- شروع کننده موضوع
- #1
mhnp
کاربر فعال
آیندهی الگوی معیشت غرب، به عنوان الگوی معیشتی چیره و حاکم در جهان پس از بحران مالی سال ۲۰۰۷، بیش از گذشته برای عناصر فکری و اجرایی محل توجه و سوال شده است. عناصر فکری سعی میکنند با درسهایی که از این بحران گرفتهاند تا جای امکان داشتههای نظری خود را اصلاح کنند، عناصر اجرایی هم با ترس و لرز سعی میکنند محافظهکارانه مدیریت بحران کنند و اوضاع را به وضعیت پیش از بحران باز گردانند. مبهم بودن آیندهی الگوی معیشت غرب واضحترین پیشبینی از سوی عناصر فکری شاخص در این الگو است.
متن زیر مقالهای از نیل فرگوسن Niall Ferguson، استاد تاریخ الگوی معیشت غرب در دانشگاه هاروارد و مدرسه الگوی معیشت غرب در لندن است که طی آن سعی دارد یک تا دو سال آیندهی الگوی معیشت غرب را در جهان بررسی و تحلیل کند. ترجمه و تنظیم این متن در وبسایت کدآمایی و مرکز پایش برای ارائهی تصویری از آیندهی الگوی معیشت غرب به مخاطبان انجام شده است.
شاید بتوان سال ٢٠١٣ را سال بدمستی در الگوی معشیت غرب نامید. همان طوری که امی واین هاوس[۱] خوانندهی زن انگلیسی در یکی از کارهایش خوانده: «آنها میخواهند مرا بفرستند برای ترک الکل اما من میگویم: نه، نه، نه.» امی واینهاوس یک خوانندهی زن انگلیسی است که اعتیاد به الکل داشت و در سال ۲۰۱۱ در ۲۷ سالگی به دلیل مصرف بیش از اندازهی الکل مرد/مرکز پایش.-
در سال ٢٠١٣ رؤسای مهمترین بانکهای مرکزی دنیا با جلوداری رئیس بانک مرکزی آمریکا مانند این خوانندهی الکلی فریاد بدمستیشان به هوا بود. در تابستان هم بانک مرکزی آمریکا و هم بانک مرکزی چین نشان دادند که میخواهند سیاستهای پولیشان را به حالت عادی بازگردانند. بنبرنانکی[۲] رئیس بانک مرکزی آمریکا آشکارا از محدود کردن سیاست خرید نامحدود اوراق قرضه توسط بانک مرکزی آمریکا سخن گفت که به تسهیل کمّی[۳] معروف است -یک سیاست نامتعارف پولی که در آن حجم زیادی پول به الگوی معیشت تزریق میشود و به بیان ساده میتوان آن را چاپ یا خلق نامتعارف پول نامید/مرکز پایش-. رئیس بانک مرکزی چین ژائو ژیائو چوآن[۴] نیز سعی کرد تا افسار رشد بدون ترمز نقدینگی را در کشورش بکشد. اما وقتی در هر دو کشور بازارها واکنش وحشیانهای از خود نشان دادند، به گونهای که در آمریکا بازدهی اوراق قرضه سر به آسمان کشید و در چین بهرهی بین بانکی جهشی سریع کرد، مقامات پولی عقب نشستند.
فدرال رزرو آمریکا«این مشکلی است که خیلی از خوانندگان موسیقی پاپ با آن روبهرو میشوند: بعد از سالها اعتیاد به محرکهایی مثل الکل، ترک اعتیاد برای آنها آسان نیست. درست مثل الگوهای معیشتی که به خلق پول ربوی و تزریق آن در قالب محرکهای مالی به الگوی معیشت، معتاد شدهاند و دیگر به این سادگیها نمیتوانند آنرا ترک کنند. البته انواع توجیهات روشنفکرانه و علمی هم برای تداوم این اعتیاد و تزریق محرکهای مالی به اقتصاد وجود دارند.»
در ماه نوامبر مردی که به نظر میرسید میخواهد جایگزین برنانکی -رئیس بانک مرکزی آمریکا- شود یعنی لری سامرز[۵]، عنوان کرد که اقتصاد آمریکا احتمالاً دچار یک رکود طولانی شده باشد. دیگر دانشمندان حوزهی الگوی معیشت نیز همچنان نگرانند که در اروپا، کاهش ملایم در نرخ تورم در دهههای اخیر میتواند به کاهش شدید در قیمتها تبدیل شود، اتفاقی که میتواند در آمریکا نیز رخ دهد.
