همیشه شروع سال جدید مقدمه ای برا تغییر و تجربه بقیه میتونه کمک کننده باشه، هرکسی یه شیوه درس خوندن داره و برا هرکسی یه چیزی جواب میده...
اینجا مینویسم شاید یک نفر بعدها خوند و به دردش خورد...
واقعا باید نمره براتون مهم نباشه.خب برا من هیچ وقت نمره مهم نبود و چه قبل کنکور چه تو دانشگاه پاسخنامه چک نمیکردم و برا هیچ نمره ای جز یه درس عمومی که استاده به همه چادری ها بیست داده بود اعتراض نزدم. اما اگه برا شما مهمه تلاش کنید که مهم نباشه...
با همین تفکر با تعجب بسیار زیاد خودم سال دوم دانشگاه، شاگرد دوم شدم!!! چون قرار نیست استریت بشم اصلا دیگه به خودم زحمت نمیدم این لذت رو دوباره تجربه کنم، چون جز ۲۰۰ تومن هدیه هیچ سود دیگه ای نداره به نظرم! اما از اینکه تجربه اش کردم راضی ام چون تواناییمو تو این زمینه به دیگران و از همه مهم تر به خودم ثابت کردم و این قسمت خود بعدا برا امتحان تخصص به کمکم میاد چون شاگرد اول و سوم جزو ۲ درصد برتر علوم پایه بودن و این بهم نشون داد اگه بخوای میتونی به چیزی که بخوای برسی و بقیه اونقدرا هم شاخ نیستن...
سال اول معدلم حدود ۱۶.۷۰ بود...واقعا نمیدونستم چه جوری درس بخونم و از هیچ کسی هم نپرسیدم چون خجالت میکشیدم اما شما از یه سال بالایی درباره درس و استادا بپرسید!! اون سال یه دور همه درسا رو میخوندم دیگه فقط جزوه...ما گروه جزوه نویسی داریم و خودم جزوه نمینویسم سر کلاس و به جز دو تا درس که یکیش فایده ای نداشت کتاب نخوندم کلا به جز عمومی ها که همش کتابه و اگه خلاصه نخونید واقعا یه دور خوندنش هم معدلتون رو حسابی میبره بالا.
سال دوم واقعا نمیدونم چی شد و چرا این طور شد که دیگه یه زمان طولانی نمیذاشتم تا یه دور درس رو بخونم...به جاش زود یه دور میخوندم و بعد سریع تر از اون دو سه بار دوره میکردم و جز ویروس که بیست شدم برا درسی خلاصه نویسی نکردم. برا باکتری چون به خاطر برف امتحان عقب افتاد البته یه مسافرت یه روزه هم داشتم حدود ۵ بار دوره کردم اما آخراش یه دور برام فقط ۳ ساعت زمان میبرد...اون سال معدلم ۱۸/۸۸ شد! البته دو تا تربیت بدنی و حدود ۱۰ واحد عمومی هم داشتیم.
الان دیگه اگه واقعا بدونم یه درسی رو میوفتم انقدر که سخته دو بار مرور میکنم اما وسواسم نمیذاره که اصلا مرور نکنم و گاهی شده یک چهارم یه جزوه رو بیخیال بشم و نخونم اما واقعا نگیرید یه جلسه رو کلا حذف کنید ممکنه از یه جلسه سخت استاد آسون بگه و از جلسه ای که شما خوندین فقط از کتاب بگه و هیچی نتونین جواب بدید...
چون من فقط جزوه میخونم و جز جراحی کلا رفرنس رو نمیتونم درک کنم زیاد در طول ترم هم زیاد نمیتونم بخونم چون جزوه هامون رو بچه ها خیلی دیر آماده میکنن...اگه حوصله اش رو داشتم واقعا سر کلاس جزوه مینوشتم تا در طول سال مرور کنم اما ندارم، اگه دارید حتما این کار رو بکنید مرور خیلی خوبه...سر کلاسم برید بهتر از اینه که نرید حداقلش میدونید که فلان جلسه سختره...
اون دو کتاب هم که گفتم یکیش مرفولوژی دندون بود که به دردم خورد چون جزوه هاش افتضاح بود.
یکیش آناتومی سر و گردن بود که دو روز فرجه رو تا نزدیکای آخرش خوندم اما دیدم چیزی یادم نمونده و روز آخر با ناراحتی و استرس گرفتم جزوه ها رو خوندم.
جراحی هم برا دل خودم و چون ویراستار جزوه هاش بودم ،کتاب پیترسون میخوندم وگرنه تو فرجه امتحان نخوندم اما چون نمره ام خوب شد حتما همون هم تاثیر داشته.
تو عملی که اصلا نگم براتون واقعا نمره دست شما نیس...بخشی که گفتم حتما میوفتم بالاترین نمره بخش هام شد و بخشی که خیلی توش خوب بودم نمره اش به اون خوبی نبود...به خاطر همین کلا نمره براتون مهم نباشه تا جایی که نیوفتین واحدا رو. ترم پیش اونقدر کار پروتز مریض تو لابراتوار گیر کرد که کلا امتحانا تموم شد و واقعا آماده بودم برای هم اما همگروهیم افتاد اما من می افتادم.البته با یه هفته درگیری آخر پاسش کرد اما میشه گفت فقط از روی لج بود وگرنه منم باید مینداخت چون رو یه مریض کار میکردیم و منم لج کردم تو امتحانا میگفتم پسره خودش تنهایی بره سر مریض
تازه همین درس رو این روتیشن هم داریم و تا دو اردیبهشت باید تحویل بدیم که هنوز حتی مریض هم گیرم نیومده، اگه بیمار پارسیل می شناسید بگید ؛(
پس اگر نمره براتون مهمه تو عملی حداقل فاتحه تون خوانده س!