۱.۱ جامعهشناسی چیست ؟
۱.۱ جامعهشناسی چیست ؟
کتاب لغت جامعهشناسی را به عنوان مطالعه ی سیستماتیک جامعه و واکنش های اجتماعی تعریف می کند. واژه ی sociology برگرفته از واژه لاتین socius به معنی همنشین و واژه ی یونانی logos به معنی مطالعه است. این یک نقطه ی شروع خوب است ولی جامعهشناسی بسیار پیچیده تر است. جامعهشناسی روش های متنوعی را برای بررسی موضوعات گسترده و مطالعه ی ان ها در دنیای واقعی استفاده می کند.
جامعهشناسان به مطالعه ی تمام جوانب جامعه می پردازن. یک جامعه شامل گروهی از مردم هستند که در یک منطقه ی قابل تعریف اقامت دارند و دارای رفتار و فرهنگ مشترکی هستند. یک فرهنگ شامل نظام رفتاری، ارزش ها و باور های مشترک گروه است. یک جامعهشناس ممکن است به بررسی ویدیو ای از جوامع مختلف در حالی که افراد در آن جامعه صحبت های روزمره می کنند بپردازد تا درباره ی اداب صحبت کردن در فرهنگ های مختلف مطالعه کند. در حالی که یک جامعهشناس دیگر ممکن است به مصاحبه با یک نماینده که بیانگر جامعه است بپردازد تا متوجه شود که ارسال پیامک ها چگونه مکالمات افراد را موجب تغییر کرده است. یا جامعه شناسی دیگر ممکن است به مطالعه ی تاثیر مهاجرت در گسترش و تغییرات زبان در گذر زمان بپردازد. جامعهشناس چهارم شاید عضو تیمی باشند که به تولید علایم مختلف برای افرادی که هزاران سال اینده قرار است روی زمین بگذرانند درست کنند تا از زباله های اتمی فاصله بگیرند!
تصور جامعشناسی (The Sociological Imagination) :
با وجود تفاوتی که بین مطالعات و روش های جمع اوری وجود داره، جامعهشناسان همه در یک چیز اشتراک دارند. همه ی آن ها به جامعه از دید یکی از نخستین جامعهشناسان C. Wright Mills از آن به عنوان تصور جامعشناسی یاد می کند، تصور جامعشناسی گاهی با نام هایی مانند لنز جامعشناسی یا نگاه جانعشناسی استفاده خطاب میشود. میلز تصور جامعشناسی را چگونگی درک که هر شخص از گذشته خود و دیگران و ارتباط ان با تاریخ و ساختار های اجتماعی میداند. (۱۹۵۹)
با دیدن اشخاص و جوامع و واکنششان از این لنز، جامعشناسان می توانند متوجه چه مواردی در رفتار و فرهنگ تاثیر میگذارند. با استفاده از روش های سیستماتیک و علمی در این روند، جامعشناسان تلاش می کنند بررسی های خود را انجام دهند به گونه ای که تصورات اولی خود را در تصمیمات نهایی تاثیر ندهند. ( به ویراستار : این باید طوری تغییر کنه که معنیش این بشه که تصور اولیه نباید تو نتیجه تاثیر داشته باشه.
الگوهای مطالعه : چگونگی نگرش جامعهشناسان به جامعه
تمام جامعهشناسان علاقمند به دانستن تجربه های اشخاص و نحوه ی شکل گیری آن ها در واکنش به گروه های اجتماعی و جامعه به طور کلی. برای یک جامعهشناس، تصمیمات فردی اشخاص به تنهایی معنا ندارند، بلکه الگو های فرهنگی و اجتماعی هستند که یک شخص با تاثیر از آن ها یک انتخاب را در مقابل دیگری برمیگزیند. جامعهشناسان تلاش می کنند تا این الگو های کلی را با ازمایش کردن و تحت نظر قرار دادن گروه های بزرگ مردم که در یک جامعه ی یکسان زندگی می کنند و تحت تاثیر فشار های فرهنگی و اجتماعی یکسانی هستند، دریابند. ( جملم طولانی و نا مفهومه! )
آشوب اخیر بازار مسکن در ایالات متحده و افزایش تعداد درخواست های واگذاری مالکیت مسکن به دلیل عدم توانایی پرداخت هزینه های مربوطه یکی مثال از نحوه ی تحقیق یک جامعهشناس در الگو های اجتماعی است. داشتن منزل برای مدت طولانی اهمیت زیادی برای مردم امریکا داشته است. مردم سال های طولانی تلاش می کنن تا بتوانند هزینه ی ابتدایی خرید یک مسکن را بدهند ( که برای بسیاری بزرگترین سرمایه گذاریشان محسوب میشد). و پرداخت ماهیانه ی مسکن بخش زیادی از حقوق ماهیانه ی افراد را به خود اختصاص میدهد. و عدم پرداخت آن یا دیرکرد در آن ممکن است مشکلات جدی ای به وجود آورد. این عدم پرداخت ممکن است باعث شود تا قرض دهنده مالکیت منزل را از وام گیرنده بگیرید و خود صاحب منزل شود، مردم ممکن است منازل خویش را از دست دهند و به دلیل عدم پرداخت در اینده نیز هرگز نتوانند وام دریافت کنند. به همین عدم پرداخت وام به عنوان آخرین انتخاب مطرح میشود.