در حال حاضر شاخصهایی وجود دارند که نشان میدهند اقتصاد جهان مجموعاً در حال انرژی گرفتن است. صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده که نرخ رشد جهانی از ٢.٩ درصد در سال گذشته به ٣.۶ درصد در سال ٢٠١۴ افزایش یابد و در ۴ سال آینده به رقمی در حدود ۴ درصد یا حتی بیشتر هم برسد. نرخی که بیش از متوسط نرخ رشد در دهههای ١٩٨٠، ١٩٩٠ و ٢٠٠٠ است.
این تفاوت میان الگوهای معیشت به اصطلاح پیشرفتهای که دچار افت عملکرد شدهاند با بقیه الگوهای معیشت جهان که رشدی افزایشی دارند دستکم ۷ سؤال جدی را ایجاد میکند، سؤالاتی که به طور خاص بانکهای مرکزی باید از خودشان بپرسند. نهادهایی از این دست هر یک به نوعی در شکلگیری وضعیت موجود نقش داشتهاند. خصوصاً در دنیای بههمپیوستهی امروز که تصمیمهای آنها تنها در محدودهی کشورها باقی نمیماند و بدون شک دارای تبعات جهانی است.
فدرال رزرو آمریکا
«تفاوت میان الگوهای معیشت به اصطلاح پیشرفتهای که دچار افت عملکرد شدهاند با بقیه الگوهای معیشت جهان که رشدی افزایشی دارند دستکم ۷ سؤال جدی را ایجاد میکند، سؤالاتی که به طور خاص بانکهای مرکزی باید از خودشان بپرسند.»[/b]
سوال یکم: بانک مرکزی آمریکا تحت مدیریت جدید خود یعنی جنت یِلِن[۶] چگونه عمل خواهد کرد؟ او به نظر با درمان الگوی معیشت معتادی که حالا به یکباره اعتیاد خود را به تزریق پول کنار گذاشته موافق است. عرضهی نامتعارف پول به اکانمی باید دیر یا زود متوقف شود، اما نگاه واقعبینانهی یلن به وضعیت بازار کار آمریکا نشان میدهد که او سعی خواهد کرد تا نرخ بهره را بیش از سایر متغیرها پایین نگه دارد -تا نرخ بهرهی پایینتر بتواند زمینهی سرمایهگذارهای بیش تر را ایجاد کند و این سرمایهگذاریها میزان اشتغال را افزایش داده و از بیکاری بکاهند/مرکز پایش.- چالش اصلی در این شرایط، عملیاتی کردن نظام جدید هدایت روبهجلو و پایین نگه داشتن نرخ های بهره است -هدایت رو به جلو ابزار اعمال سیاست پولی است که بانکهای مرکزی از آن استفاده میکنند و در آن صرفاً با پیشبینی خود، روی انتظارات بازار از نرخهای بهره در آینده تاثیر میگذارند/مرکز پایش.- آن هم در شرایطی که سایر شاخصها با این سیاست همراهی نمیکنند و نشان میدهند که اقتصاد بازگشت به شرایط عادی را آغاز کرده و در حال بازیابی خود است (وضعیتی که مارک کارنی[۷] رئیس بانک مرکزی انگلیس به خوبی با آن آشناست چرا که مدتها با آن دست پنجه نرم کرده است).
آمریکا از چند جهت در حال بازیابی است. امکان استخراج گاز و نفت از سنگهای رستی[۸] به بخش انرژی آمریکا رونقی ناگهانی داده است. درهی سیلیکون[۹] -محل تمرکز شرکتهای حوزهی تکنولوژی اطلاعات/مرکز پایش.- رشد و رونق خوبی پیدا کرده است. بازار سهام دارد به رکوردهای بالایی دست مییابد. جالبتر از همه، کنگرهی عمیقاً قطبی آمریکا به تازگی به یک توافق مالی دو ساله رسیده است که مخارج دولت را در کوتاه مدت کمی تقویت میکند در حالیکه کسری بودجه را در بلندمدت کاهش میدهد.
