسش يا باترسش غلبه كنه يا مبارزه كنه
 
پاسخ : مقابله با ترس

به نقل از شقایق س. :
[یه تاپیک داریم اسمش هست «بزرگترین ترس شما»که سوال من توی پست اول هست، امّا زیاد بهش پرداخته نشده و بیشتر درباره‌ی اینکه ملت از چی می‌ترسن حرف زده شده]
اینجا می‌خوایم بدونیم چطور می‌شه با ترس‌هامون مقابله کنیم واز بین ببریمشون؟راه‌حل علمی برطرف کردن ترس‌ها چیه؟
خب یکی از راه هاش تلقین کردنه ، که همیشه هم جواب نمیده البته ،
ببینید مثلن من از این که به لاک پشت دست بزنم میترسیدم ، بعد با تلقین کردن اینکه اصلن چیز ترسناکی نیست تونستم بگیرمش تو دستام !
کلن اینکه خودمونو تو موقعیتی که ازش ترس داریم قرار بدیم خیلی میتونه کمک کنه ، باید باهاشون مواجه شد تا بتونیم بهش غلبه کنیم .
 
پاسخ : مقابله با ترس

اینکه من از چشم هایی که رنگ روشنی دارن(مثل ابی و سبز کمرنگ و عسلی و...)میترسم عجیب نباشه؟ :-"
کلا با این ادما زیادی نمیتونم ارتباط چشمی برقرار کنم و تا الان که راه حلی پیدا نکردم واسم :(
 
پاسخ : مقابله با ترس

به نقل از .:$_$:. :
اینکه من از چشم هایی که رنگ روشنی دارن(مثل ابی و سبز کمرنگ و عسلی و...)میترسم عجیب نباشه؟ :-"
کلا با این ادما زیادی نمیتونم ارتباط چشمی برقرار کنم و تا الان که راه حلی پیدا نکردم واسم :(
خب این خیلی بده.شاید بهتر باشه دیدتو عوض کنی.مثلن چنتا فیلم ببینی که شخصیت مهربون فیلم چشاش رنگیه یا دوست چشم رنگی پیدا کنی و باهش صمیمی بشی.
باید ببینی مثلن از چی میترسی دقیقن؟اینکه آدمای بدی ممکنه باشن؟
 
پاسخ : مقابله با ترس

به نقل از ـفاتــــ :
خب این خیلی بده.شاید بهتر باشه دیدتو عوض کنی.مثلن چنتا فیلم ببینی که شخصیت مهربون فیلم چشاش رنگیه یا دوست چشم رنگی پیدا کنی و باهش صمیمی بشی.
باید ببینی مثلن از چی میترسی دقیقن؟اینکه آدمای بدی ممکنه باشن؟
من از این ادما نمیترسم از چشماشون میترسم...اتفاقا دوست و فامیل هایی هم هستند که ارتباط خوبی باهاشون دارم و راحت میتونم ارتباط داشته باشم...من نمیتونم زیادی باهاشون ارتباط چشمی داشته باشم مثلا یه عمو دارم خیلی هم صمیمی هستیم یه بار وقتی داشتیم باهم شوخی میکردیم این چشم هاش رو گرد کرد و نگام کرد و من تا اخر شب نمی تونستم نگاش کنم ;D
 
پاسخ : مقابله با ترس

به نقل از .:$_$:. :
من از این ادما نمیترسم از چشماشون میترسم...اتفاقا دوست و فامیل هایی هم هستند که ارتباط خوبی باهاشون دارم و راحت میتونم ارتباط داشته باشم...من نمیتونم زیادی باهاشون ارتباط چشمی داشته باشم مثلا یه عمو دارم خیلی هم صمیمی هستیم یه بار وقتی داشتیم باهم شوخی میکردیم این چشم هاش رو گرد کرد و نگام کرد و من تا اخر شب نمی تونستم نگاش کنم ;D
مثلن میترسی که چشاشون چی بشن؟یا اصن وقتی چشاشو گرد کرد دقیقن از چی چشاش ترسیدی؟
 
پاسخ : مقابله با ترس

به نقل از ـفاتــــ :
مثلن میترسی که چشاشون چی بشن؟یا اصن وقتی چشاشو گرد کرد دقیقن از چی چشاش ترسیدی؟
من از بچگی این حس رو داشتم و نسبت به این ادما بدبین بودم ولی الان دو سه سالی میشه که خودم رو متقاعد کردم که رنگ چشم ربطی به خوب و بد ادما نداره و از این نظر تا حدودی تو ارتباط هام راحتم
چشم طرف مقابلم هرچه تیره تر باشه من احساس ارامش بیشتری دارم راحت میتونم اعتماد کنم ولی با اونایی که چسم های روشنی دارن اینطوری نیستم خیلی سال وقت لازمه تا بتونم احساس ارامش داشته باشم ولی اینم بگم اون ترس صرفا به خاطر رنگ چشم و حالتشونه فکر میکنم چشم باید تیره باشه و رنگی ها استثنا هستن و از استثنا ها باید محتاط بود
+وقتی گرد کرد و یه جوری نگاه کرد احساس کردم انسان نیست و یه چیز دیگه اس چشم ادما نمیتونه اونجوری باشه :-"
 
پاسخ : مقابله با ترس

من از بچگی یادمه یه جایی از خونمون رو نشون میدادن و میگفتن بابابزرگم اینجا وقتی خواب بوده مرده و دهنش باز بوده چشاش سفید بوده صب که بیدار شدن دیدنش.بعد من خیلی منطقی و آروم هستما.اما هروقت اونجا دراز میکشم یه حس ترس دارم :-<
 
پاسخ : مقابله با ترس

به نقل از .:$_$:. :
من از بچگی این حس رو داشتم و نسبت به این ادما بدبین بودم ولی الان دو سه سالی میشه که خودم رو متقاعد کردم که رنگ چشم ربطی به خوب و بد ادما نداره و از این نظر تا حدودی تو ارتباط هام راحتم
چشم طرف مقابلم هرچه تیره تر باشه من احساس ارامش بیشتری دارم راحت میتونم اعتماد کنم ولی با اونایی که چسم های روشنی دارن اینطوری نیستم خیلی سال وقت لازمه تا بتونم احساس ارامش داشته باشم ولی اینم بگم اون ترس صرفا به خاطر رنگ چشم و حالتشونه فکر میکنم چشم باید تیره باشه و رنگی ها استثنا هستن و از استثنا ها باید محتاط بود
+وقتی گرد کرد و یه جوری نگاه کرد احساس کردم انسان نیست و یه چیز دیگه اس چشم ادما نمیتونه اونجوری باشه :-"
خب این حالت شمارو من نسبت به لباس آدما و طرز لباس پوشیدنشون دارم ، کسی که لباسای مرتب نپوشیده باشه و رو شخصیتش شناختی نداشته باشم ، نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم ، در واقع هر چی مدل و رنگ لباساش ترکیب قشنگ تری به نظر من باشه اون اعتمادی که میگین راحت تر شکل میگیره !
و به نظرم رو اینا اسم ترس نمیشه گذاشت !
نمیدونم ، شایدم بی ربطن به هم !
 
پاسخ : مقابله با ترس

من از آب ،و به طور ویژه اینکه سرم زیر آب باشه و صدایی نشنوم جز صدای حرکت و موج های آب ،خیلی خیلی وحشت دارم!
از دریا هم خیلی میترسم!وقتی میریم لب دریا جرات اینکه واردش بشمُ ندارم! و نمیدونم چرا همه ش احساس میکنم که اگه جلو برم زیر پام خالی میشه و غرق میشم،خفه میشم!
درباره ارتفاع هم،همیشه وحشت دارم که وسیله ای که باهاش بالا رفتم (بویژه وسایل شهربازی!) ببره یا کنده بشه یا بشکنه و ...!
هیچکودومشون هم دلیل خاصی ،خاطره بدی و ... پشتشون نیست!

بنظرم خیلی وقتا اینکه دلیل رو بدونیم هیچ کمکی نمیکنه،راه علمی رو نمیدونم ولی یکی از راه هایی که خیلی جواب میده اینه که بدون فکر چندباری انجامش بدین (ترجیحا با اراده خودتون و نه اجبار یا عکس العملای ناگهانی بقیه مثل هل دادن یا پرت کردن و ...)،بنظرم موثره و کمک میکنه که کنار بیای با این مسئله!
 
پاسخ : مقابله با ترس

به نقل از Lovesky :
درباره ارتفاع هم،همیشه وحشت دارم که وسیله ای که باهاش بالا رفتم (بویژه وسایل شهربازی!) ببره یا کنده بشه یا بشکنه و ...!
هیچکودومشون هم دلیل خاصی ،خاطره بدی و ... پشتشون نیست!

دقیقا منم یه همچین ترس بدون دلیلی دارم!
 
پاسخ : مقابله با ترس

به نقل از Lovesky :
من از آب ،و به طور ویژه اینکه سرم زیر آب باشه و صدایی نشنوم جز صدای حرکت و موج های آب ،خیلی خیلی وحشت دارم!
از دریا هم خیلی میترسم!وقتی میریم لب دریا جرات اینکه واردش بشمُ ندارم! و نمیدونم چرا همه ش احساس میکنم که اگه جلو برم زیر پام خالی میشه و غرق میشم،خفه میشم!
درباره ارتفاع هم،همیشه وحشت دارم که وسیله ای که باهاش بالا رفتم (بویژه وسایل شهربازی!) ببره یا کنده بشه یا بشکنه و ...!
هیچکودومشون هم دلیل خاصی ،خاطره بدی و ... پشتشون نیست!

بنظرم خیلی وقتا اینکه دلیل رو بدونیم هیچ کمکی نمیکنه،راه علمی رو نمیدونم ولی یکی از راه هایی که خیلی جواب میده اینه که بدون فکر چندباری انجامش بدی (ترجیحا با اراده خودتون و نه اجبار یا عکس العملای ناگهانی بقیه مثل هل دادن یا پرت کردن و ...)، بنظرم موثره و کمک میکنه که کنار بیای با این مسئله!

خب اين ترس به نظرم طبيعيه ،ادم بعضي چيزا ميترسه ولي خوب گفتم كه بايد با ترستون بجنگين ،مبارزه كنين ،به اين ترس هاي بي مورد فكر نكنين
 
پاسخ : مقابله با ترس

بنطرم یه تاپیکم بذارید مقابله با نترسیدن! :|
از بعضی چیزا باید ترسید ! نترسیدن از بعضی چیزا شجاعت نیست حماقته !
 
پاسخ : مقابله با ترس


خب بعضی چیزا واقعا ترس دارن. مثلا من وانمیستم یه ماشین از روم رد شه :D
واسه بعضی از ترسها هم باید فقط اقدام کرد. اولین قدم اقدام کردنه. بعدش خود به خود اشراف پیدا میکنی به موردای ترست
و بعدش می بینی اصن بیخود بوده اون ترس. و میگی ای کاش زودتر تونسته بودی برش غلبه کنی ;) :D
 
Back
بالا