معرفی شخصیت های تاریخی

[prosur]

اگر تا به حال به نکات جالبی از زندگی شخصیت های تاریخی و یا طرز فکرشون برخوردید، اینجا بنویسید.


ایزابل اول
ملکه ی اسپانیا/ تولد:1451 - مرگ:1504

تامین هزینه های سفر کریستف کلمب برای کشف دنیای جدید، اکنون از بزرگترین افتخارات کشور اسپانیا محسوب میشه که این امر، مربوط میشه به دوران سلطنت ایزابل. البته در زمان خودش برای همه حکم یک قمار بزرگ رو داشته و تبعا مخالفان زیادی داشته. حتی پادشاه هم چندان موافق نبوده و چنانچه کریستف کلمب از حمایت ملکه برخوردار نبود، غیر ممکن بود که بتونه از پس مخارج سفر اکتشافیش بربیاد و سرزمین جدیدی رو کشف کنه.
ایزابل کاتولیک سرسختی بوده، و درحقیقت می خواسته با کشف سرزمین های جدید، جدای از قضیه ی افتخار و اقتدار و ...، ایمان رو به مردمان اون سرزمین هدیه کنه. در ضمن ایزابل بی سواد بوده و در میانسالی خودش رو مجبور کرده که لاتین یاد بگیره و علوم نظامی بیاموزه.
جا داره اشاره کنم که اولین بیمارستان ارتشی در کل اروپا توسط ایزابل راه اندازی میشه به دلیل مهارت فوق العاده ای که در مدیریت خدمات پشت جبهه داشته. حتی برای جمع کردن اعانه برای کمک به جنگ خودش شخصا از شهری به شهر دیگه سفر می کرده.
از خصوصیات بارز ملکه، میشه به تلاشش در راستای حفظ خونسردی و آرامش اشاره کرد. حتی هنگام زایمان صورتش رو با نقابی پوشانده بوده تا پزشکش درد رو در چهرش نبینه.
همیشه کارش رو از شش صبح شروع می کرده و از بقیه هم انتظار داشته به همون سختی کار کنن.
به گفته ی بسیاری از مورخان، جذابیت مسحور کننده ای داشته.
و نکته ی آخری که میخوام بهش اشاره کنم، در رابطه با مشاوران مذهبی دربار ایزابل ـه. کشیش های سخت گیری در دربار با اون همکاری داشتن. یکی از این کشیش ها توماس تورکومادا بوده که در اون دوران مسئول تفتیش عقاید بوده و حکم سوزاندن خیلی از یهودی ها و مسلمانان رو امضا می کنه. ایزابل عقیده داشته که وظیفه ی اونه که کشورش رو از بدی ها پاک کنه. درنهایت، تلاش های ایزابل باعث شد که اسپانیا بعد از هشتصد سال متحد بشه. البته با پرداخت بهایی بسیار سنگین!

 

[prosur]

پاسخ : معرفی شخصیت های تاریخی

کاترین کبیر
امپراطور روسیه/ تولد:1729 - مرگ:1796

شاهزاده ای آلمانی تبار، همسر امپراطور روسیه که به دلیل خشونت در رفتار و بدخویی سرنگون میشه و بعد از اون، کاترین، با پشتیبانی گارد سلطنتی به جای اون بر تخت می شینه.[nb]شش روز بعد از تاج گذاری کاترین، همسرش به شکل مرموزی می میره.[/nb]
کاترین، با شیوه ی نوین مملکت داری خودش در طی 34 سال، روسیه رو به یکی از قدرتمند ترین کشورهای جهان تبدیل کرد.مثلا تفتیش عقاید مذهبی رو کم کرد، تعداد کارخانه ها رو سه برابر کرد، ارتش و نیروی دریایی روسیه رو دوباره سازمان داد، خودش در جنگ ها شخصا حضور پیدا می کرد و مرز های کشورش رو گسترش می داد، اولین دانشگاه پزشکی روسیه رو تاسیس کرد،برای اولین بار واکسن آبله رو رواج داد در شرایطی که خیلی از کودکان در اون زمان در اثر ابتلا به این بیماری می مردند،طرحی رو برای سوادآموزی مردم غالبا بی سواد کشورش راه اندازی کرد به نام طرح عمومی تحصیلات برای دختران و پسران جوان، اولین مدرسه ی دخترانه رو تاسیس کرد و به خرج خودش دختران فقیر رو به مدرسه می فرستاد.[nb]در جامعه ای که زنان تقریبا هیچ حقی نداشتند.[/nb] ضمن این که اولین فرهنگ لغت روسیه هم در زمان کاترین نوشته شد.
کاترین در طول زندگیش حدود دوازده تا بیست بار نامزد کرد.[nb]تمام نامزد های او پسران جوان روشنفکر بودند.[/nb] دوران نامزدی اون، از دو سال تا دوازده سال طول می کشید. به تمامی نامزدهاش درس سیاست میداد و در پایان هر کدوم از نامزدی ها، یکی از کاخ هاش رو به نامزدش می بخشید.
کاترین هزاران تابلوی زیبای نقاشی جمع کرد، آکادمی هنر تاسیس کرد، قصر های زیبایی هم با وسایل بازی فراوان ساخت.امروزه هر سال حدود شش میلیون توریست از کاخ زیبای کاترین در پتروف، نزدیک سن پترزبورگ، دیدن می کنند.
به عقیده ی بسیاری، اقدامات کاترین در راستای از بین بردن نظام ظالمانه ی زمین داری، نظامی که بیشتر از نیمی از جمعیت روسیه رو فقیر نگه داشته بود، باعث شد که انقلاب 1917 به وجود بیاد.