بحران اقتصادی«احتمال قوی این است که بازارها به این خبرها و دیگر خبرهای خوب واکنش نشان خواهند داد، نتیجهی کوتاهمدت این اتفاق شاید واکنش شدید بازار سهام به آن باشد به گونهای که بازار بخواهد خود را با شرایط جدید وفق دهد؛ اتفاقی که مشابه آن را در سالهای ١٩٨٠ و ١٩٨٧ مشاهده کردیم -در این سالها بازارهای بورس در آمریکا و جهان سقوط شدیدی کردند/مرکز پایش.-»
سوال دوم: بانکهای مرکزی دیگر کشورها نسبت به تغییر سیاست پولی در واشنگتن چه واکنشی نشان خواهند داد؟ در فرانکفورت، بانک مرکزی اروپا میداند که کشورهای حاشیهای در اتحادیهی اروپا هنوز برای نرخهای بهرهی بالاتر آماده نیستند؛ حتی اگر الگوهای معیشت اسپانیا، ایرلند و یونان نشانههایی از زنده شدن و بازگشت به شرایط عادى را از خود نشان دهند. بیکاری در حاشیهی اتحادیهی اروپا به طرز افتضاحی بالا است. به علاوه، بزرگترین خطر در اروپا همچنان تودهگرایی[۱۰] است. پوپولیسمی که در انتخابات پارلمانی اروپا با انتخاب افرادی مثل مارین لوپن[۱۱] میتواند یک فرصت طلایی برای بروز پیدا کند -مارین لوپن رهبر سومین حزب شاخص فرانسه یعنی جبههی ملی است که از نظر سیاسی راستگرای افراطی به حساب میآید. این حزب قائل به سُورینتیزم است که به دنبال دستیابی به استقلال سیاسی و سپس حفظ آن است و با فدرالیزم و حرکتهای جداییطلبانه بهشدت مخالف است. این حزب از نظر اجتماعی محافظهکار است؛ با مهاجرت مخالف است و به عوامگرایی راستگرایانه معتقد است. رویکرد آن در سطح جهانی ضد جهانیسازی است و نسبت به اتحادیهی اروپا بدبین است/مرکز پایش.-
سوال سوم: آیا تودهگرایان یا همان پوپولیستها موفق خواهند شد تا فرآیند پیچیدهى ایجاد یک اتحادیهى بانکی را متوقف کنند؟ فرآیندى که پیشنیاز بازیابی دائم نظام مالى اروپا است؛ شاید نتوانند. اگر تودهگراها موفق شوند تا آن فرآیند را متوقف کنند شاید سوسیال-دموکراتها و دموکراتهای مسیحى هم تشویق شوند تا یک ائتلاف بزرگ در پارلمان اروپا ایجاد کنند، ائتلافى که مىتواند گام دیگرى به سوى آلمانىسازى[۱۲] خاموش اتحادیهى اروپا باشد -سوسیال-دموکراتها و دموکراتهای مسیحى دو حزب اصلى آلمان هستند؛ رهبر حزب دموکراتهای مسیحى آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان است که در حال حاضر قدرت را در دست دارد. سوسیال-دموکراتها و دموکراتهای مسیحی ممکن است بتوانند با هم یک ائتلاف بزرگ ایجاد کنند و به صورت متحد در پارلمان اروپا شرکت کنند. این باعث خواهد شد تا آنها بتوانند خواستههای خود را به بقیهی کشورها بقبولانند و اوضاع را در اتحادیهى اروپا به نفع آلمان پیش ببرند. -در واقع منظور از آلمانیسازی اتحادیهی اروپا در اینجا قدرت بالای سیاسی-اقتصادی آلمان در اتحادیهی اروپاست که میتواند در میان کشورهای این اتحادیه برای اتخاذ سیاستهای مدنظر خود همگرایی ایجاد کند/مرکز پایش-.
