یکی از خطاهای ذهنی متداول

[prosur]

سلام ;; )
امروز با جمله ای مواجه شدم که ذهنمو درگیر کرد. عنوان تاپیک هم عنوان تصویریه که در زیر می بینید.

خودِ من تا حالا این حس رو تجربه کردم برای من که حسِ جالبی نبوده
سوال من اینه (برای افرادی که تاپیک رو می خونن و مایلن جوابی بدن) :
آیا این جمله برای شما هم صدق می کنه/کرده؟
در صورتی که تجربه کردید: چه حالی داشتید زمانی که یه همچین درگیری ای براتون به وجود اومده؟ چی کار کردید؟
اگر هم تجربه نکردید: فکر می کنید چی باعث شده که اینطوری نباشید؟
در کل، پیشنهاداتتون چیه در این زمینه؟ چجوری باید زندگی کرد تا درگیر اینطور موارد نشد؟( در حقیقت بعضیاش واقعا بی مورده )
آیا واقعا این، یه خطای ذهنیه؟ چه توصیفی می تونید از این به اصطلاح "خطا"داشته باشید؟
چی باعث میشه که ذهن ما دچار "خطا"های این چنینی بشه؟
اصن خوبه که یه همچین فکرایی به ذهن آدم خطور کنه؟ینی آدم رو در جهت یه تحول یا حرکت مثبت سوق نمیده؟
بیاید این جمله رو از تمام زوایا به بوته ی نقد بِکشیم

 

[جوجه]

پاسخ : یکی از خطاهای ذهنی متداول

والا من تو هر گروهی بودم فکر می کردم فقط من و هم گروهی هام باحالیم !!!
بیشتر داره بهمون خوش می گذره و بقیه شوتن

 

[nima_ar]

پاسخ : یکی از خطاهای ذهنی متداول

خودِ من تا حالا این حس رو تجربه کردم برای من که حسِ جالبی نبوده
سوال من اینه (برای افرادی که تاپیک رو می خونن و مایلن جوابی بدن) :
آیا این جمله برای شما هم صدق می کنه/کرده؟
در صورتی که تجربه کردید: چه حالی داشتید زمانی که یه همچین درگیری ای براتون به وجود اومده؟ چی کار کردید؟
اگر هم تجربه نکردید: فکر می کنید چی باعث شده که اینطوری نباشید؟
در کل، پیشنهاداتتون چیه در این زمینه؟ چجوری باید زندگی کرد تا درگیر اینطور موارد نشد؟( در حقیقت بعضیاش واقعا بی مورده )
آیا واقعا این، یه خطای ذهنیه؟ چه توصیفی می تونید از این به اصطلاح "خطا"داشته باشید؟
چی باعث میشه که ذهن ما دچار "خطا"های این چنینی بشه؟
اصن خوبه که یه همچین فکرایی به ذهن آدم خطور کنه؟ینی آدم رو در جهت یه تحول یا حرکت مثبت سوق نمیده؟
بیاید این جمله رو از تمام زوایا به بوته ی نقد بِکشیم

ببین به نطر من دو تا علت میتونه داشته باشه
اولا بودن شما با گروهی که هستید براتون عادی شده و عملا خیلی با هم بهتون خوش نمی گذره و احتمالا حتی ممکنه شما گروهتون رو صرفا برای مقابله با اون گروه دیگه تشکیل دادید که در این صورت طبیعتا هم گروهتون به جایی نمی رسه بزودی از هم میپاشه هم این حس در شما تقویت میشه چون از اول نیت تون اشتباه بوده. کلا گروهی رو برای حسادت یا مقابله با گروه دیگه تشکیل ندید
ثانیا اینکه هیچکدوم از اتفاقای بالا در موردتون صدق نمی کنه و صرفا این یه احساس الکیه که شما دارین از روی کمبود اعتماد به نفس که بهتون پیشنهاد می کنم بیشتر با گروهتون خوش بگذرونید و اصن به بقیه توجه نکنید چون همینجور ک خودتون میگید این موضوع خطای ذهنه!

 

[ستاره]

پاسخ : یکی از خطاهای ذهنی متداول

والا من تو هر گروهی بودم فکر می کردم فقط من و هم گروهی هام باحالیم !!!
بیشتر داره بهمون خوش می گذره و بقیه شوتن

دقیقا منم همیشه همین طوری فکر میکردم!
منو دوستام انقدر میخندیم که وقتی میرسیم خونه فک درد میگیریم!
خودمون باید کاری کنیم بهمون خوش بگذره!و این افکار به خاطر اینن که انسان برای شادی خودش تلاش نمیکنه.

 

[prosur]

پاسخ : یکی از خطاهای ذهنی متداول

ببین به نطر من دو تا علت میتونه داشته باشه
اولا بودن شما با گروهی که هستید براتون عادی شده و عملا خیلی با هم بهتون خوش نمی گذره و احتمالا حتی ممکنه شما گروهتون رو صرفا برای مقابله با اون گروه دیگه تشکیل دادید که در این صورت طبیعتا هم گروهتون به جایی نمی رسه بزودی از هم میپاشه هم این حس در شما تقویت میشه چون از اول نیت تون اشتباه بوده. کلا گروهی رو برای حسادت یا مقابله با گروه دیگه تشکیل ندید
ثانیا اینکه هیچکدوم از اتفاقای بالا در موردتون صدق نمی کنه و صرفا این یه احساس الکیه که شما دارین از روی کمبود اعتماد به نفس که بهتون پیشنهاد می کنم بیشتر با گروهتون خوش بگذرونید و اصن به بقیه توجه نکنید چون همینجور ک خودتون میگید این موضوع خطای ذهنه!

مورد اول که اصلا واسه من صدق نمی کنه.
مورد دوم اما بی ارتباط نیس با شرایط زمانی که همچین حسی داشتم. چون اون حس مربوط میشه به زمانی که من از شرایطی که داشتم راضی نبودم و نمی تونستم با خودم کنار بیام.
اما در هر صورت منشا اصلی همون اعتماد به نفسه ـس! قاعدتا پیش آمدن یه همچین چیزی واسه یه نفر نشان از سست بودن بنیان های اعتماد به نفسش داره.