- شروع کننده موضوع
- #1
s!na
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسال‌ها
- 587
- امتیاز
- 12,125
- نام مرکز سمپاد
- حلی ۱
- شهر
- تهران
من رو تصور کنید، یه گونی پارچه ای ِ مشکی روی سرم کشیده شده، دستامو از پشت بستن، رو زانو هام نشسته ام یه تفنگ کمری رو به سرم نشونه گرفته شده، دوتا گارد با کلاش به حالت آماده باش وایسادن، زمین خاکی، دوتا پروژکتور به سمت من نور میدن، یه پرشیا ِ نقره ای هم به صورت کج چند قدم اون ور تر پارک شده (که بعدا بهش بر میگردیم دوباره). کسی که تفنگ کمری دستشه، کسی نیست جز اتراس [nb]اولین تومور رسمی انجمن سمپادیا[/nb]. اون دو نفر کلاش به دست هم کادر ارشد سایت هستند، معروف به سرباز رپ فارس #۱ و سرباز رپ فارس #۲.
برگردیم به داستانمون:
کسی که تفنگ رو رو به سر من نشونه گرفته شروع میکنه به حرف زدن:
- همین الان درستش میکنی
+ چیو؟
- گفتم همیییین الاااان
+ خب گفتم چیو؟
- متوجهی من میگم همین الان؟
+ آره خب چیو درست کنم؟
- نمیدونم وایسا بپرسم
- قربان، چیو باید درست کنه؟
( یه نفر که سایه ش خیلی شبیه به ایشون هست از تاریکی میاد بیرون، سیگارشو مینداره زمین و میگه، «نپرس»
- قربان چرا نپرسم؟
-- احمق میگم «نپرس» این یه سرواژه‌ست، یعنی «نهمین پادکست رادیو سمپادیا»
- بله قربان، ببخشید قزبان. خب، باید پادکست درست کنی. همین الان!
+ من با دوتا گوشام و دماغم (
) پادکست درست کنم؟
- من نمیفهمم، تا ده می‌شمرم:
یک
دو
ده.
تق.
-- احمق چرا کشتیش؟
- قربان مرده و حرفش.
-- تو که حتی تا ده هم نشمردی، ای احمق
- آره همید، مارو دیدی بنداز سرو پایین، چون ما ده ساله سره پاییم
همید، انگاری یادت رفت، ما اینجا بودیم هنوز نکرده بود آب سیبت کف.
-- سرباز داری به خودت فحش میدی؟
-
کسی که سایه ش شبیه ایشونه تفنشگو در میاره و سرباز رو میکشه. تَق.
بعدشم سوار پرشیا سفیدش میشه و میره.
سوالایی که پیش میاد:
چطور این هم کلاش دستش بود و هم تفنگ کمری.
چطور پرشیا اول داستان نقره ای بود و الان سفید شده
و این که این چرت و پرتا چیه؟
سلام، تابستون مدتیه که شروغ شده و ما داریم دست روی دست گذاشتیم، شایدم چیزای دیگه حالا هرچی. با هماهنگی هایی که با کادر محترم ارشد سایت و همچنین اولین خال گوشتی ِ نامتقارن انجمن سمپادیا انجام شد، قرار بر این شد که بازم یه پادکست بزنیم. یوهو. سوالایی که ممکنه براتون پیش اومده باشه:
پادکست به چه دردی می‌خوره؟
پادکست یک راه ارتباطی ِ خوبیه که باهاش شما حرفاتون رو به گوش ِ همه می‌رسونید، فک کنید مثلا حرف بزنِ صوتی. حالا پادکستا میتونن موضوع خاصی داشته باشن یا عمومی باشن، فان باشن، هرچی. کلا شما ویس بدید دیگه. آفرین
موضوع کلی این پادکست چیه؟
ما هرچی فکر کردیم چیز خاصی به نظرمون نرسید، ینی رسیدا، ولی خب قطعا هر موضوعی درصد کمی از افراد رو شامل میشه، شما کلا هرچی دلتون خواست بگید، فحاشی به تمام کادر اجرایی سایت به جز حضرت مدیر کل مجازه، (از من بد بگید به جای سانسور کردن ِ حرفاتون یه آهنگی میذارم پس زمینه صداتون که پشیمون بشید.)