در همین حال در ژاپن، هیچ شوقی نسبت به این بازپروری پولی و ترک اعتیاد به ربا -در قالب چاپ و عرضهی گستردهی پول/مرکز پایش - وجود ندارد: دولت آبه Abe مشخصاً از بانک مرکزی ژاپن انتظار دارد تا اقتصاد ژاپن را با محرکهای مالی بیشتری -در قالب خلق پول گسترده و تزریق آن به الگوی معیشت- تحریک کند. اگر الگوی معیشت ژاپن تحریک نشود امیدها برای اینکه الگوی معیشت ویراست آبه یعنی آبِنومیکس[۱۳] تورم این کشور را در نرخی بالاتر از ٢% نگه دارد، کم رنگ خواهد شد -تورم پایین و نزدیک به صفر و در بعضی موارد منفی در الگوی معیشت پولمبنای غرب یعنی اکانمی نشان از کمرونق بودن الگوی معیشت است؛ چراکه وقتی مشتری برای کالاها و خدمات در بازار کم شده و بازار از رونق بیفتد، فروشندگان مجبور میشوند تا قیمتهای خود را کمتر افزایش دهند یا ثابت نگه دارند یا حتی کاهش دهند؛ در نتیجه رشد نرخ عمومی قیمتها یا همان نرخ تورم به صفر نزدیک شده یا حتی منفی می شود/مرکز پایش-.
سوال چهارم: آیا ژاپن خواهد توانست با سیاست تسهیل کمی یا همان عرضهی غیرمتعارف پول ادامه دهد؟ درحالىکه آمریکا مبتنى بر سیاست محدودکردن عرضهى پول عمل میکند. شاید ممکن باشد؛ اما اینکه تسهیل کمى بتواند رشدى مداوم و نرخ تورمی بالاتر از نرخ فعلى را ایجاد کند، بستگى به نشانهاى دارد که به نشانهی سوم معروف[۱۴] است؛ نشانهای که مشخص میکند، آیا اصلاح ساختاری واقعاً موثر بوده است یا خیر؟
مقایسهی چین بهعنوان همسایهی ژاپن و رقیب استراتژیک آن قابل توجه است. حداقل شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه بانک خلق چین[۱۵] سیاستهای پولی انقباضی را برای کاهش حجم پول و کم کردن تقاضا از سر گرفته است تا در جهت تحمیل یک بحران اعتباری خودساخته و کنترلشده در بخش بانکداری سایه[۱۶] اقدام کرده باشد. این موضوع مبنای طرح ۳ پرسش آخر است:
سوال پنجم: چین واقعاً میتواند جریان رشد خود را حفظ کند؟ در حالیکه بهطور همزمان، حباب اعتباری را تخلیه میکند و اصلاحات ساختاری را پیاده مینماید؛ اصلاحاتی که بعد از سومین جلسهی کمیتهی مرکزی حزب کمونیست اعلام گردید -این جلسه از ۱۸ تا ۲۲ دسامبر ۱۹۷۸ در شهر پکن چین برگزار شد و مبنی بر آن اصلاحات اساسی در سیاست و الگوی معیشت چین آغاز گردید و شروعی بر سیاستهای انقلابی مائو بود/مرکز پایش.
سوال ششم: اگر پاسخ سوال پنجم، منفی است، چهطور طبقهی متوسط گستردهی چین واکنش نشان خواهد داد؟
سوال هفتم: با در نظر گرفتن وضعیتی که در سال ۲۰۱۴ میلادی از اعتراضات مردمی شاهد بودهایم؛ آیا رهبران پکن امکان پاسخگویی به نارضایتی داخلی مردم خود را دارند آنهم با وجود سیاست خارجیای که بیشتر از سال قبل به دنبال قدرتنمایی خواهد بود؟
من به دانستن پاسخ این چند سؤال آخر تظاهر نمیکنم؛ اما پاسخ به این پرسشها میتواند نشان دهد اوضاع جهانی که به ربای سازمانیافته معتاد شده است چگونه پیش خواهد رفت، خوب یا بد؟
نیل فرگوسن
۱۸ دی ۱۳۹۲
Niall Ferguson
۸ January 2014
[۱]. Amy Winehouse
[۲]. Ben Bernanke
[۳]. Open-Ended Bond Purchases/Quantitative Easing
[۴]. Zhou Xiaochuan
[۵]. Larry Summers
[۶]. Janet Yellen
[۷]. Mark Carney
[۸]. Shale
[۹]. Silicon Valley
[۱۰]. Populism
[۱۱]. Marine Le Pen
[۱۲]. Germanization
[۱۳].Abenomics: ترکیب دو کلمهی آبه و اکانامی بهعنوان نامی برای نسخهی تجویزی آبه نخستوزیر ژاپن برای اقتصاد این کشور/مرکز پایش.-
[۱۴]. Third Arrow
[۱۵]. People’s Bank of China
[۱۶]. Shadow Banking
http://www.project-syndicate.org/commentary/niall-ferguson-poses-seven-questions-for-a-global-economy-that-should-recover-slowly-in-2014
متن زیر مقالهای از نیل فرگوسن Niall Ferguson، استاد تاریخ الگوی معیشت غرب در دانشگاه هاروارد و مدرسه الگوی معیشت غرب در لندن است که طی آن سعی دارد یک تا دو سال آیندهی الگوی معیشت غرب را در جهان بررسی و تحلیل کند. ترجمه و تنظیم این متن در وبسایت کدآمایی و مرکز پایش برای ارائهی تصویری از آیندهی الگوی معیشت غرب به مخاطبان انجام شده است.
