فاطمه.۱۴۴۱۶

[قاصدک]

خُب ، در واقع چیزی که اسمشو بشه گذاشت "هنر" ، ندارم ، اما گاهی برای دلِ خودم چندتا کاغذپاره رو به هم می چسبونم : )

 

[قاصدک]

پاسخ : فاطمه. - 14416

زیرگروه : کاردستی- ابتکاری
[size=14pt]توضیحات :[/size]
همون طور که می بینید این یک کارت پستاله : ) طرحش و درست کردنش کار ِ خودم بوده .
مواد لازم (!) : مقوّا - روبان - گواش - قیچی- ( بعدا نوشت : فرزندِ دلبندمُ داشت یادم می رفت : چسبِ رازی ! )
دالبُری بریدن ِ تهش رو هم با دست انجام دادم نه قیچی مخصوص : ) کُلا برش ِ دالبری ِ مقوا امضامه یه طورایی : )

 

[قاصدک]

پاسخ : فاطمه. - 14416

"
[size=10pt]در زندگی وقت هایی هست ، که خودت هم از خودت کلافه می شوی... وقت هایی که انگار یک نفر با ناخن های تیز ، تکه تکه ی خاطراتت ، باورهایت و اصلا تمام ِ فلسفه و امید ِ بودنت را که با گوشت و خونت آمیخته ، می خراشد و می کَند و می اندازد دور ! وقت هایی که تمام ِ وجودت دل می شود و آن دل ، تمام ِ تمنایش "رفتن" ... همان وقت ها که تکاپوی بیهوده ی آدم های اطرافت برای زنده بودن و به خیال خودشان زندگی کردن ، زهرخندی آمیخته با تمسخر روی لب هایت می نشاند و خراش های آن هیولای درونی ، کم کم به یک مجسمه ی توخالی بدلت می کند که هر آن انتظار می کشی فروبریزد ... دیگر آن موجود ِ کوچک ِ نحیف که همیشه قطره ی شوری کنج چشم هایش منتظر ِ ترَ کردن گونه هایش بود ، نیستی . دیگر هیچ کس نادیده ات نگرفته ، هیچ کس دلت را نشکسته که در تنهایی ات دست کم او را مقصر ِ حال خرابت بدانی ، هر چه هست درد ِ بی درمانی است که خاستگاهش عُمق ِ وجود ِ خود توست... همان وقت ها که لحظه لحظه اش را دمخور ِ حسی هستی که شک داری کس دیگری تجربه اش یا حتی به آن فکر کرده باشد... از خودت می پرسی ، چه می شد من هم مثل همه به عادت کردن عادت می کردم؟! چه می شد اگر اینقدر متفاوت فکر نمی کردم که همین تفاوت ِ عمیق ، باعث ِ تنهایی ِ همیشگی ام شود...[/size]
[size=14pt]"[/size]
​

زیرگروه : نقاشی / نوشته
توضیحات :
هُنر نه ، خط خطی کردن و ردیف کردن ِ کلمات دنبال ِ هم ، تو لحظـه های بَدحالی و غم ...

 

[قاصدک]

پاسخ : فاطمه.۱۴۴۱۶

زیرگروه : کاردستی - ابتکاری
توضیحات :

یه مقدار کثیف کاری که وجود داره توی ساقه ی گُل ها به خاطر اینه که کَنده شُد ساقه شون و جای چسب موند ، و مجبور شدم با گواش جاشون رو پر کنم که بَد شد یه مقدار . وگرنه من تمیز کار می کنم ، بعله .
مواد لازم (!) : مقوّا - فوم - نخ کوبلن - گواش - گوش پاک کن - بُراده ی چوب - قیچی و چسب
گُلبرگ ها سَر گوش پاک کن هستن که با گواش رنگ شده ن . قسمت ِ نارنجی ِ خورشید خانم هم تیکه های کوچیک چوبه که از نجاری گرفتم و رنگشون کرده م و آماده نگهشون داشته م واسه استفاده توی کاردستی ها . این کاردستی عُمرش به سه سال می رسه : ) بعدها دادمش به یکی از معلّم هام .
آهان آخرین نکته : عکس با گوشی ِ سونی اریکسون گرفته شده !