کیا میتونن وُیس بدن؟
هرکدوم از اعضای فروم میتونن برای این پادکست وُیس بفرستن، به کاربر های تازه وارد، جدید های سایت، کوچولو های نازنین، فوق لیسانس های عزیز که خیلی سر و سنگین اند، توصیه میکنیم تو این پادکست حضور داشته باشن، کار فانی‌ه، زیادم سخت نیست، چرا خب سخت هست دیگه فک کن یه میکروفون بگیری جلوت اصلا آدم حرفش نمیاد، ولی خب بازم، تجربه ی خوبیه، وُیس میدی بعد همه میان گوشش میدن، نظر میدن در مورد حرفایی که میزنید، شناخته میشید. کلا خوبیاش بیشتر از بدیاشه،، پشیمون نمیشید.
وُیس ها باید چجوری باشن؟
سعی کنید وُیس هاتون بیشتر از ۱۰ دقیقه نشن ولی شدن هم شدن، مهم نیست زیاد معمولا ۲ دقیقه بیشتر نفستون نمی‌کشه اصلا ما بانو هایده رو داریم که پارسال با ۴:۳۷ رکورد زد.
وُیس ها رو ریکوردر، گوشی، هرچی، که ضبط کنید،
از طریق برنامه های پیغام رسان (تلگرام واتسپ اینا)،
آپلود کردن در یک سرور معتبر مثل پیکوفایل و فرستادن لینکش برای ما ( من و تو)
تا کی باید وُیسارو بفزستیم؟
از الان دقیقا دو هفته برای ارسال وُیس مهلت باقیست. پس بجنبید، گوشی‌تون رو بردارید دکمه ضبط رو بزنید بعد که دیدید وُیس ضبط کردن کار سختیه و منصرف شدید دو بار دیگه مراحل فوق رو طی کنید، بعد یه وُیس دست و پا شکسته آماده میکنید، همونم غنیمته
اگر ممد و مجید بودیم چیکار کنیم؟
برید استودیو، بگید صدامونو برای وُکال ِ آهنگ های رقص ترکی آماده کن. بگو که میخوایم صدارو بدم دست سینا، خودش دست میذاره رو شونه تون. میگه میدونم چقدر زندگی سخته.
برگردیم به داستانمون:
کسی که تفنگ رو رو به سر من نشونه گرفته شروع میکنه به حرف زدن:
- همین الان درستش میکنی
+ چیو؟
- گفتم همیییین الاااان
+ خب گفتم چیو؟
- متوجهی من میگم همین الان؟
+ آره خب چیو درست کنم؟
- نمیدونم وایسا بپرسم
- قربان، چیو باید درست کنه؟
( یه نفر که سایه ش خیلی شبیه به ایشون هست از تاریکی میاد بیرون، سیگارشو مینداره زمین و میگه، «نپرس»
- قربان چرا نپرسم؟
-- احمق میگم «نپرس» این یه سرواژه‌ست، یعنی «نهمین پادکست رادیو سمپادیا»
- بله قربان، ببخشید قزبان. خب، باید پادکست درست کنی. همین الان!
+ من با دوتا گوشام و دماغم (
) پادکست درست کنم؟- من نمیفهمم، تا ده می‌شمرم:
یک
دو
ده.
تق.
-- احمق چرا کشتیش؟
- قربان مرده و حرفش.
-- تو که حتی تا ده هم نشمردی، ای احمق
- آره همید، مارو دیدی بنداز سرو پایین، چون ما ده ساله سره پاییم
همید، انگاری یادت رفت، ما اینجا بودیم هنوز نکرده بود آب سیبت کف.
-- سرباز داری به خودت فحش میدی؟
-
کسی که سایه ش شبیه ایشونه تفنشگو در میاره و سرباز رو میکشه. تَق.