شاید بتوان سال ٢٠١٣ را سال بدمستی در الگوی معشیت غرب نامید. همان طوری که امی واین هاوس[۱] خوانندهی زن انگلیسی در یکی از کارهایش خوانده: «آنها میخواهند مرا بفرستند برای ترک الکل اما من میگویم: نه، نه، نه.» امی واینهاوس یک خوانندهی زن انگلیسی است که اعتیاد به الکل داشت و در سال ۲۰۱۱ در ۲۷ سالگی به دلیل مصرف بیش از اندازهی الکل مرد/مرکز پایش.-
در سال ٢٠١٣ رؤسای مهمترین بانکهای مرکزی دنیا با جلوداری رئیس بانک مرکزی آمریکا مانند این خوانندهی الکلی فریاد بدمستیشان به هوا بود. در تابستان هم بانک مرکزی آمریکا و هم بانک مرکزی چین نشان دادند که میخواهند سیاستهای پولیشان را به حالت عادی بازگردانند. بنبرنانکی[۲] رئیس بانک مرکزی آمریکا آشکارا از محدود کردن سیاست خرید نامحدود اوراق قرضه توسط بانک مرکزی آمریکا سخن گفت که به تسهیل کمّی[۳] معروف است -یک سیاست نامتعارف پولی که در آن حجم زیادی پول به الگوی معیشت تزریق میشود و به بیان ساده میتوان آن را چاپ یا خلق نامتعارف پول نامید/مرکز پایش-. رئیس بانک مرکزی چین ژائو ژیائو چوآن[۴] نیز سعی کرد تا افسار رشد بدون ترمز نقدینگی را در کشورش بکشد. اما وقتی در هر دو کشور بازارها واکنش وحشیانهای از خود نشان دادند، به گونهای که در آمریکا بازدهی اوراق قرضه سر به آسمان کشید و در چین بهرهی بین بانکی جهشی سریع کرد، مقامات پولی عقب نشستند.
فدرال رزرو آمریکا«این مشکلی است که خیلی از خوانندگان موسیقی پاپ با آن روبهرو میشوند: بعد از سالها اعتیاد به محرکهایی مثل الکل، ترک اعتیاد برای آنها آسان نیست. درست مثل الگوهای معیشتی که به خلق پول ربوی و تزریق آن در قالب محرکهای مالی به الگوی معیشت، معتاد شدهاند و دیگر به این سادگیها نمیتوانند آنرا ترک کنند. البته انواع توجیهات روشنفکرانه و علمی هم برای تداوم این اعتیاد و تزریق محرکهای مالی به اقتصاد وجود دارند.»
در ماه نوامبر مردی که به نظر میرسید میخواهد جایگزین برنانکی -رئیس بانک مرکزی آمریکا- شود یعنی لری سامرز[۵]، عنوان کرد که اقتصاد آمریکا احتمالاً دچار یک رکود طولانی شده باشد. دیگر دانشمندان حوزهی الگوی معیشت نیز همچنان نگرانند که در اروپا، کاهش ملایم در نرخ تورم در دهههای اخیر میتواند به کاهش شدید در قیمتها تبدیل شود، اتفاقی که میتواند در آمریکا نیز رخ دهد.
