دنیا - ۲۳۹۴۳

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Odette

کاربر فعال
ارسال‌ها
68
امتیاز
190
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
Teheran _Minsk
دانشگاه
Belarusian State Medical University
رشته دانشگاه
Med student
سینمایی خارجی:
تایتانیک - James Cameron
شجاع قلب - Mel Gibson
پدر خوانده - Francis Ford Coppola
هوگو - Martin Scorsese
ذهن زیبا - Ron Howard
سه و ده دقیقه به یوما - Directed by James Mangold
راندن - Nicolas Winding Refn
سریال خارجی :
اصیل ها - Julie Plec
ومپایر -julle plec؛ Kevin Williams


اسامی زیاده به زودی به روز میشه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

Odette

کاربر فعال
ارسال‌ها
68
امتیاز
190
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
Teheran _Minsk
دانشگاه
Belarusian State Medical University
رشته دانشگاه
Med student
تایتانیک

titanic -تایتانیک
کارگردان : James Cameron
نویسنده داستان : James Cameron
ژانر : حماسی-عاشقانه
سال ساخت : 1997
لینک imbd
Titanic_poster.jpg

کمتر کسی فکر کنم باشه که این فیلم رو ندیده باشه
مخلوق زیبای جیمز کامرون از اون به عنوان هالیوودی ترین فیلم تاریخ یاد کردند...
فیلم بسیار زیبا و تاثیر گذاریه و بیشتر به خاطر داستان عاشقانه ای که داره باعث جذب مخاطب میشه .
موردی دیگه ای که در فیلم هست و باعث جذابیت بیشتر فیلم میشه کنار هم قرار گرفتن جک به عنوان یک پسر فقیر و رز به عنوان یک دختر از قشر مرفه جامعه هست و اینکه این دونفر با این همه تفاوت چطور در کنار هم قرار میگیرند و عاشق هم میشن
اولين صحنه ي هيجاني بعد از كذشت زمان به عقب صحنه ي تصميم به خودكشي رز بود كه با صحبت هاي جك منصرف ميشود
از همان ابتداي فيلم ميتوان دريافت كه جك جواني بر انكيزه بر انرزي براز اميد است كه ارزوها وبلند بردازي هاي زيادي در ذهن دارد همه ي اينها درحاليست كه جك فقير است و قشر فقير باحقارت تمام به كشتي فرستاده ميشدند
در مقابل رز دختري از قشر مرفه اما نا اميد به زندكي بوج كرا بي هويت افسرده بر از دغدغه و نكراني لوس و خودخواه است وهمه ي اينها درحاليست كه قشر مرفه با احترام خاصي بدرون كشتي هدايت ميشوند
براستي كه با بول خوشبختي و ارامش واميدواري را نميشود تضمين كرد..
دركل اين سفر براي جك يعني رسيدن به اوج ارزوهايش و براي رز يعني شروع زندكي ذلت باراز ديدكاه خودش...
دومین صحنه ي هيجاني و برتنش فيلم زمانيست كه جك در ميهماني طبقه مرفه ميخواهد خودنمايي كند جك داوسون فقير با ظاهري ساده اينك به بسر بولدار و شيكي تبديل شده كه ميخواهد خود را اثبات كند بخصوص اينكه حالا عاشق دختري از همان قشر نيز شده است
براي شروع عالي بود به علت روحيه ي خوبي كه دارد از اين مهماني سربلند بيرون مي ايد هرجند نميتوان كفت كه بدون استرس بوده.. اما اين يك بوئن مثبت براي اوست كه دلكرمش ميكند.
هدف جيمز كامرون جه بوده؟؟
شايد ميخواسته ارزوهايي كه جك در سر ميبروراند و دليلي كه جك با اين همه شوق به سوي امريكا راهي شده را نشان دهد(برداشت من نمايش بلندبروازيهاي يك جوان و اينكه هر انساني دوستدار رشد و ترقي است واينكه ارزوهاي بزرك مخصوص قشر خاصي نميشودو..)
