همید خره، شایدم گاوه.
موارد:
یک. مظنون شوآفه؛ چرا که داره ماشینحساب «فوقفلانش» رو به رخ میکشه.
دو. مظنون ادعای پولدار نبودن میکنه، رنگارنگ و سیب. بهنظرتون کسی که دوربین پنجمیلیونی میخره؛ از اینا میخوره جدّاً؟
سه. مظنون از آیکیوی بالایی برخوردار نیست؛ اینهمه TOEFL و TouchStone میخونه؛ هنوزم که هنوزه برا کپشنای انگلیسی اینستاش میآد از من کمک میگیره.
چهار. مظنون روشنفکرنماس، از این و اون کتاب میدزده که بذاره تو قفسهش، عکس بگیره، با فتوشاپ یه Borderی بندازه دورش، روی اسم نویسنده کتاب فوکوس کنه و به اشتراک بذاره.
پنج. مظنون خودبزرگبینی داره؛ چرا که داره سعی میکنه سرعت بالاش رو القا کنه با بازگذاشتن فریم عکس و تکون دادن کلهش؛ سونیک نیستی آقا جان، بیا پایین.
شیش. کل سلیقهی موسیقیایی مظنون از ارغوان صادقی، سینا رئیسی و پوریا عابدی گرفته شده، شما اصلاً تصورش رو بکنید، مظنون بشینه Seether و تهم گوش بده؟ امکان نداره.
هفت. مظنون ادعا میکنه که میشینه فوتبال میبینه، با تخمه، پفک، چیپس و ماست؛ اینا همهش دروغه، ایشون حتّی نمیدونه ماریو بالوتلی کیه.
هشت. مظنون همیشه پز وسایلی که توی خونهشون یافت میشه رو میده. مثال:
- سبک سنگین کردن میدونی یعنی چی؟
- خیر.
-پز دادن داشتن ترازوی دیجیتال.
نه. مظنون ادعای سیاسیبودن میکنه، توی پستاش از خودش بهعنوان
غرضی/محسنرضایی،
نماینده مجلس ورامین،
نماینده مردم کاشان،
عادل فردوسیپور،
شاخ علومکامپیوتر،
مرید «آقاسعیدزارعیان»،
مدیر خیلی خیلی قدیمی،
احمدینژادیاب،
معلم عربی و
نقشهمتروکش نام برده؛ از این ویسای سیاسی که عمراً گوش نمیده؛ صرفاً فولدر خالی ایجاد میکنه، اسم دهنپرکن روش میذاره (با یه (+) جلوش) که «ما هم بعله».
ده. مظنون لیترالی «وارد کرده» تو اینسپشن، در همهی -تأکید میکنم، همهی- مجامع عمومی با این پیرن اینسپشنش حضور پیدا میکنه، یکی از عکسای استریتشم که یهصحنهی رندوم از وسطای اینپسشنه، باشه آقا، فهمیدیم تو نولان میبینی، تو شاخ، تو پسرخاله نولان اصلاً.
یازده. مظنون ادعای خرخونی داره، در حالی که هیچی بارش نیست، وقتایی که باید درس میخونده رو توی ناصر سپری کرده و با ذوقوشوق از در و دیوار ناصر عکس گرفته.
دوازده. همید آشغال، فکر کردی ما نمیفهمیم؟ فکر کردی ما خریم؟
۶۹تا فولدر درست کردی فکر کردی کسی نمیفهمه؟ ها؟ ها؟
شباهتها:
یک. اینا همیشه با هم میرن خرید، از نمایندگی تخصصیم میگیرن، همید دوربین خدا تومنی میگیره، در حالی که ارغوان حواسش به جیبش هست.
عکس.
دو. فکر کردین الکیه؟ فکر کردین نمیشه؟ میشه آقا؛ خوبشم میشه.
عکس.
سه. برای فهمیدن مورد سه، باید
این عکس رو ببینید قبلش؛ با تشکر از فاطیما. حالا
عکس.
چهار. یه ه.د صورتی، یه آبی و یه نارنجی؛ مگه اصلاً ممکنه که اتفاقی باشه؟ ممکن نیست.
عکس.
پنج. همونطور که میبینید، همید سلیقه موسیقایی نداره و به ارغوان وابستهست که مقداری مشکوکه این قضیه.
عکس.
شیش. کارت ملت و مترو، کارتاشونم با هم میگیرن لامصبا.
عکس.
هفت. عکس داره داد میزنه؛ داره داد میزنه!
عکس.
هشت. خیلیم Fitه و میخوره بهشون.
عکس.
نه. هیچچیز اتفاقی نیست؛ ختم کلام.
عکس.