عدم صداقت در جامعه!

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,306
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
درود !

در جامعه ی فعلی که همه ی ما توش زندگی میکنیم چیزی به اسم "صداقت داشتن" فقط ستایش میشه ، طوری که اگر کسی به خاطر عقایدش یا تفکراتش به زندان بره (سیاسی _ عقیدتی ) اکثریت اون رو به عنوان یک قهرمان میشناسند نه به عنوان فردی که صرفاً در اعمال خودش صداقت داشته!!!

البته باید بدونید که صداقت فقط برای موارد سیاسی یا عقیدتی نیست و تقریباً تمامی جنبه های زندگی افراد رو در بر میگیره!

برای مثال پیج آزادی های یواشکی زنان که بسیار هم پر طرفدار بود ، چه بازتاب اخلاقی میتونه داشته باشه؟

اصلاً آزادی پنهانی آیا در جامعه ای که صداقت هست میتونه وجود داشته باشه؟

در جامعه ما تقریباً همه چیز پنهانی انجام میشه و هیچ کس حاضر نیست پای عقاید حقیقی خودش بایسته ، مثلاً دختری که در حال حاضر با پسری دوسته حاضر نمیشه به پدر و مادر خودش حقیقت رو بگه ، به دوستش حقیقت رو بگه ، حتی اگه پدر و مادرش بحث هم بکنند راجع به این موضوع ، ممکنه اون دختر بگه که دوستی با پسر کار اشتباهی هست ، در صورتی که پیش خودش شاید عقاید پدر و مادرش رو مسخره کنه حتی!

این عدم صداقت رو اغلب با مصلحت توجیه میکنند ، مثلاً من عقاید سیاسی م رو نگفتم که کار پیدا کنم که نرم زندان و این ها رو به پای مصلحت میگذارن!
اقدامات رادیکال تری هم وجود داره حتی ، تظاهر به عقایدی که ندارند ، اغلب افراد هم همه ی این کار ها رو به دلیل مصلحت یا تقیه انجام میدن

اما مشکل بزرگتر اینه که ما از طرفی مصلحت خودمون رو میخوایم و از طرفی مصلحت جامعه!
این ها شاید در مواقعی با هم همسو باشند اما در بیشتر موارد عدم صداقت در روابط به ضرر مصلحت جمعی هست

به همین دلیل ما در کشورمون جامعه نداریم ، جمعی از افراد رو داریم ، که هر فرد صرفاً مصلحت خودش رو میخاد

به نظر شما این عدم صداقت چرا در جامعه ی ما وجود داره؟ و دقیقاً چی کار میشه برای از بین بردنش کرد؟

در خیلی از مواقع صداقت هیچ پیامد بدی هم نداره ، اما افراد باز هم عدم صداقت رو ترجیح میدن!

این عدم صداقت در روابط جمعی از کجا نشات میگیره و چه کارهایی میتونیم انجام بدیم؟!
 

Shery

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
328
امتیاز
4,748
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجـنورد
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : عدم صداقت در جامعه!

پریوش جان ؛ چرا جای دور میری!

بهرحال در مسائل سیاسی و عقیدتی صادق بودن شاید یه مشکلاتی رو بوجود بیاره ...!
مثلا تو مدرسه ، همکلاسی های خودمون ، دوستای صمیمیمون ، درباره میزان درس خوندن و کلاس رفتن دروغ میگن :|
واقعا :|

اضافه کنم : خب صداقت هم آموزش دادنیه!
که فرد باید یاد بگیره...!
مثلا یکی زنگ میزنه خونه طرف : گوشی رو میدن به بچه خانواده میگن بگو مامانم/بابام نیست! این یه مثال ساده:|

یا مثلا یه خانواده میخوان برن جایی، و در همون حین حاضر شدن یکی زنگ درو میزنه و خب پدر/مادر خانواده میگه: هیــــس مهمونه!
صداتونو در نیارین ، فکرکنه نیستیم ، و آیفونو جواب نمیدن تا مهمونه بره!
خب اینا دروغ های در لفافه هستن! و بسیار سادن!
خیلی کمن افرادی که درو باز کنن عذرخواهی کنن و بگن امشب ما جایی میخوایم بریم انشالا فردا در خدمتتون هستیم!
ولی فرد یاد میگیره که برای راحتیه خودش یه گزینه مناسب هست: دروغ! چرا باید صادق باشه وقتی میتونه صادق نباشه ؟ :D
و این واقعا مسخرس که پدر مادری که عدم صداقت رو بطور نامحسوس به فرزنداشون یاد دادن ؛ پس فردا انتظار صداقت دارن ازشون!

