شعر از خودم

وضعیت
موضوع بسته شده است.
  • شروع کننده موضوع
  • #1

Ahoora2ba

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
0
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
امروز شعری به ذهنم رسید که میخوام اینجا بنویسم. این شعر ار خودم ساختم در خطاب به یکی از بچه های سمپاد که گفته سمپاد بد است.
می گویم گر راهم به سمپاد نبود زندگیم اینقدر آباد نبود میگویی که ثمر آن همه زحمت نبود به دست آوردنش ارزان قیمت نبود
می گویم اگر راست گویی چنین مگر چند مدسه ,استثنایی است چنین
از الان زندگیت روشن است اینجا واسه باران سختی یک کاپشن است
می گویی باران سختی کجاست این همه بد بختی کجاست
می گویم این نصیحت از من است همه حرف های من صحت است
اگر گوش فرا دهی به حرف های من در آینده نیفتی به پای من
 

mj chemist

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
451
امتیاز
717
پاسخ : شعر از خودم

ینی با این به اصطلاح شعر وزن عروضی و زبان ادبی و علم قافیه رفت زیر یه علامت سوال بسیار! گنده.
 

...............

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
92
امتیاز
4,015
پاسخ : شعر از خودم


الا ای شاعر نادان تو میدانی چه کردی؟
به حال حافظان و شیخِ سعدی ها چه کردی؟
تو میدانی که با شعرت مرا صد خنده کردی؟
نمیدانی نمیدانی که باطل رنده کردی....

مگه مجبوری شهر بگی خب؟؟ :D
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا