هاجر در انتظار.
هاجر در انتظار | سعید عاکـف | نشر ملکاعظم.
خلاصه داستان :
کتاب هاجر در انتظار ( این بیبی بزرگوار ) روایتی از زندگی شهید عباس کریمی هست از زبان همسرش؛ خانوم زهـرا منصف. داستان از زمان آشنایی و ازدواجشون شروع میشه و به شهادت حاج عباس ختم.
کتاب با مقدمهای درمورد حضرت ابراهیم و هاجر شروع میشه :
...
جبرئیل به هاجر گفت: ابراهیم شما را به کی گذاشت ؟
هاجر گفت: من نیز به او گفتم وقتی که خواست برگردد که ما را به کی میگذاری، ای ابراهیم ؟ گفت به خداوند عالمیان.
جبرئیل گفت: شما را به کسی گذاشته است که البته کفایت مهمات شما میکند..
از دید من :
نثر کتاب روان و پرکششه [کتابهای سعید عاکف رو خوندین ؛ دیگه؟] و اصلاً خستهکننده نیست. باور بعضی از کارهایی که خانوم منصف به خاطر عشقی که به همسرش داشته انجام داده و سختیهایی که تو این راه تحمل کرده [حداقل برای من] سخته ! به هرحال تو این زمونه خیلیخیلی کماند خانومهایی با این همه فداکاری و از خود گذشتگی، واقعاً باید به این خانوم تبریک گفت ؛؛)
میدونین، کتابایی از این دست؛ که درمورد زندگی یه شهید نوشته میشن شاید برای بعضیها اصلاً جذاب نباشن! چون پیش خودشون میگن آخر داستان معلومه دیگه ..شهادت!
ولی اگه جزو افرادی با این طرز تفکر هستین این کتابو از دست ندین! منم همینطوری بودم ولی انقدر توی داستان غرق شدم که آخرش باورم نمیشد حاج عباس قصه شهید شده و گریم گرفت حتی. :د درست مثل وقتی که " پرواز تا بینهایت " رو میخوندم
توصیه :
کتاب " هاجر در انتظار " تا سال نود [که من خریدمش] ۵۷۲۰۰نسخه تیراژ داشته که قابل توجه هستش. کل کتاب شصتودو صفحهس و قطر کمی داره.
اگه به ادبیّات جنگ علاقهمندین این کتاب به شدت توصیه میشه. ؛)