در حال حاضر شاخصهایی وجود دارند که نشان میدهند اقتصاد جهان مجموعاً در حال انرژی گرفتن است. صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده که نرخ رشد جهانی از ٢.٩ درصد در سال گذشته به ٣.۶ درصد در سال ٢٠١۴ افزایش یابد و در ۴ سال آینده به رقمی در حدود ۴ درصد یا حتی بیشتر هم برسد. نرخی که بیش از متوسط نرخ رشد در دهههای ١٩٨٠، ١٩٩٠ و ٢٠٠٠ است.
این تفاوت میان الگوهای معیشت به اصطلاح پیشرفتهای که دچار افت عملکرد شدهاند با بقیه الگوهای معیشت جهان که رشدی افزایشی دارند دستکم ۷ سؤال جدی را ایجاد میکند، سؤالاتی که به طور خاص بانکهای مرکزی باید از خودشان بپرسند. نهادهایی از این دست هر یک به نوعی در شکلگیری وضعیت موجود نقش داشتهاند. خصوصاً در دنیای بههمپیوستهی امروز که تصمیمهای آنها تنها در محدودهی کشورها باقی نمیماند و بدون شک دارای تبعات جهانی است.
فدرال رزرو آمریکا
«تفاوت میان الگوهای معیشت به اصطلاح پیشرفتهای که دچار افت عملکرد شدهاند با بقیه الگوهای معیشت جهان که رشدی افزایشی دارند دستکم ۷ سؤال جدی را ایجاد میکند، سؤالاتی که به طور خاص بانکهای مرکزی باید از خودشان بپرسند.»[/b]
سوال یکم: بانک مرکزی آمریکا تحت مدیریت جدید خود یعنی جنت یِلِن[۶] چگونه عمل خواهد کرد؟ او به نظر با درمان الگوی معیشت معتادی که حالا به یکباره اعتیاد خود را به تزریق پول کنار گذاشته موافق است. عرضهی نامتعارف پول به اکانمی باید دیر یا زود متوقف شود، اما نگاه واقعبینانهی یلن به وضعیت بازار کار آمریکا نشان میدهد که او سعی خواهد کرد تا نرخ بهره را بیش از سایر متغیرها پایین نگه دارد -تا نرخ بهرهی پایینتر بتواند زمینهی سرمایهگذارهای بیش تر را ایجاد کند و این سرمایهگذاریها میزان اشتغال را افزایش داده و از بیکاری بکاهند/مرکز پایش.- چالش اصلی در این شرایط، عملیاتی کردن نظام جدید هدایت روبهجلو و پایین نگه داشتن نرخ های بهره است -هدایت رو به جلو ابزار اعمال سیاست پولی است که بانکهای مرکزی از آن استفاده میکنند و در آن صرفاً با پیشبینی خود، روی انتظارات بازار از نرخهای بهره در آینده تاثیر میگذارند/مرکز پایش.- آن هم در شرایطی که سایر شاخصها با این سیاست همراهی نمیکنند و نشان میدهند که اقتصاد بازگشت به شرایط عادی را آغاز کرده و در حال بازیابی خود است (وضعیتی که مارک کارنی[۷] رئیس بانک مرکزی انگلیس به خوبی با آن آشناست چرا که مدتها با آن دست پنجه نرم کرده است).
آمریکا از چند جهت در حال بازیابی است. امکان استخراج گاز و نفت از سنگهای رستی[۸] به بخش انرژی آمریکا رونقی ناگهانی داده است. درهی سیلیکون[۹] -محل تمرکز شرکتهای حوزهی تکنولوژی اطلاعات/مرکز پایش.- رشد و رونق خوبی پیدا کرده است. بازار سهام دارد به رکوردهای بالایی دست مییابد. جالبتر از همه، کنگرهی عمیقاً قطبی آمریکا به تازگی به یک توافق مالی دو ساله رسیده است که مخارج دولت را در کوتاه مدت کمی تقویت میکند در حالیکه کسری بودجه را در بلندمدت کاهش میدهد.