 

[prosur]

پاسخ : معرفی شخصیت های تاریخی

گرترود بل
تولد: 1868 ، دورهام، انگلستان
مرگ: 1926، بغداد، عراق
از مقامات رسمی بریتانیا که به ملکه ی بی تاج و تخت عراق معروف است.

از اولین زنانی که در دانشگاه آکسفورد تحصیل کرد. در دانشگاه تاریخ مدرن خوند.
خاور میانه رو بهشت روی زمین می دونست.
عاشق شن زار ها شد و درختان نخل و گل های وحشی و مارمولک های بزرگ و حتی جسد آدم هایی که در صحرا تلف شده بودن، همه براش جالب بودن.:" فقط با دو چادر صحرایی و ذخیره ی غذایی برای دو ماه می تونست به راحتی سر کنه.
در طول صحرا نوردی هاش ـم اتفاقای مختلفی براش میوفته. در این حد که یه بار، در یکی از سفرهاش تعدادی راهزن به گروهش حمله می کنن و اون رو دو هفته اسیر می کنن.
در سفرهاش بیشتر از هفت هزار عکس گرفت که از نظر باستان شناسی بسیار ارزشمندن.
مهارت خاصی در حرف زدن داشت و حداقل به هفت زبان می تونست صحبت کنه.
مثل مردها لباس می پوشید و مثل مرد ها رفتار می کرد. یه جمله هم ازش خوندم از این قرار: " من باید زن بگیرم نه این که شوهر کنم. " کلا خودش رو در حد مردان می دونست، ولی اعتقاد داشت که بقیه ی زنان اینطور نیستند و حتی مخالف آزادی حق رای برای زنان بود.
بل دانش بسیاری درباره ی نقشه ی منطقه داشت و به همین دلیلی می تونست در جنگ جهانی اول جاسوس خوبی برای انگلستان باشه. او، سفرهای اکتشافی ـش رو به صورت گزارش های مهم تنظیم می کرد.بسیاری از مردم اون رو یکی از زنان قدرتمند امپراطوری بریتانیا می دونستن. در سال 1918، بل نقشه ی کشوری جدید به نام "عراق" رو روی یک تکه کاغذ کشید. بعد هم کمک کرد که اولین حکمران عراق، شاهزاده فیصل، انتخاب بشه. خودش هم نقش مشاور نزدیک اون رو ایفا می کرد.
بل، به این دلیل که برای زنان عرب به دلیل محدودیت هاشون تاسف می خورد، تمام سعی ـش رو کرد تا چند تا مدرسه ی دخترانه در عراق ایجاد کنه.
بل برخلاف خیلی از همکارانش، فرهنگ خاور میانه رو بسیار دوست داشت و براش احترام خاصی قائل بود. قوانین استقلال عراق از بریتانیا رو تنظیم کرد و به این ترتیب یک پایگاه نفتی غنی برای کشورش به وجود اورد. اون معتقد بود که عراق مرکز تمدن و زیبایی خواهد شد.
بل، به شاه فیصل وعده داده بود که "ما تاریخ را می سازیم" ولی بعد از مدتی که عراق مستقل شد، دیگه نیازی به اون - بل- نداشت. با مرگ فیصل، در سال 1933، کشور به هم ریخت. بعد از چندین بار دخالت ارتش بالاخره صدام حسین در 1979 به ریاست جمهوری رسید. بل باز هم فراموش شده بود و تا اواخر قرن بیست همین طور موند. تا این که در 1991 در جنگ خلیج فارس معلوم شد که اختلاف نظر بر سر مرزهای عراق به کارهای اون در گذشته بر می گرده.
گرترود بل، در 57 سالگی در اثر مصرف بیش از اندازه ی قرص خواب از دنیا رفت.


