فراموشی

  • شروع کننده موضوع NEO
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

NEO

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,368
امتیاز
5,899
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
رشته دانشگاه
مهندسی نفت
علل و عوامل بروز فراموشی در یک شخص چیه؟
راه‌های درمان فراموشی چیه؟

من مدتیه که دچار فراموشی شدم و نمیتونم اسم و فامیل دوستان جدیدم رو به خاطر بسپرم.
یعنی اگر با شخص جدیدی ملاقات کنم و اون شخص اسمش رو به من بگه من خیلی راحت فراموشش میکنم.
این مسئله خیلی واسم دردسرساز شده و حتی گاهی اوقات هم باعث شده دیگران اینطور برداشت کنن که من دارم بهشون بی‌احترامی میکنم.
موضوع البته فقط نام شخص نیست.
گاهی اوقات هم شده توی چت با یکی از دوستانم اون مطلبی رو (مثلا اسم شهرش) رو به من میگه و من دوباره فرداش ازش میپرسم "راستی اهل کجایی؟".
خلاصه اینکه آیا شما هم تا به حال این مشکل براتون پیش اومده؟
آیا ممکنه این مشکل در آینده جدی‌تر هم بشه؟

کلا هر بحثی درباره فراموشی دارید بفرمایید.
 

əlireza

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,972
امتیاز
8,926
نام مرکز سمپاد
..
شهر
..
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
---
پاسخ : فراموشی

منم تازگیا این مشکل برام پیش اومده...مثلا هفته پیش اسم نویسنده یه کتاب رو از یکی پرسیدم،دو-سه بار هم اسم نویسنده رو گفت ولی دو-سه ساعت بعدش اسم نویسنده یادم نمیومد!


چند بار هم شماره سوییت بچه هارو تو خوابگاه پرسیدم که هیچ کدومش الان یادم نیست...حتی اسم بعضیا هم یادم نمیمونه...
 
ارسال‌ها
599
امتیاز
6,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر خشن
سال فارغ التحصیلی
98
مدال المپیاد
زیستی ناکام
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فراموشی

یه چَن نفر از بچه های کلاس مام همین مشکلُ داشتن. مشاورمون گُف مثلا وَختی یکی بِت اسمشُ میگه چَن بار اونُ تکرار کُن.
تو مسائل درسی مِثِ ریاضی هم فرمولاشُ یه چَن بار بهتره بنویسی.
 

mysterious queen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
4,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان٣
شهر
مش‍‌هد
پاسخ : فراموشی

من تخصصی ندارم اما تجربه‌ای که خودم دارم رو می‌گم.(ما همه جوون هستیم و سنِ آلزایمر نیس الان.)

من مدتی بود که درگیریِ ذهنیِ زیادی داشتم و مدام به یک مسئله‌یِ خاص فکرمی‌کردم و می‌تونم بگم که اتفاق افتاد که من شخصی رو دیدم و باش حرف زدم اما 2 دقیقه بعد اصلن چهره‌ش رو هم به خاطر نداشتم حتا، حتا نفهمیدم چی گفتم مثلِ یک ماشینِ برنامه‌ریزی شده یک چیزی رو گفتم و بعد از تموم شدنِ موقعیت فهمیدم که چی گفتم و مثلن رفتاری انجام دادم که تویِ اون موقعیت خیلی صحیح نبوده.
در موردِ جابه‌جایی وسایل‌م هم مثلن می‌خواستم یک ادکلن رو بذارم در جایی خاص، چون به‌ش فکرنمی‌کردم و معمولن جابه جایی وسایلم بینِ میزم و کشویِ اول دراورم بود و این عادت شده، اون رو اون جا می‌ذاشتم و بعد که لازم‌ش داشتم نمی‌دونستم کجا گذاشتم‌ش. یعنی جایی قرار گرفته‌بود که نباید می‌بود.
و خیلی چیزایِ دیگه.