بحران اقتصادی«احتمال قوی این است که بازارها به این خبرها و دیگر خبرهای خوب واکنش نشان خواهند داد، نتیجهی کوتاهمدت این اتفاق شاید واکنش شدید بازار سهام به آن باشد به گونهای که بازار بخواهد خود را با شرایط جدید وفق دهد؛ اتفاقی که مشابه آن را در سالهای ١٩٨٠ و ١٩٨٧ مشاهده کردیم -در این سالها بازارهای بورس در آمریکا و جهان سقوط شدیدی کردند/مرکز پایش.-»
سوال دوم: بانکهای مرکزی دیگر کشورها نسبت به تغییر سیاست پولی در واشنگتن چه واکنشی نشان خواهند داد؟ در فرانکفورت، بانک مرکزی اروپا میداند که کشورهای حاشیهای در اتحادیهی اروپا هنوز برای نرخهای بهرهی بالاتر آماده نیستند؛ حتی اگر الگوهای معیشت اسپانیا، ایرلند و یونان نشانههایی از زنده شدن و بازگشت به شرایط عادى را از خود نشان دهند. بیکاری در حاشیهی اتحادیهی اروپا به طرز افتضاحی بالا است. به علاوه، بزرگترین خطر در اروپا همچنان تودهگرایی[۱۰] است. پوپولیسمی که در انتخابات پارلمانی اروپا با انتخاب افرادی مثل مارین لوپن[۱۱] میتواند یک فرصت طلایی برای بروز پیدا کند -مارین لوپن رهبر سومین حزب شاخص فرانسه یعنی جبههی ملی است که از نظر سیاسی راستگرای افراطی به حساب میآید. این حزب قائل به سُورینتیزم است که به دنبال دستیابی به استقلال سیاسی و سپس حفظ آن است و با فدرالیزم و حرکتهای جداییطلبانه بهشدت مخالف است. این حزب از نظر اجتماعی محافظهکار است؛ با مهاجرت مخالف است و به عوامگرایی راستگرایانه معتقد است. رویکرد آن در سطح جهانی ضد جهانیسازی است و نسبت به اتحادیهی اروپا بدبین است/مرکز پایش.-
سوال سوم: آیا تودهگرایان یا همان پوپولیستها موفق خواهند شد تا فرآیند پیچیدهى ایجاد یک اتحادیهى بانکی را متوقف کنند؟ فرآیندى که پیشنیاز بازیابی دائم نظام مالى اروپا است؛ شاید نتوانند. اگر تودهگراها موفق شوند تا آن فرآیند را متوقف کنند شاید سوسیال-دموکراتها و دموکراتهای مسیحى هم تشویق شوند تا یک ائتلاف بزرگ در پارلمان اروپا ایجاد کنند، ائتلافى که مىتواند گام دیگرى به سوى آلمانىسازى[۱۲] خاموش اتحادیهى اروپا باشد -سوسیال-دموکراتها و دموکراتهای مسیحى دو حزب اصلى آلمان هستند؛ رهبر حزب دموکراتهای مسیحى آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان است که در حال حاضر قدرت را در دست دارد. سوسیال-دموکراتها و دموکراتهای مسیحی ممکن است بتوانند با هم یک ائتلاف بزرگ ایجاد کنند و به صورت متحد در پارلمان اروپا شرکت کنند. این باعث خواهد شد تا آنها بتوانند خواستههای خود را به بقیهی کشورها بقبولانند و اوضاع را در اتحادیهى اروپا به نفع آلمان پیش ببرند. -در واقع منظور از آلمانیسازی اتحادیهی اروپا در اینجا قدرت بالای سیاسی-اقتصادی آلمان در اتحادیهی اروپاست که میتواند در میان کشورهای این اتحادیه برای اتخاذ سیاستهای مدنظر خود همگرایی ایجاد کند/مرکز پایش-.
در همین حال در ژاپن، هیچ شوقی نسبت به این بازپروری پولی و ترک اعتیاد به ربا -در قالب چاپ و عرضهی گستردهی پول/مرکز پایش - وجود ندارد: دولت آبه Abe مشخصاً از بانک مرکزی ژاپن انتظار دارد تا اقتصاد ژاپن را با محرکهای مالی بیشتری -در قالب خلق پول گسترده و تزریق آن به الگوی معیشت- تحریک کند. اگر الگوی معیشت ژاپن تحریک نشود امیدها برای اینکه الگوی معیشت ویراست آبه یعنی آبِنومیکس[۱۳] تورم این کشور را در نرخی بالاتر از ٢% نگه دارد، کم رنگ خواهد شد -تورم پایین و نزدیک به صفر و در بعضی موارد منفی در الگوی معیشت پولمبنای غرب یعنی اکانمی نشان از کمرونق بودن الگوی معیشت است؛ چراکه وقتی مشتری برای کالاها و خدمات در بازار کم شده و بازار از رونق بیفتد، فروشندگان مجبور میشوند تا قیمتهای خود را کمتر افزایش دهند یا ثابت نگه دارند یا حتی کاهش دهند؛ در نتیجه رشد نرخ عمومی قیمتها یا همان نرخ تورم به صفر نزدیک شده یا حتی منفی می شود/مرکز پایش-.
