اگه کنکوری 94 بودم حرفی که دبیر شیمیم بهم زدو گوش میکردم: بشین درستو بخون یه دیوارم دور خودت بکش! واقعن توجه به دیگران و درگیر حاشیه شدن یکی از بدترین آفت های سال کنکوره...
رو فیزیک در حد معقلول تری کار میکردم و بیشتر وقتمو میذاشتم رو زیست خوندن! فیزیک 80% هیچ دردی ازم دوا نکرد...!
کمتر تی وی نگاه میکردم
تست سخت شیمی بیشتر میزدم (راحت بگم، از تستای دبیرمون فرار نمیکردم...!)
و اینکه سعی میکردم کمتر اعتماد به نفس داشته باشم...!
اصلا آدمی نیستم ک سفسطه کنم.الانم ک همه چیز گذشته..از چیزی هم نمیخوام فرار کنم
منتها اگر کنکوری 94 بودم بیشعور بودن طراح رو لحاظ میکردم.ب این فکر میکردم ک ممکنه اونقدری موجوداتی جدا از انسان باشن ک ب کل ب هم بریزن بودجه بندی رو و کلا از ی درس ندن و از درسای دیگه خودشونو خفه کنن..
اگه کنکوری 94 بودم ب این اکتفا نمیکردم ک بم وعده ی کار دادن برای بعد کنکور تو زیست میشستم تمام کتابای بازارو میزدم..همه رو.حتی جزوه ی عمارلو ک ذره ای بار علمی نداشت رو هم میخوندم تا هیچ راه فراری برای یک طراح باقی نمونه
و اگر کنکوری 94 میبودم درک میکردم حرف خواهرم رو ک همه چیز روز کنکوره..همه چی.اول از زیست شروع میکردم
بله اگه کنکوری 94 بودم نمیخندیدم ب معلم زیستمون ک داشت تعریف میکرد طرف 90 زده زیستو بقیه اختصاصی ها رو پنجاه و عمومی ها میانگین شصت و رتبش شده چهارصد..
اگه کنکوری 94 بودم یک جمله میزدم سر در اتاقم روز قبل کنکور و فقط ب اون نگاه میکردم
"پوریا زیستت عالیه.فقط هم زیست مهمه.حواست باشه ضربه نخوری از نقطه قوتت"
میشستم تمام کتابای بازارو میزدم..همه رو.حتی جزوه ی عمارلو ک ذره ای بار علمی نداشت رو هم میخوندم تا هیچ راه فراری برای یک طراح باقی نمونه