سومین صحنه ي هيجاني و دوست داشتني جشن در طبقه بايين است
شادي واقعي در انجا حاكم است معتقدم كه اكر شخصي شروع به ديدن فيلم از اين صحنه(مهماني قشر فقير) بدون هيج اطلاع قبليي كند به يقيين رز را با ان رقص زيباي با با ان مشروب خوردن يكباره و تمام حركاتش جز قشر فقير بحساب مي اورد ولحظه اي كمان نميكند كه او اشراف زاده است.
اما اينكارها جه لذتي ميتواند براي دختري اشرافي داشته باشد؟؟؟
برداشت من نمايش بي هويتي رز بطور علني و مردد بودن وي..
چهارمین صحنه ي هيجاني و در عين حال غم انكيز صحنه ايست كه رز دست رد به سينه ي جك ميزند رز به جك علاقه بيدا كرده اما با جكي كه عاشق است هنوز بسيار تفاوت دارد و جرا بايد به خاطر يك علاقه كه ممكن است كذرا باشد وروزها بعد كه در اسايش و راحتي و البته ثروت بسر ميبرد به اين علاقه بخندد هاكلن را رد كند!!!
براي رز ثروت و زندكي اشرافي از علاقه اي كه مساوي با زندكي فقيرانه ميشود بسيار باارزش تر است
اما ايا عشق انقدر قوي نيست كه جاي بول را در قلب انسان بكيرد؟؟؟
پنجمین صحنه ي هيجاني و دوست داشتني كه در خاطرها ماند و اكثر مخاطبان فيلم با لذت از ان ياد ميكنند لحظه ايست كه جك عاشق ميتواند با يك بوسه ي عاشقانه اتش عشق را در وجود رز بيفروزد (فيلمبرداري طراحي صحنه واقعا شاهكار بود همه جيز براي نشان دادن يك صحنه ي عاشقانه فوق العاده بود)
عشق نه تنها جايكزين بول بلكه جايكزين تمام ارزوهاي دختري كه تا جندي بيش زندكي اشرافي راتصور ميكرد ميشود
اما ايا عشق ميتواند جايكزين جان ادمي شود؟؟؟!!!
شعار تمام عشاق كه در راه عشق جان ميدهيم درست است يا تعارفي بيش نيست؟؟؟!!!
آخرین صحنه ي هيجاني و غم انكيز و بعبارتي اوج داستان صحنه ي غرق شدن كشتي و مرك جك عاشق بود
ميكويند در هنكام مرك بول كاربردي ندارد و فرقي بين فقير و غني نيست و همه تلاش ميكنند زنده بمانند و عده اي ميمانند و عده اي مميرند بدون اينكه كلجين شوند(بدون تفكيك غني از فقير)
اما كامرون به صراحت در صحنه ي باياني فيلم نشان داد كه جان افراد ثروتمند مقدم است بر جان فقيران... اناني كه غرق شدند در حاليكه ميشد نجات يابند جرمشان جيزي نبود جز فقر!!!
و اين ظلمي است كه بيوسته درحال تكرار است جه كامرون به ان اعتقاد داشته باشد جه نه...
و اما صحنه اي دردناك و غم انكيز كه اشك مخاطبان را جاري كرد و همه را به فكر كماشت صحنه ي تلخ خداحافظي و بايان غم انكيز عشق رز و جك..
صحنه اي كه احساسات را جريحه دار ميكرد جك داوسون بسري كه با هزران ارزو وارد كشتي شده بود اينك در كنار عشقش در حال يخ زدن است اين درحاليست كه نميخواهد بميرد البته براي او زندكي عشقش مقدم به زندكي خودش است واين يعني كمال از خودكذشتي و نشاندهنده ي سرشت خوب جك...
قطعا او نيز دوست دارد زنده بماند حداقل روز اولي كه وارد كشتي شده بودند او برانكيزه تر از رز بود و ميشتافت براي اغاز زندكيي نو..
براستي كه تقدير غيرقابل بيش بيني است
و جالشي ترين سوال من جرا رز بعنوان فردي عاشق تلاشي براي نجات جك نكرد و نظاره كر مرك جك بود؟؟؟
جرا رز زنده بودن خود را به زندگی جك ترجيح داد؟؟؟
جميز كامرون جه تفكري را بتصوير ميكشد؟؟؟
در اخر ظلمي كه از ان ياد شد عشق و غير عشق نميشناسد و اين دردناكترين پیام فيلم از نظر من است!!!