+
+
+
یا یه مورد دیگه مثال میزنم که خیلیییی رایجه!
برای مثال فردی یه لباسی رو تازه خریده و پوشیده به ما نشون میده و نظرمونو میخواد!
اکثرا نمیگیم که اه چقد زشته یا بهت نمیاد :| میگیم به به مبارکه ؛ خوبه !
خب اینم یه نوع عدم صداقت در گفتار هستش ! که احساس واقعیمونو ابراز نمیکنیم خب!
چرا ؟ چون میترسیم ناراحت بشه مثلا!

یا یه چیزی که خیلی رایجه ، اینه که اکثرا پشت سر ما حرف میزنن تا جلو رومون! که اسمش میشه غیبت!!!

خب در این که اینکار اشتباهه شکی نیست ، ولی تقصیر خودمون هم هست چونکه اگه فرد بیاد رو در رو و صادقانه ایرادامونو بهمون بگه
اکثرا نمیپذیریم ! و فورا شروع میکنیم : آره خودت فلان ، خودت اینجوری ای هیچی نیست حالا به من میگی هه و...
و حتی ممکنه دیگه باهاش حرف نزنیم! یا باهاش سرد بشیم یا حتی اگه هیچکدوم اینا رو انجام ندیم میریم پشت سرش حرف میزنیم :D
بهرحال کمن افرادی که از کسی که ازشون نقد میکنه رو در رو استقبال کنن و ناراحت نشن!
خودمون باید ظرفیتمونو ببریم بالا و یاد بگیریم کسی که باهامون مخالفه و صریحا اعلام میکنه و اشتباهامونو میگه بد نیست!
در عوض کسی که باهامون صادق نیست یا حتی اگه پشت سرمون چیزی نگه ، اشتباهامونو بهمون صادقانه نگه خوب نیست!


نکته دیگه ای که میخوام بگم اینه که ، توی مدارس خیلی بهمون درباره حجاب - نماز و... میگن!
اینکه مثلا اگه موهامون از تو روسری در بیاد گناهه و روز قیامت باید جوابگو باشیم و... !
اما هیچوقت به همون اندازه که نه حتی نصف اون بهمون نگفتن " دروغ " گناهه ! دروغ بده ! باید در همه حال صداقت داشته باشیم!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,306
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
پاسخ : عدم صداقت در جامعه!

به نقل از Shery :
پریوش جان ؛ چرا جای دور میری!

بهرحال در مسائل سیاسی و عقیدتی صادق بودن شاید یه مشکلاتی رو بوجود بیاره ...!
مثلا تو مدرسه ، همکلاسی های خودمون ، دوستای صمیمیمون ، درباره میزان درس خوندن و کلاس رفتن دروغ میگن :|
واقعا :|

به نکته خوبی اشاره کردی ، در خیلی از مواقع صداقت هیچ پیامد بدی هم نداره ، اما افراد باز هم عدم صداقت رو ترجیح میدن!

این عدم صداقت در روابط جمعی از کجا نشات میگیره و چه کارهایی میتونیم انجام بدیم؟!
 

Swallow

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
278
امتیاز
1,402
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
tbrz
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : عدم صداقت در جامعه!

به نظر من بعضی رفتار ها باعث میشه که ما دروغ بگیم مثلاً همین میزان درس خوندن و کلاس رفتن
اگه تو کلاس بگیم که مثلا من کلاس میرم و اینا فردا یه نمره خوبم که بگیری میگن مال کلاسه
یا مثلاً بعضی ها که نمیگن ما زیاد خوندیم اینا شاید بخوان خودشونو ثابت کنند که ما با کم خوندن اینیم و فلان و بهمان یا انقدر حرف در میارند واینا مثل خرخون و. ..( البته من خودم اصلا حساس نیستم :))که طرف مجبور راست نگه!
 

shawn

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
409
امتیاز
567
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی شهرری
شهر
شهرری
مدال المپیاد
نقره شیمی
پاسخ : عدم صداقت در جامعه!

