یادداشت‌های پاییز

  • شروع کننده موضوع Fall
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
چندی است که نوشته هایم توسط دوستان عزیزم در کانالی تلگرامی با همین نام منتشر میشوند و حالا بر آن شده ام تا همان یاد داشت ها را اینجا هم به مرور تقدیم نگاه مهربانتان کنم
با احترام
ع. پاییز
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : یاد داشت های پاییز

- هی ! داره بارون میاد
+ خب بیاد
- شدیده رفیق . نکنه دوباره داری بش فک میکنی ؟!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : یاد داشت های پاییز

باران میبارید ...
دست در دست تو ! با هم ! از کوچه ی افتاب میگذشتیم عطر موهات در فضا میپیچید و من مست میشدم و در اغوش تو رنگ ارامش میدیدم ارامشی که سخت مانا بود
باران میبارد
دست در دست هم از کوچه ی مهتاب میگذرید ... دست بر کمرش از کوچه میگذرم ... با عطر موهات مست میشود ... عطر وجودش به اوج میرساندم ... در اغوش تو رنگ ارامش میبیند ارامشی سخت مانا ... لب بر لبش ارام میشوم ... ارام ارام ...
تو با اویی که میگوید دوستت دارد و برایت جان نمیدانم میدهد یا نه !
من با سیگاری که چیزی نمیگوید و تنها برای ارام شدنم جان فدا میکند ....
لعنت به این باران که همیشه میبارد ...
بیست و یکم دی ماه نود و چهار
ع . پاییز
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : یاد داشت های پاییز

- میدونی از کجای فیلما خوشم میاد ؟
+ نه کجا ؟
- اونجاش ک ادم خوبای قصه میمیرن
+ دیوونه شدی ؟
- نه ! آخه آدم خوبا وقتی میمیرن دیگه فرصتی برای بد شدن ندارن ...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
کشش مرگ

کشش مرگ !
واژه ای که در نگاه اول ترسناک و هراس اور است اما جلوتر می روم دقیق تر که میبینم و عینک مضحکم را که روی صورت میگذارم تازه عاشقش میشوم
درست مثل سرطان است !
در نگاه اول بیماری مهلک و بیرحمی که جان میستاند و میمیراند اما دقیق تر که بشوی میبینی رهایی تدریجی از بیماری های بدخیم روحی است و ارامش به همراه می اورد
نمیدانم شاید در زندگیم - نمیدانم کی و کجا - چندین بار سرطان را با تمام وجود مکیده ام و مزه گسش را زیر دندان هایم حس کرده ام اما امروز گسی جای خود را بیش از پیش به شیرینی بی نظیری داده و کشش مرگ است که حالا بر نوشته هایم غالب شده و مرگ اور تر مینویسم تا پاییز تر از پیش به خزانم بیاندیشم
باشد که به انتهای پاییز نزدیک تر شوم
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
بی همگان به سر شود

بی همگان به سر شود!
لعنتی تو با دلم چه کرده ای که حتی با خیال نبودنت هم به سر نمیشود؟!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : یاد داشت های پاییز

- تو چرا انقد کم میخوابی ؟
+ خوابم نمیبره
- چرا ؟
+ میترسم
- از چی ؟ از کی ؟
+ از کابوسای لعنتیم
- ارامبخش استفاده کن
+ مطمئنی الان نمیکنم ؟!
- پس قوی ترش کن
+ از مورفین قوی ترم هست مگه ؟!
ع. پاییز
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : یاد داشت های پاییز

اسمان هم از دلتنگی تو گریه میکند! نکند چند روزی افتابی نشده ای؟!
ع. پاییز
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : یاد داشت های پاییز

نوشته هایم نیمه جان شده اند ...
اینبار بوی مرگ قلمم را به خود میکشاند
دیری نخواهد پایید که لاشه ی متعفن هردومان را در گورستان خاک خورده ی احساسات به تاریخ پیوسته پیدا کنند ...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #10

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : یاد داشت های پاییز

توی آسمان درست روی ابرها برکه ای نهفته است! اگر نبود که بعد رفتنت این اسمان لعنتی اینچنین اشک تمساح نمیریخت
 
  • شروع کننده موضوع
  • #11

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
برای ستایش عزیزم!

