- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 381
- امتیاز
- 2,756
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان جامع(سه)
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 96
- رشته دانشگاه
- بیوتکنولوژِی
بروجردي ها لهجه شون با خرم ابادي ها و ساير شهر هافرق داره
واسه ي اين كه فرق اين گويش و با بقيه ي جاها بدونين رجوعتون ميدم به ويكي پپديا
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%B4_%D8%A8%D8%B1%D9%88%D8%AC%D8%B1%D8%AF%DB%8C
اينم جند تا لغت بروجردي از اين جا گرفتم چون من خوودم ميتونم بيشتر بفهمم
شنَفتِیت ( شنیده اید ) که فقط فوتبال ایمانَه ( مربوط به ما می باشد ) تِه ( در ) دنیا که هر وقت یِه ( یک ) تیم فوتبالش تِه ( در ) لیگ برتر مِبازَه ( می بازد ) ، سریعا باختِش ِ ربط میَه ( می دهد ) و ِ ( به ) تیم ملی مُو ( مان ) ؟! چند ساله رسم شیَه ( شده ) هر وقت بعد اَ (از) یِه ( یک ) مسابقه تیم ملی ، باشگاه ها نتیجه نِمیرَن ( نمی گیرند ) سریعا مربیاشُو ( مربیانشان ) مِفتَه ( می افتد ) یائِشُو ( یادشان ) که چون یه ( یک ) بازیکن دییم ( داده ایم ) تیم ملی و بازیکنِمُو( بازیکنمان ) خَسَه وُریَشتَه ( خسته برگشته ) ، و ( به ) هَمی ( همین ) خاطر بازینه ( بازی را ) باختیم ( باخته ایم ) ! راسی (راستی ) وِ( به ) نظر شما شنوندگان عزیز رادیو وُوریرد ( بروجرد ) بین ای حرف مربییائی ( مربیانی ) که تیمشو( تیمشان ) چپ و راس ( راست ) مِبازه ( می بازد ) و ضرب المثل عروس تِه ( در ) بُوُو ( خانه پدری ) کور بی ( بود ) ، گُفتِن ( گفتند ) قَلاق ( کلاغ ) مین ِ را ( در راه ) چِش ِ ( چشم ) عروسِه ( عروس را ) قَلاق ( کلاغ ) پُوک ( خالی ) کِرده ، ربطی مِشه ( میشود ) پِیا ( پیدا ) کِرد ؟
منبع هم :http://www.farhad90.ir/post/1814
(اصن اقاهه دوست بابامه كپي پيست محسوب نميشه
ب زودي خودمم ي چيزي ميذارم
واسه ي اين كه فرق اين گويش و با بقيه ي جاها بدونين رجوعتون ميدم به ويكي پپديا
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%B4_%D8%A8%D8%B1%D9%88%D8%AC%D8%B1%D8%AF%DB%8C
اينم جند تا لغت بروجردي از اين جا گرفتم چون من خوودم ميتونم بيشتر بفهمم
شنَفتِیت ( شنیده اید ) که فقط فوتبال ایمانَه ( مربوط به ما می باشد ) تِه ( در ) دنیا که هر وقت یِه ( یک ) تیم فوتبالش تِه ( در ) لیگ برتر مِبازَه ( می بازد ) ، سریعا باختِش ِ ربط میَه ( می دهد ) و ِ ( به ) تیم ملی مُو ( مان ) ؟! چند ساله رسم شیَه ( شده ) هر وقت بعد اَ (از) یِه ( یک ) مسابقه تیم ملی ، باشگاه ها نتیجه نِمیرَن ( نمی گیرند ) سریعا مربیاشُو ( مربیانشان ) مِفتَه ( می افتد ) یائِشُو ( یادشان ) که چون یه ( یک ) بازیکن دییم ( داده ایم ) تیم ملی و بازیکنِمُو( بازیکنمان ) خَسَه وُریَشتَه ( خسته برگشته ) ، و ( به ) هَمی ( همین ) خاطر بازینه ( بازی را ) باختیم ( باخته ایم ) ! راسی (راستی ) وِ( به ) نظر شما شنوندگان عزیز رادیو وُوریرد ( بروجرد ) بین ای حرف مربییائی ( مربیانی ) که تیمشو( تیمشان ) چپ و راس ( راست ) مِبازه ( می بازد ) و ضرب المثل عروس تِه ( در ) بُوُو ( خانه پدری ) کور بی ( بود ) ، گُفتِن ( گفتند ) قَلاق ( کلاغ ) مین ِ را ( در راه ) چِش ِ ( چشم ) عروسِه ( عروس را ) قَلاق ( کلاغ ) پُوک ( خالی ) کِرده ، ربطی مِشه ( میشود ) پِیا ( پیدا ) کِرد ؟
منبع هم :http://www.farhad90.ir/post/1814
(اصن اقاهه دوست بابامه كپي پيست محسوب نميشه
ب زودي خودمم ي چيزي ميذارم