- شروع کننده موضوع
- #1
Radikal
کاربر خاکانجمنخورده
درود !
در جامعه ی فعلی که همه ی ما توش زندگی میکنیم چیزی به اسم "صداقت داشتن" فقط ستایش میشه ، طوری که اگر کسی به خاطر عقایدش یا تفکراتش به زندان بره (سیاسی _ عقیدتی ) اکثریت اون رو به عنوان یک قهرمان میشناسند نه به عنوان فردی که صرفاً در اعمال خودش صداقت داشته!!!
البته باید بدونید که صداقت فقط برای موارد سیاسی یا عقیدتی نیست و تقریباً تمامی جنبه های زندگی افراد رو در بر میگیره!
برای مثال پیج آزادی های یواشکی زنان که بسیار هم پر طرفدار بود ، چه بازتاب اخلاقی میتونه داشته باشه؟
اصلاً آزادی پنهانی آیا در جامعه ای که صداقت هست میتونه وجود داشته باشه؟
در جامعه ما تقریباً همه چیز پنهانی انجام میشه و هیچ کس حاضر نیست پای عقاید حقیقی خودش بایسته ، مثلاً دختری که در حال حاضر با پسری دوسته حاضر نمیشه به پدر و مادر خودش حقیقت رو بگه ، به دوستش حقیقت رو بگه ، حتی اگه پدر و مادرش بحث هم بکنند راجع به این موضوع ، ممکنه اون دختر بگه که دوستی با پسر کار اشتباهی هست ، در صورتی که پیش خودش شاید عقاید پدر و مادرش رو مسخره کنه حتی!
این عدم صداقت رو اغلب با مصلحت توجیه میکنند ، مثلاً من عقاید سیاسی م رو نگفتم که کار پیدا کنم که نرم زندان و این ها رو به پای مصلحت میگذارن!
اقدامات رادیکال تری هم وجود داره حتی ، تظاهر به عقایدی که ندارند ، اغلب افراد هم همه ی این کار ها رو به دلیل مصلحت یا تقیه انجام میدن
اما مشکل بزرگتر اینه که ما از طرفی مصلحت خودمون رو میخوایم و از طرفی مصلحت جامعه!
این ها شاید در مواقعی با هم همسو باشند اما در بیشتر موارد عدم صداقت در روابط به ضرر مصلحت جمعی هست
به همین دلیل ما در کشورمون جامعه نداریم ، جمعی از افراد رو داریم ، که هر فرد صرفاً مصلحت خودش رو میخاد
به نظر شما این عدم صداقت چرا در جامعه ی ما وجود داره؟ و دقیقاً چی کار میشه برای از بین بردنش کرد؟
در خیلی از مواقع صداقت هیچ پیامد بدی هم نداره ، اما افراد باز هم عدم صداقت رو ترجیح میدن!
این عدم صداقت در روابط جمعی از کجا نشات میگیره و چه کارهایی میتونیم انجام بدیم؟!
در جامعه ی فعلی که همه ی ما توش زندگی میکنیم چیزی به اسم "صداقت داشتن" فقط ستایش میشه ، طوری که اگر کسی به خاطر عقایدش یا تفکراتش به زندان بره (سیاسی _ عقیدتی ) اکثریت اون رو به عنوان یک قهرمان میشناسند نه به عنوان فردی که صرفاً در اعمال خودش صداقت داشته!!!
البته باید بدونید که صداقت فقط برای موارد سیاسی یا عقیدتی نیست و تقریباً تمامی جنبه های زندگی افراد رو در بر میگیره!
برای مثال پیج آزادی های یواشکی زنان که بسیار هم پر طرفدار بود ، چه بازتاب اخلاقی میتونه داشته باشه؟
اصلاً آزادی پنهانی آیا در جامعه ای که صداقت هست میتونه وجود داشته باشه؟
در جامعه ما تقریباً همه چیز پنهانی انجام میشه و هیچ کس حاضر نیست پای عقاید حقیقی خودش بایسته ، مثلاً دختری که در حال حاضر با پسری دوسته حاضر نمیشه به پدر و مادر خودش حقیقت رو بگه ، به دوستش حقیقت رو بگه ، حتی اگه پدر و مادرش بحث هم بکنند راجع به این موضوع ، ممکنه اون دختر بگه که دوستی با پسر کار اشتباهی هست ، در صورتی که پیش خودش شاید عقاید پدر و مادرش رو مسخره کنه حتی!
این عدم صداقت رو اغلب با مصلحت توجیه میکنند ، مثلاً من عقاید سیاسی م رو نگفتم که کار پیدا کنم که نرم زندان و این ها رو به پای مصلحت میگذارن!
اقدامات رادیکال تری هم وجود داره حتی ، تظاهر به عقایدی که ندارند ، اغلب افراد هم همه ی این کار ها رو به دلیل مصلحت یا تقیه انجام میدن
اما مشکل بزرگتر اینه که ما از طرفی مصلحت خودمون رو میخوایم و از طرفی مصلحت جامعه!
این ها شاید در مواقعی با هم همسو باشند اما در بیشتر موارد عدم صداقت در روابط به ضرر مصلحت جمعی هست
به همین دلیل ما در کشورمون جامعه نداریم ، جمعی از افراد رو داریم ، که هر فرد صرفاً مصلحت خودش رو میخاد
به نظر شما این عدم صداقت چرا در جامعه ی ما وجود داره؟ و دقیقاً چی کار میشه برای از بین بردنش کرد؟
در خیلی از مواقع صداقت هیچ پیامد بدی هم نداره ، اما افراد باز هم عدم صداقت رو ترجیح میدن!
این عدم صداقت در روابط جمعی از کجا نشات میگیره و چه کارهایی میتونیم انجام بدیم؟!