من فکرمی‌کنم این مسئله به این دلیل‌ـه که به کاری که انجام می‌دین در لحظه فکرنمی‌کنین. یعنی این‌قدر این مسئله روتین و عادی شده و این قدر تکرار شده که ذهن عادت کرده و بدونِ فکر انجام می‌ده‌ش. سوالا هم همین طور. مثلن همین احوال‌پرسی‌هایِ روزانه یک سری واژگان خاص که تو ذهن ثبت شده و هر دفعه تکرار می‌شه بدونِ فکر، مثلِ نماز خوندن حتا(متاسفانه).
سوالاتی مثلِ "اهلِ کجایی" یا "اسم‌ت چیه" و از این قبیل.(گاهی گفته‌می‌شن که صرفن به این دلیل که یه چیزی گفته‌شده باشه در مواجهه با یک فرد.)

کلن فکرمی‌کنم باید سعی کنیم به کاری که در لحظه انجام می‌دیم فکر کنیم.
 

əlireza

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,972
امتیاز
8,926
نام مرکز سمپاد
..
شهر
..
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
---
پاسخ : فراموشی

خود منم به این موضوع فکر میکردم که شاید ب خاطر اینکه در اون لحظه فکزمون جای دیگه ست یادمون نمیمونه!ولی خب خودم چند باری یه چیزیو میپرسم ولی شاید دوباره فراموش کنم!


حالا در مورد درس هم نمیدونم اینجوریه یا نه..فراموش میکنم یا نه...
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : فراموشی

الان علل فراموشی تو سن ما فقط فشار روحی و استرس و ایناست ! نگران نباشین اصن.. الزایمر نیست :D

من سابقه داشتم حتی یادم رفته کجا ماشینمو پارک کردم زنگ زدم اولیا اومدن پیداش کردن برام :D :D امیدوار شین ب خودتون :D



اما پدر و مادرامون اینجور نبودن فک کنم یعنی نه ب این حد , بعد الان ک سنهاشون بالا رفته علائم الزایمر داره بروز میکنه براشون . در اینده مشکلی برامون ایجاد نمیکنه ؟ :-?
اینده نسل ما چی میشه جدن :-s
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

NEO

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,368
امتیاز
5,899
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
رشته دانشگاه
مهندسی نفت
پاسخ : فراموشی

البته من یه موردی رو یادم رفت بگم.
علاوه بر فراموش کردن اسم افراد من چهره‌شون رو هم به راحتی فراموش میکنم.
یعنی بارها و بارها شده که توی دانشگاه کسی بهم سلام کنه یا یه نگاه خاص که معنیش اینه که هم‌دیگه رو میشناسیم تحویلم بده ولی من طرف رو اصلا بخاطر نیارم و صرفا جواب سلامش رو بدم بدون اینکه اصلا بفهمم کی هست.

همین دیروز هم بعد از پیاده شدن از ماشین و طی کردن چند قدم فهمیدم سوییچ رو روی ماشین جا گذاشتم و دوباره بدوبدو برگشتم و سوییچ رو برداشتم و درها رو قفل کردم.

خلاصه اینکه وضع من از همتون بدتره. جدی میگم. :D

به نقل از Miss Mysterious :
من فکرمی‌کنم این مسئله به این دلیل‌ـه که به کاری که انجام می‌دین در لحظه فکرنمی‌کنین. یعنی این‌قدر این مسئله روتین و عادی شده و این قدر تکرار شده که ذهن عادت کرده و بدونِ فکر انجام می‌ده‌ش. سوالا هم همین طور. مثلن همین احوال‌پرسی‌هایِ روزانه یک سری واژگان خاص که تو ذهن ثبت شده و هر دفعه تکرار می‌شه بدونِ فکر، مثلِ نماز خوندن حتا(متاسفانه).
سوالاتی مثلِ "اهلِ کجایی" یا "اسم‌ت چیه" و از این قبیل.(گاهی گفته‌می‌شن که صرفن به این دلیل که یه چیزی گفته‌شده باشه در مواجهه با یک فرد.)