حدود سه میلیون منزل با چنین مشکلی در بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ برخورد کردند و صاحبان خانه مالکیت آن را به وام دهنده باختند. متخصصان پیشبینی می کنند که این عدد ممکن است برای ۲۰۱۳ ممکن است دوبرابر شود. (Levy and Gop 2011) . و این یک رکورد جدید در تاریخ محسوب میشود. چه فاکتور های اجتماعی موثر هستند در این وضعیت و اینکه کجا جامعهشناسان می توانند الگو مربوطه را پیدا کنند ؟ آیا شهروندان آمریکا وام و وام مسکن به طور خاص را نسبت به گذشته با دیدی متفاوت نگاه می کنند ؟ چه مقدار از این اتفاق به دلیل نرخ بیکاریست ؟ ایا ممکن است تغییری در ساختار طبقاتی جامعه در این موضوع موثر باشد ؟ ایا روش فعالیت بازیگران بزرگ اقتصادی در آن موثر است ؟
برای پاسخ دادن به این پرسش ها، جامعهشناسان فراتر از سلب حق مالکیت فردی در روند ملی نگاه میکنند. آنان متوجه میشوند که در سال های اخیر نرخ بی کاری افزایش چشمگیری داشته است. آن ها مشاهده می کنند که تعداد زیادی از وام دهندگان مسکن اعتراف کرده اند که وام مسکن بسیار بی پشتوانه است و نرخ سود قابل تغییر که با مقدار کم شروع میشود و سر به فلک میگذارد. جامعهشناسان همینطور ممکن است به بررسی تفاوت نرخ بیکاری و نوع قرض پول در طبقات مختلف اجتماعی، نژاد ها مختلف و جنسیت های مختلف بپردازند. با بررسی و انالیز این عوامل خارجی که موثر بر تصمیم گیری افراد است، جامعهشناسان می توانند بهتر دلایل انتخاب های مردم را توضیح دهند.
یکی دیگر از مثال هایی که نشان میدهد چگونه جامعه می توناند بر تصمیم گیری های افراد تاثیر بگذارد در مورد نحوه ی نگرششان در مورد کوپن های غذاییست. بعضی از مردم باور دارند که کسانی که کوپن غذایی دریافت می کنند، کم تلاش و بی انگیزه هستند. آمار دپارتمان کشاورزی در ایالات متحده تصویر پیچیده تری را نشان میدهند.
درصد جمعیتی که کوپن غذایی دریافت می کنند در برخی از ایالات به مقدار قابل توجهی بالاتر از باقی ایالات است. آیا این بدان معناست که مردم بعضی ایالات تنبل تر و بی انگیزه تر از باقی ایالاتند( باور مردم ) ؟ جامعهشناسان به مطالعه ی اوضاع اقتصادی هریک از ایالات میپردازند، به مقایسه ی میزان بی کاری، غذا، هزینه ی انرژی، و باقی فاکتور های تاثیر گذار میپردازند تا بتوانند تفاوت هایی این چنین را توضیح دهند.
برای آن که بتوان گرایش های اجتماعی را شناسایی کرد، جامعهشناسان به مطالعه ی نوع استفاده ی مردم از کوپن های غذایی و نحوه ی واکنش مردم به استفاده از ن می پردازند. تحقیقات نشان میدهد که برای اکثریت جدا از طبقه ی اجتماعی نوعی شرم در استفاده از کوپن وجود دارد. این شرم مانع از آن می شود که حتی کسانی که به ان نیاز دارند از استفاده از کوپن ها خودداری کنند. بر اساس نوشته های Hanson و Gundersen ( ۲۰۱۲)، شدت این شرم بستگی به اوضاع کلی اقتصاد دارد. این توضیح میدهد که چطور جامعهشناسان به مشاهده ی الگو ها در جامعه میپردازند.
جامعهشناسان به مطالعه و شناسایی تمام انواع موضوعات جامعه میپردازند. تاثیر توعیتر در نوع و روش برقراری ارتباط های روزانی افراد یک مثال دیگه از مسایلیست که جامعهشناسان به مطالعه ی آن می پردازند.
مطالعه ی جزیی و کلی : نگرش جامعهشناسان به ساختار های اجتماعی
یکی از جنبه های کلیدی نگاه جامعه شناختی این است که شخص و جامعه جدایی ناپذیرند. غیر ممکن است که بتوان یکی را بدون در نظر گرفتن دیگری مطالعه کرد. جامعهشناس المانی Norbert Elias پروسه ی تجزیه و تحلیل همزمان رفتار فرد و جامعه را که شکل دهنده ی رفتار است پیکربندی ( figuration ) نامید. او پیکربندی را با مثالی از رقصیدن توضیح داد. هیچ رقصی بدون رقصنده ها وجود نخواهد داشت، و همینطور بدون وجود رقص هیچ رقاصی هم وجود نخواهد داشت. بدون رقاصان، رقص تنها یک ایده در ذهن یک طراح حرکات های موزون است. بدون رقص، تنها افرادی هستند که در هال جابه جا میشوند ( حرکت رقاصان بدون رقص بی معنیست ). به طور مشابه، جامعه ای بدون اشخاص شکل نمیپذیرد، و همینطور هیچ فردی نیست که از جامعه ای که در آن زندگی می کند بی تاثیر مانده باشد.
یکی از مثال ها که این موضوع را بیشتر قابل درک می کند انجام اعمال دینی است. در حالی که مردم دین خود را به صورت یک موضوع شخصی و رفتار شخصی درنظر میگیرند، آن دین در یک بافت اجتماعی گسترده تر وجود دارد. به عنوان مثال، دین یک فرد ممکن است متاثر از دولت، تعطیلات، معلمان، محل عبادت یا مراسم مذهبی باشد. این تاثیرات بر رابطه مهم بین شیوه های فردی از دین و فشارهای اجتماعی موثر بر آن تجربه دینی است تاکید دارند.