آرام بخواب #ستایش
آرام بخواب دخترک زیبای دوست داشتنی
تو باید میرفتی!
راستی #ستایش
جای تو که اینجا نبود عزیزم! خدا تو رو انقد دوس داشته که میخواسته پیش خودش باشی تا برات یه عالمه عروسک بخره و بشینه باهات بازی کنه! بعدشم موهای خوشگلتو ببنده و دستتو بگیره و ببره تو پارکای بهشت باهات بازی کنه و کلی برات چیز میز بگیره تا باهم بخورید! تازه ببین چه لباسای قشنگی برات گرفته! هرچیم که بخوای بهت میده! هر وختم که دلت تنگ شد میتونی بیای مامانو بوس کنیو باز برگردی پیش خودش! تازه! تازه دیگه پبش خدا اون عموعای بد نیستن که تو رو اذیت کنن. دیگه اونجا همه دوست دارن همه عاشقتن! حالا دیگه هر جا که خواستی میتونی با خیال راحت بری عزیزم
برو خودتو تو آینه نگاه کن! بیین چقده ماه تر شدی! شدی مث فرشته ها! برا خودت دیگه خانوم شدی فدات شم! تازه امسال قراره بری مدرسه وختی که پاییز شد
غصه نخوریا عزیزم! دیگه هیچی تو رو اذیت نمیکنه هیچوخت هیچوخ! مواظب خودتم باش
اری تو به بهشت میروی و ما همچنان در جهنم کثیفی که بودیم خواهیم ماند
تقدیم به #ستایش عزیزم
ع. #پاییز
پ ن : اگر ستایش قریشی را نمیشناسید زحمت کشیده و نام او را در گوگل جست و جو کنید!
شاید خدایی نا کرده کمی به غیرتمان! بربخورد
 
  • شروع کننده موضوع
  • #12

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : یاد داشت های پاییز

بعد رفتنت تنها فصل تقویم زندگیم بهار است! بهاری که تنها یک ماه به نام اردی جهنم دارد
ع.پاییز
 
  • شروع کننده موضوع
  • #13

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
خب بالاخره اومدم به یکی از اصلی ترین دلایلم برای برگشتن به سایت بعد این همه وقت!
میخوام دوباره یادداشت بذارم؛ یادداشتایی که حال و هواشون حال و هوای پاییزه اما این بار با عطر و بوی بهار!
میخوام یه کمی با هم عشق رو از پنجره ی نگاه پاییز ببینیم؛ با یه فنجون قهوه، با یکمی سوز و با یه دنیا امید!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #14

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
معجزه شاید واژه‌ای بیگانه با دنیای امروز و اتفاقی فرسنگها دور از چشم ما فرزندان دنیای نو به نظر برسد؛ درست به دوری یک تاریخ! اما برای من واژه‌ایست به آشنایی زندگی و به نزدیکی نفسهایی که در حصار ماسک میمانند! نه تنها به نزدیکی دیدن بلکه دوباری در همین حوالی در وجودم رخنه کرده! در همین حوالی که ویروسی از خانواده ی کرونا ویروسها برای تیره کردن روزگارمان کمر همت بسته و یادگاری جز مرگ و مرگ و مرگ ندارد معجزه ی دانش از پس روزنه‌ی کم رمق امید خود نمایی کرد و در چشم به هم زدنی درهایی به پهنای آسمان رو به امید و زندگی گشود. حالا هر ویال واکسن دنیای امیدی است که معجزه ی علم به ما هدیه میکند. معجزه‌ای که تیرگی این روزها را میزداید و همه ی جهان را به سوی خود و اعجاز حیرت انگیزش میخواند! به دور از هیاهو، به دور از دروغهای عجیب دشمنان بی خردش و فقط برای انسان؛ معجزه میکند، زندگی میبخشد و مژده‌ی بهار میدهد!
یا به قول شاملو:
"نازلی بنفشه بود
گل داد و مژده داد:
زمستان شکست و رفت... "
 
  • شروع کننده موضوع
  • #15

Fall

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
130
امتیاز
2,140
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
پزشکی
از پنجره‌ی نیمه باز به خیابون دود گرفته‌ی سرد و خلوت- از ورای حجم دودگرفته‌تر اطراف عینکم- نگاه میکنم. سرما و بی روحی عجیب خیابون وخلوتی عجیب ترش توجهمو به سمت خاطر و خاطرات خلوت ترم جلب میکنه! نه این که گرمای دوستان پرشمارم رو در لابلای زمهریر زمستونای زندگیم گم کرده باشم! نه! اتفاقا گرمی حضورشون گرما بخش قلبمه اما خیلی خوب بخاطر میارم که همیشه توی آخرای پاییز شادیام، توی یلداهای بارونی چشمام خیابون زندگیم سرد و خلوت و بی روح بوده. نه این که کسی تنهام بذاره! نه! اما همیشه پلای این خیابون خاکی، خودخواسته خراب شده تا بار رنج و اندوه رو فقط و فقط خووم به دوش بکشم و تنها آواره ی خیابون غمام باشم! بدون حضور هیچکس...
هیچوقت وهیچکس...
سپرده بود به آوارگی عنانش را
غریبه ای که نمیگفت داستانش را
کلافه بود، به سیگار آخرش پک زد
وبعد خم شد و پر کرد استکانش را
 
بالا