کلن فکرمی‌کنم باید سعی کنیم به کاری که در لحظه انجام می‌دیم فکر کنیم.

بخاطر سپردن اسم نباید چیزی باشه که آدمی تو سن و سال ما درباره‌ش به مشکل بربخوره.
نمیدونم شاید چون ما در اون لحظات فکرمون مشغول یک چیزه دیگه است وقایع اون لحظه رو فراموش میکنیم.



دوستان حالا زیاد درگیر پیدا کردن علت این مشکل نباشید.
راهکار واسه درمان ارائه بدید.
(هرچند که ممکنه درمان در علت مشکل هم نهفته باشه.)
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : فراموشی

استرس و فشار روحی نداشتن :D
درمانش دست خودمونه..
بعد تو این جامعه فک نکنم بشه استرس و فشار روحی نداشت :D


بابونه خوبه . تفریح خوبه گاهی .
..
 

mysterious queen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
4,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان٣
شهر
مش‍‌هد
پاسخ : فراموشی

به نقل از NEO :
البته من یه موردی رو یادم رفت بگم.
علاوه بر فراموش کردن اسم افراد من چهره‌شون رو هم به راحتی فراموش میکنم.
یعنی بارها و بارها شده که توی دانشگاه کسی بهم سلام کنه یا یه نگاه خاص که معنیش اینه که هم‌دیگه رو میشناسیم تحویلم بده ولی من طرف رو اصلا بخاطر نیارم و صرفا جواب سلامش رو بدم بدون اینکه اصلا بفهمم کی هست.

همین دیروز هم بعد از پیاده شدن از ماشین و طی کردن چند قدم فهمیدم سوییچ رو روی ماشین جا گذاشتم و دوباره بدوبدو برگشتم و سوییچ رو برداشتم و درها رو قفل کردم.

خلاصه اینکه وضع من از همتون بدتره. جدی میگم. :D

بخاطر سپردن اسم نباید چیزی باشه که آدمی تو سن و سال ما درباره‌ش به مشکل بربخوره.
نمیدونم شاید چون ما در اون لحظات فکرمون مشغول یک چیزه دیگه است وقایع اون لحظه رو فراموش میکنیم.



دوستان حالا زیاد درگیر پیدا کردن علت این مشکل نباشید.
راهکار واسه درمان ارائه بدید.
(هرچند که ممکنه درمان در علت مشکل هم نهفته باشه.)
من در مورد شما فكر ميكنم مسئله مربوط به همينه كه ذهنتون در لحظه به كارى كه داره انجام ميده فكر نميكنه، يعنى خودتون نميخواين و به نظرم راه حل همينه.
البته كار سختى ست و يك مهارته از نظر روانشناسى(تو يك كتاب خوندم فكر كنم، البته اون در مورد لذت بردن از زندگى بود، ميگفت ما يك سيب ميخوريم و به جاى اين كه به سيب و مزه ش فكر كنيم ذهنمون درگير مسائل روزمره ست و همين باعث ميشه هيچ وقت لذت نبريم از زندگى و كارايى كه انجام ميديم.)
برعكس خودتون من فكر ميكنم كه خيلى هم عجيب نيس از خاطر بردن چهره و اسم آدما، چون من هم گاهى دچار اين مشكل ميشم حتا همين الان.

خب بازم ميگم كه من تخصصى ندارم، اما فكرميكنم بايد يه سرى نشونه ها اطرافمون بذاريم كه وقتى بهش نگاه ميكنيم يادمون بياره كه در لحظه و به كارى كه داريم انجام ميديم فكركنيم نه ساير مسائل.
توى يك كتاب روانشناسى ميخوندم (اسمش:در ستايش زندگى) ساعاتى رو در روز اختصاص بدين به فكر كردن، يعنى ذهنتون رو آزاد بذارين تا به هرچى ميخواد فكر كنه اونم در سكوت و ميگف اين باعث ميشه ذهنتون منظم شه.
اين باعث ميشه بتونين در لحظات ديگه تمركز داشته باشين.
 
بالا