ژاندارک
تولد: 1412، شهر دومرمی، استان باروا، فرانسه
مرگ: 1431، روئن، فرانسه
قهرمان زن ارتش و پیشوای معنوی فرانسه

فردی به شدت مذهبی که هرگز مدرسه نرفته بود و سواد خواندن و نوشتن نداشت.
در شانزده سالگی یکی از مسئولان ارتش فرانسه شد.[nb]این که یه دختر کشاورز و چوپان، چجوری تونست با این سن کم وارد ارتش بشه، خودش یه جریانی داره که یه مقداری اشاره داره به خرافه پردازی مردم اون زمان، ولی از اونجایی که من از کم و زیاد قضیه هنوز مطمئن نیستم، فعلا نمی نویسم دلیلش رو. [/nb] در شرایطی که فرانسه همه چیزش رو به انگلیس باخته بود.
شمشیر ژاندارک پنج علامت صلیب حک شده روی تیغه ی خودش داشت و لباس جنگ ـش سی کیلو وزن داشت.
مهارت جنگاوری فوق العاده ای داشت.
ژاندارک قوانین جدیدی برای ارتش خود گذاشت؛ مثلا این که هیچ کس حق نداشت فحش بده، غارت کنه و یا زنی رو همراه خودش به جنگ بیاره. در جنگ از استراتژی هایی استفاده می کرد که تا قرن ها بعد هم استفاده نشد. ارتش اون، مرتب پیروز می شد و ژاندارک کم کم قهرمان ملی شد.
اما در نهایت، در یکی از جنگ هاش اسیر شد و انگلیسی ها ژاندارک رو در زندان به زنجیر کشیدن تا راه فراری نداشته باشه. بعد از اون هم به جرم مبارزه با کلیسا، یا در واقع به جرم تلاش برای سرنگون کردن حکومت انگلستان، محاکمه ـش کردن. حدود شصت اسقف و مقام های دیگر کلیسا، پنج ماه ژاندارک رو در زندان بازجویی کردن، تهدید کردن، تحقیر کردن و سعی کردن فریبش بدن، ولی ژاندارک قوی تر از میدان جنگ ایستاد و مقاومت کرد. با وجود این که به او اجازه نمی دادند که وکیلی داشته باشه یا شاهدی برای بی گناهی ـش بیاره، خودش با مهارت از زیر سوالات فرار می کرد.
آنچه انگلیسی هارو بیشتر از همه عصبانی می کرد لباس های مردانه ی ژاندارک بود. کلیسای انگلیس معتقد بود که ژاندارک با پوشیدن لباس های مردانه جنایتی علیه قوانین طبیعت مرتکب شده. ژاندارک بالاخره به مرگ محکوم شد و در نوزده سالگی در آتش سوزانده شد. آن روز، مردم انگلیس جمع شدن تا این "دختر جادوگر" یا "زن گاوچران" رو ببینن. خیلی ها می خندیدند و شادی می کردند ولی هنوز برخی از دشمنانش تردید داشتن که محاکمه ی ژاندارک عادلانه بوده یا نه.
بیست و سه سال بعد از مرگ ژاندارک، فرانسوی ها انگلیسی ها رو از کشور خودشون بیرون کردن. بعد از اون، به اصرار مادر ژاندارک و خیلی های دیگه، دادگاه دیگه ای برای ژاندارک برگزار شد. این بار ژاندارک بی گناه شناخته شد و مردم فرانسه این خبر خوش رو جشن گرفتن. پانصد سال بعد، در سال 1920، کلیسای کاتولیک اعلام کرد که ژاندارک یک قدیس بوده.
ژاندارک تنها زن تاریخ ـه که تا به حال حدود ده هزار کتاب دربارش نوشته شده. او، سمبل شجاعت و شهامت در راه آزادی ست. از جمله نویسند هایی که از داستان زندگی زاندارک الهام گرفتن، میشه شکسپیر و مارک تواین رو نام برد. البته شکسپیر چون خودش انگلیسی بوده، در نمایشنامه ی "هنری ششم" ژاندارک رو به صورت یه جادوگر نشون داده ولی برای مارک تواین که از پانزده سالگی به شخصیت این زن بزرگ علاقه مند شده بود، ژاندارک همیشه قهرمانی شجاع بود.