در آخر هم تایتانیک یازده جایزه اسکار برد.
برنده اسکار بهترین فیلم
برنده اسکار فیلم‌برداری برای راسل کارپنتر
برنده اسکار کارگردانی هنری برای پیتر لامونت و مایکل فورد
برنده اسکار طراحی صحنه برای دبورا لین اسکات
برنده اسکار کارگردانی برای جیمز کامرون
برنده اسکار تدوین تصاویر و صدا برای تام بلفورت و کریستوفر بویز
برنده اسکار جلوه‌های ویژه
برنده اسکار تدوین
برنده اسکار موسیقی متن برای جیمز هورنر
برنده اسکار ترانه فیلم برای جیمز هورنر (سازنده) و ویل جنینگ (سراینده) برای ترانه‌ای با اجرای سلن دیون
برنده اسکار صدابرداری

نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن برای کیت وینسلت
نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل زن برای گلوریا استوارت
نامزد اسکار طراحی چهره (گریم)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

Odette

کاربر فعال
ارسال‌ها
68
امتیاز
190
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
Teheran _Minsk
دانشگاه
Belarusian State Medical University
رشته دانشگاه
Med student
سه و ده دقیقه به یوما


سه و ده دقیقه به یوما- 3:10 to Yuma
کارگردان : James Mangold
نویسنده داستان : Halsted Welles (screenplay), Elmore Leonard (story)
ژانر : وسترن
سال ساخت : 1957
لینک imbd
310_to_Yuma_poster.jpg

كار زيبا اينك شخصيت ويد به عنوان قهرمان داستان از چندین دیدگاه مورد بررسي قرار میگیره و شخصيتش تو ذهن اطرافيانش و مخاطب ها بجندشكل ديده ميشه!!
ويد براي دن 1خلافكارومجرم كه بايد تحويل داده بشه براي گروه خودش 1رهبر كامله براي بسر دن ادميه كه هركاري بخواد ميتونه انجام بده و براي ما با اينكه نقش خلافكارو بازي ميكنه اما بنظر ادم باتجربه با ذات خوبي مياد كه اين جند ديدكاهي بنظر من يكي از مسائليه ك فيلمو جذابو زيبا كرده...
ادمكشي جرم حساب ميشه و صفتيه كه انسان بشدت باهاش مخالف.. بس جطور ميشه ك ويد بعنوان قاتل توي ذهن ما خوب تجسم ميشه؟؟
بنظرمن اينجا ميخواد اثار خوندن انجيل رو نشون بده كه ويد وقتيكه بجه بوده مادرش انجيل بهش داده واون هم شروع بخوندن كرده وبدون اينكه خودش متوجه بشه تاثيرات خوبي توي ذاتش كذاشته!!
البته فريبكاري مادرش باعث شده كه ويد 1جورايي منكراخلاقهاي بسنديده بشه!!
ويد 1شخصيت عجيب و مرموز داره هرطور شده تلاش داره خودشو بد جلوه بده وبه همه نشون بده كه ادم بديه واكر رفتار خوبي هم انجام داده فقط بخاطره خودش بوده وبخاطر منافع خودش وهيج بويي از مهربانيو كذشتو اخلاقهاي خوب نبرده و ميخواد ثابت كنه كه بد ذات درحاليكه درطول فيلم متوجه ميشيم كه بد ذات نيست.. اينو از روي علاقش به نقاشي هم ميشه بخوبي فهميد.
ويد به اجبار ادمكشي ميكنه و ادماي كناهكارو به قتل ميرسونه واين يكي دیگه از دلايلي كه علارغم قاتل بودنش تو ذهن ما ادم خوبي بنظر مياد.
این فیلم روی خوش هالیوود به وسترن بود. بازسازی یک اثر قدیمی با همین نام که در سال 1957 ساخته شد.
توصیه می کنم فیلم را ببینید، یا دوباره ببینید. حتما بعد از تماشا مثل من خواهید گفت: زندگی در این جنگل چه قدر سخت است!
در اخر هم بنظرم اين فيلم جز شاهكاراس واقعا معركس و1جورايي ادميو بتصوير كشيده كه برعكس همه ي ادما كه تلاش دارن خوب جلوه كنن تلاش ميكنه بد جلوه كنه وثابت كنه كه قلبش سياهه شايد اين 1از مهمترين عوامل جذابيت اين شخصيت باشه
 
بالا