بعدشم سوار پرشیا سفیدش میشه و میره.
سوالایی که پیش میاد:
چطور این هم کلاش دستش بود و هم تفنگ کمری.
چطور پرشیا اول داستان نقره ای بود و الان سفید شده
و این که این چرت و پرتا چیه؟
سلام، تابستون مدتیه که شروغ شده و ما داریم دست روی دست گذاشتیم، شایدم چیزای دیگه حالا هرچی. با هماهنگی هایی که با کادر محترم ارشد سایت و همچنین اولین خال گوشتی ِ نامتقارن انجمن سمپادیا انجام شد، قرار بر این شد که بازم یه پادکست بزنیم. یوهو. سوالایی که ممکنه براتون پیش اومده باشه:
پادکست به چه دردی می‌خوره؟
پادکست یک راه ارتباطی ِ خوبیه که باهاش شما حرفاتون رو به گوش ِ همه می‌رسونید، فک کنید مثلا حرف بزنِ صوتی. حالا پادکستا میتونن موضوع خاصی داشته باشن یا عمومی باشن، فان باشن، هرچی. کلا شما ویس بدید دیگه. آفرین
موضوع کلی این پادکست چیه؟
ما هرچی فکر کردیم چیز خاصی به نظرمون نرسید، ینی رسیدا، ولی خب قطعا هر موضوعی درصد کمی از افراد رو شامل میشه، شما کلا هرچی دلتون خواست بگید، فحاشی به تمام کادر اجرایی سایت به جز حضرت مدیر کل مجازه، (از من بد بگید به جای سانسور کردن ِ حرفاتون یه آهنگی میذارم پس زمینه صداتون که پشیمون بشید.
)کیا میتونن وُیس بدن؟
هرکدوم از اعضای فروم میتونن برای این پادکست وُیس بفرستن، به کاربر های تازه وارد، جدید های سایت، کوچولو های نازنین، فوق لیسانس های عزیز که خیلی سر و سنگین اند، توصیه میکنیم تو این پادکست حضور داشته باشن، کار فانی‌ه، زیادم سخت نیست، چرا خب سخت هست دیگه فک کن یه میکروفون بگیری جلوت اصلا آدم حرفش نمیاد، ولی خب بازم، تجربه ی خوبیه، وُیس میدی بعد همه میان گوشش میدن، نظر میدن در مورد حرفایی که میزنید، شناخته میشید. کلا خوبیاش بیشتر از بدیاشه،
، پشیمون نمیشید.وُیس ها باید چجوری باشن؟
سعی کنید وُیس هاتون بیشتر از ۱۰ دقیقه نشن ولی شدن هم شدن، مهم نیست زیاد
معمولا ۲ دقیقه بیشتر نفستون نمی‌کشه اصلا ما بانو هایده رو داریم که پارسال با ۴:۳۷ رکورد زد.وُیس ها رو ریکوردر، گوشی، هرچی، که ضبط کنید،
از طریق برنامه های پیغام رسان (تلگرام واتسپ اینا)،
آپلود کردن در یک سرور معتبر مثل پیکوفایل و فرستادن لینکش برای ما ( من و تو)
تا کی باید وُیسارو بفزستیم؟
از الان دقیقا دو هفته برای ارسال وُیس مهلت باقیست. پس بجنبید، گوشی‌تون رو بردارید دکمه ضبط رو بزنید بعد که دیدید وُیس ضبط کردن کار سختیه و منصرف شدید دو بار دیگه مراحل فوق رو طی کنید، بعد یه وُیس دست و پا شکسته آماده میکنید، همونم غنیمته
اگر ممد و مجید بودیم چیکار کنیم؟
برید استودیو، بگید صدامونو برای وُکال ِ آهنگ های رقص ترکی آماده کن. بگو که میخوایم صدارو بدم دست سینا، خودش دست میذاره رو شونه تون. میگه میدونم چقدر زندگی سخته.