به نظر من دو تا دلیل اصلی باعث ایجاد شرایط شده:
1.اینکه تو ایران با صداقت هایی که مخالف اصول مذهبی-سیاسی حکومت باشه خیلی شدید برخورد میشه
2.اینکه تو ایران مسایلی مثل از چشم افتادن،تعارف،رودربایستی،احترام دیدن از اطرافیان و امثالهم بیش از حد مورد توجه قرار میگیره
از مورد اول که خودتون مثال میدونید
از مورد دوم 2 تا مثال میزنم:
1.یادمه بچه بودم رفته بودیم مهمونی خونه دوست بابام...پسری همسن من داشت...سوییچ ماشین بابام رو گرفتم رفتم تو ماشین...زذم دنده 1 استارت زدم پسره با فک رفت تو داشبورد ماشین...بعد خانوادش میگفتن عیب نداره و اینا...پسره ممکن بود بره تو شیشه ضربه مغزی شه بعد اینا میگفتن عیب نداره صرفا برای اینکه یه وقت مهمون رودربایستی دارشون ناراحت نشه...شک ندارم بعد از رفتن ما حداقل تا آخر اونروز بحث اصلی خونشون فحش به من و خانوادم بوده
2.تو مدرسه ما عادت بود که بچه های خرخون طرد شن...مورد های زیادی من میدیدم که طرف عین چی خر میزد بعد تو جمع هایی که خرخونی منفوره الکی میگفت کم میخونم یا نمیخونم...حتی قسم خوردن هم دیدم
راه حل(به قول مرحوم سهراب):
ذره ای اغماض!
 

mysterious queen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
4,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان٣
شهر
مش‍‌هد
پاسخ : عدم صداقت در جامعه!

من فکر می‌کنم چیزی که تویِ پستِ اول نوشته شده خیلی به "صداقت" ربطی نداره؛ یعنی چندتا مسئله‌یِ متفاوت با موضوعاتِ متفاوت در کنارِ هم آورده‌شدن.
بیش‌تر می‌تونه از جنبه‌یِ "ابرازِ عقاید" موردِ بررسی قرار بگیره تا این جنبه‌یِ "صداقت" . درسته که می‌تونن زیر مجموعه‌یِ هم قرار بگیرن ولی صداقت خیلی کُلی‌ست و باعث می‌شه که مسائلی مثلِ درس در کنارِ چیزی مثلِ آزادی‌هایِ یواشکی قراربگیره و نشه درست بررسی‌ش کرد.

اما نظرِ من:
مهم‌ترین دلیل از نظرِ من که تو تاپیکِ دیگه‌ای هم گفتم همین نداشتن خطِ مشی و فرهنگه. ما اگه برنامه‌ای هم داشته‌باشیم(که گویا داریم) درست اجرا نمی‌شه. همه‌یِ جامعه درست نمی‌دونن قبلن کجا بودن، الان کجان و قراره کجا باشن مثلن 5 سالِ دیگه.
امیدوارم تونسته‌باشم منظورم رو بگم، می‌شه گفت یه بلاتکلیفیِ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که برمی‌گرده یا به نداشتنِ برنامه‌یِ خوب و یا نداشتنِ مجریِ خوب.
حالا ما بگیم آموزش و پرورش، رسانه، نمی‌دونم چشم و هم چشمی و فُلان، همه و همه زیرمجموعه‌یِ همین فرهنگ قرار می‌گیره.
حالا این سوال پیش می‌یاد که باید برایِ فرهنگ‌مون چه کرد؟
 

maziar

مازیمون
ارسال‌ها
1,962
امتیاز
6,833
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران، استانبول، کوالالامپور، اُسلو!
دانشگاه
Universitetet i Oslo
رشته دانشگاه
ریاضی، CS، نانو الکترونیک
پاسخ : عدم صداقت در جامعه!

به نقل از Miss Mysterious :
من فکر می‌کنم چیزی که تویِ پستِ اول نوشته شده خیلی به "صداقت" ربطی نداره؛ یعنی چندتا مسئله‌یِ متفاوت با موضوعاتِ متفاوت در کنارِ هم آورده‌شدن.
بیش‌تر می‌تونه از جنبه‌یِ "ابرازِ عقاید" موردِ بررسی قرار بگیره تا این جنبه‌یِ "صداقت" . درسته که می‌تونن زیر مجموعه‌یِ هم قرار بگیرن ولی صداقت خیلی کُلی‌ست و باعث می‌شه که مسائلی مثلِ درس در کنارِ چیزی مثلِ آزادی‌هایِ یواشکی قراربگیره و نشه درست بررسی‌ش کرد.