سوال چهارم: آیا ژاپن خواهد توانست با سیاست تسهیل کمی یا همان عرضهی غیرمتعارف پول ادامه دهد؟ درحالىکه آمریکا مبتنى بر سیاست محدودکردن عرضهى پول عمل میکند. شاید ممکن باشد؛ اما اینکه تسهیل کمى بتواند رشدى مداوم و نرخ تورمی بالاتر از نرخ فعلى را ایجاد کند، بستگى به نشانهاى دارد که به نشانهی سوم معروف[۱۴] است؛ نشانهای که مشخص میکند، آیا اصلاح ساختاری واقعاً موثر بوده است یا خیر؟
مقایسهی چین بهعنوان همسایهی ژاپن و رقیب استراتژیک آن قابل توجه است. حداقل شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه بانک خلق چین[۱۵] سیاستهای پولی انقباضی را برای کاهش حجم پول و کم کردن تقاضا از سر گرفته است تا در جهت تحمیل یک بحران اعتباری خودساخته و کنترلشده در بخش بانکداری سایه[۱۶] اقدام کرده باشد. این موضوع مبنای طرح ۳ پرسش آخر است:
سوال پنجم: چین واقعاً میتواند جریان رشد خود را حفظ کند؟ در حالیکه بهطور همزمان، حباب اعتباری را تخلیه میکند و اصلاحات ساختاری را پیاده مینماید؛ اصلاحاتی که بعد از سومین جلسهی کمیتهی مرکزی حزب کمونیست اعلام گردید -این جلسه از ۱۸ تا ۲۲ دسامبر ۱۹۷۸ در شهر پکن چین برگزار شد و مبنی بر آن اصلاحات اساسی در سیاست و الگوی معیشت چین آغاز گردید و شروعی بر سیاستهای انقلابی مائو بود/مرکز پایش.
سوال ششم: اگر پاسخ سوال پنجم، منفی است، چهطور طبقهی متوسط گستردهی چین واکنش نشان خواهد داد؟
سوال هفتم: با در نظر گرفتن وضعیتی که در سال ۲۰۱۴ میلادی از اعتراضات مردمی شاهد بودهایم؛ آیا رهبران پکن امکان پاسخگویی به نارضایتی داخلی مردم خود را دارند آنهم با وجود سیاست خارجیای که بیشتر از سال قبل به دنبال قدرتنمایی خواهد بود؟
من به دانستن پاسخ این چند سؤال آخر تظاهر نمیکنم؛ اما پاسخ به این پرسشها میتواند نشان دهد اوضاع جهانی که به ربای سازمانیافته معتاد شده است چگونه پیش خواهد رفت، خوب یا بد؟
نیل فرگوسن
۱۸ دی ۱۳۹۲
Niall Ferguson
۸ January 2014
[۱]. Amy Winehouse
[۲]. Ben Bernanke
[۳]. Open-Ended Bond Purchases/Quantitative Easing
[۴]. Zhou Xiaochuan
[۵]. Larry Summers
[۶]. Janet Yellen
[۷]. Mark Carney
[۸]. Shale
[۹]. Silicon Valley
[۱۰]. Populism
[۱۱]. Marine Le Pen
[۱۲]. Germanization
[۱۳].Abenomics: ترکیب دو کلمهی آبه و اکانامی بهعنوان نامی برای نسخهی تجویزی آبه نخستوزیر ژاپن برای اقتصاد این کشور/مرکز پایش.-
[۱۴]. Third Arrow
[۱۵]. People’s Bank of China
[۱۶]. Shadow Banking
http://www.project-syndicate.org/commentary/niall-ferguson-poses-seven-questions-for-a-global-economy-that-should-recover-slowly-in-2014