 

[قاصدک]

پاسخ : فاطمه.۱۴۴۱۶

[size=10pt]بیاید فرض کنیم تزئین شُله زرد هم هُنر محسوب میشه

[/size]

زیرگروه : متفرّقه ! - ابتکاری
توضیحات :
[size=10pt]توضیح خاصی نداره : D فقط اینکه ، عکس ها متعلق به دو سال پیش هستن و کیفیت پایینشون به خاطر کیفیت دوربین گوشی بوده .
در ضمن فقط از دارچین برای تزئین استفاده شُده و همه رو با دست درست کردم نه قالبی ، چیزی : )
[/size]

 

[قاصدک]

پاسخ : فاطمه.۱۴۴۱۶

​

​

زیرگروه : کاردستی - با الگو
توضیحات :
[size=10pt]من بیشتر به کاردستی های ابتکاری علاقه دارم . کاردستی هایی که هم طرح ، و هم اجراش کار خودم باشه . کاردستی هایی با الگو ، اون هایی هستن که طرحش از من نبوده و من فقط اجراش کردم . این کاردستی ها عوضش این حُسن رو دارن ، که الگوهایی که ممکنه هیچ وقت خودت نتونی طراحی کنی رو در اختیارت میذارن . امّا مزه ی ابتکاری بودنُ واسه من ندارن دیگه : )
این گُل ها رو که می بینید با اوریگامی درست کردم . مواد لازم ! فقط مقوای مُربعی شکله و نه هیچ چیز دیگه . بقیه ی کار با تا کردن اون مقوا انجام م شه . روش درست کردن این گل هم توی اینترنت هست . به نظر من مهم ترین چیز برای زیبا شدن اوریگامی ، استفاده از کاغذ مناسب و تا کردن ِ دقیقه : )
بعداً نوشت : البته یادم اومد یه ابتکار کوچیک به خرج دادم ! : ) اصل ِ گُل و چیزی که تو اینترنت دیدم ، دوتایی نبود . یعنی در واقع فقط چهارتا گلبرگ بزرگ داشت . من گل ها رو توی دو سایز بزرگ و کوچیک درست کردم و کوچیکه رو داخل بزرگه گذاشتم . اون غُنچه مانندها رو هم با راهنمایی خاله م درست کردم : ) به این صورت که یه گل معمولی کوچیک درست کردم و گلبرگ هاش رو در جهت مخالف و به سمت داخل حالت دادم : )
[/size]

 

[قاصدک]

پاسخ : قـاصـدکـــ.۱۴۴۱۶

حتماً شندید که "بیاین با وسایل دور ریختنی کاردستی درست کنیم " . حالا من میگم " بیاین با پارچه های دور ریختنی لباس درست کنیم " !
اوّلین تلاش ِ من برای لباس دوختن با پارچه های دور ریختنی یا در واقع ، پارچه هایی که به تنهایی به درد کار خاصی نمی خورن :

زیرگروه : دوخت و دوز / دور ریختنی ها
توضیحات : خُب ، خیلی خیلی ساده ست دوختن ِ پیراهن ِ کش دوزی شده . به این صورته که شما پارچه ای با طول قد ِ دلخواه ، و عرض ِ دلخواه ( که البته نباید خیلی کم باشه ) انتخاب می کنید . زیرنخ چرخ خیاطی رو با کِش های نازکی که به صورت قرقره ای فروخته میشن پر می کنید . بعد ، خیلی ساده و معمولی پارچه رو به موازات ِ عرضش خط کشی می کنید و از روی خط ها می دوزید . دوخت شما جمع میشه و به صورت کِشی درمیاد . در آخر اینور و اونورش (!) رو به هم می دوزید و میشه یه لباس : ) free size هم میشه چون خیلی کِش میاد .
من اینجا دو تیکه پارچه ی کوچیک داشتم . به هم وصلشون کردم که طولش بیشتر شه . و بعد کِش دوزی کردم . برای اینکه تیکه ی سفید تو ذوق نزنه بندک ها و پاپیون ها رو سفید درست کردم . اگه لباسی که با پارچه های دور ریختنی درست کردید خیلی قشنگ نشد که بشه تو مهمونی پوشید می تونید تو خونه بپوشید : ) مثلاً من اینُ واسه استفاده ی تو خونه یی کنار گذاشتم : )