اما نظرِ من:
مهم‌ترین دلیل از نظرِ من که تو تاپیکِ دیگه‌ای هم گفتم همین نداشتن خطِ مشی و فرهنگه. ما اگه برنامه‌ای هم داشته‌باشیم(که گویا داریم) درست اجرا نمی‌شه. همه‌یِ جامعه درست نمی‌دونن قبلن کجا بودن، الان کجان و قراره کجا باشن مثلن 5 سالِ دیگه.
امیدوارم تونسته‌باشم منظورم رو بگم، می‌شه گفت یه بلاتکلیفیِ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که برمی‌گرده یا به نداشتنِ برنامه‌یِ خوب و یا نداشتنِ مجریِ خوب.
حالا ما بگیم آموزش و پرورش، رسانه، نمی‌دونم چشم و هم چشمی و فُلان، همه و همه زیرمجموعه‌یِ همین فرهنگ قرار می‌گیره.
حالا این سوال پیش می‌یاد که باید برایِ فرهنگ‌مون چه کرد؟

جامعه ی ما تو دورانیه که بین نسل قبل و نسل فعلی فاصله ی فرهنگی ای افتاده. نسل قبلی ای که شاید نگرانی هایی داشتند که برای ما به اون صورت وجود نداره یا به شدت کمرنگ شده.

شاید زمانی دوست بودن با جنس مخالف اقدامی خلاف ادب به حساب می اومده ولی امروز خیلی ها از لزومش حرف می زنن.


و خوب قوانین کشور ما چون از جنبه ی قوانین نظامی وارد قوانین فرهنگی میشه ( مثل حجاب، قوانین دینی، و امثالهم ) مخالفانه بیشتری داره.
و خوب این باعث میشه که افراد لزومن مطابق اون قوانین رفتار نکن ( مثلن همه میدونیم که با وجود اینکه خرید و فروش مشروبات الکلی تو ایران جرمه و نوشیدنش شلاق داره. همین که نوشیدنش مجازات داره نشون میده که افرادی خرید و فروش می کنن! وگرنه اب تبدیل به شراب نمیشه که! )

یا مهمونی های شبانه ( چیزی که از مدت ها پیش وجود داشته تو ایران در قشر های خاصی ) یا عقاید فکری افراد که بیانشون ترس از متهم شدن به ارتداد رو به همراه داره. همه ی این ها باعث میشه تا افراد به سمت عدم صداقت روی بیارن.

عدم صداقت بیشتر از این ناشی میشه که افراد از اطرافیانشون ترسی دارن و نگران سلامته خودشون هستن ( اینجاست که قوانین به جای دور کردن ترس از افراد خودش عامل ترس میشه )
 

Shery

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
328
امتیاز
4,748
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجـنورد
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : عدم صداقت در جامعه!

خب ، شاید سوالایی که تو پست اول تاپیک پرسیده شده باشه کمی متفاوت تر از چیزی باشه که الان میخوام بگم.
صداقت !
چرا درباره مسائل کوچیک ؛ روزمره و ساده ای که برامون هیچ تبعات بد و خطرناکی نداره دروغ میگیم ؟ (به هرحال صادق بودن درباره مسائل سیاسی و... یکمی ریسک داره)
خب من بنا به تجربه ی شخصی خودم میخوام جواب بدم:
به دلیل عدم وجود ظرفیت در شنیدن حقیقت!
خیلی وقتا ، میای راستشو میگی یه چیزی هم بدهکار میشی :]
اگه حقیقتی که گفتی خلاف میل و یا طرز فکربقیه باشه ، نه تنها بخاطر صداقتت تحسین نمیشی ؛ سرزنشت هم میکنن و رفتاربدی باهات خواهند داشت.
حتی اگه اون مسئله مربوط به خودت و شخصی باشه و ازت بپرسن ، و برخلاف میلت جواب بدی و حقیقتو بگی ؛ به خودشون اجازه میدن هم قضاوت کنن ، هم نسبت به اون مسئله که بهشون ارتباطی نداره اظهارنظر کنن
حالا یا باید سکوت کنی و لبخند بزنی و تحمل کنی که اعصابتو خورد کنن ، یا سرش بحث کنی.
خب طبیعتا راحت تر نمی بود اگه حقیقت رو نمی گفتیم ؟ (:
×بنظرمن اول باید فرهنگ سازی بشه که دربرابر صداقت طرف مقابل ارزش قائل باشیم.
 
بالا