مدیر مدرسه-جلال آل احمد
مدیر مدرسه
جلال آل احمد
نسخه پیشنهادی:انتشارات مجید
توضیحات
این اولین کتاب از کتاب های جلال آل احمد بود که خوندم.توی نمایشگاه کتاب دیدم و همراه با چند تا دیگه از کتاب های آل احمد خریدمش؛(حذف به قرینه لفظی

).میشه گفت که این کتاب سر آغازی بود برای آشنا شدن من با جلال آل احمد،کتاب ها و تفکراتش.
در یک نگاه...
کتاب مدیر مدرسه یکی از مشهورترین کتاب های فارسی در زمینه داستان نویسیه.آل احمد در این کتاب سعی میکنه که شیوه زندگی روستایی و کوخ نشینی،تزویر ها و ریاها،مشکلات روزمره مردم و فساد ها و فریب کاری ها در دستگاه دولتی و بین کارمندانش رو در قالب روایت از زندگی یک معلم که سعی داره بعد از سال ها بار فرهنگ رو از دوش برداره و مدیر مدرسه ای آرام و دورافتاده بشه تا از این به بعد در آسودگی زندگی کنه؛نشون میده
نقد
جلال از شروع کتاب کلافگی و سردرگمی این معلم رو که سعی داره مدیر بشه رو به تصویر میکشه؛و از همان جا تاخت و تاز به دستگاه اداری حاکم رو شروع میکنه.جلال در قسمتی از کتاب دروس بی فایده سیستم آموزشی رو با وضعی بی اعتنایانه و عصبی به سخره میگیره:
دهسال الف و ب درس دادن و قیافه های بهت زده بچه های مردم برای مزخرف ترین چرندی که می گویی...و استغنا با غین و استقرا با قاف و خراسانی و هندی و قدیمیترین شعر دری و صنعت ارسال مثل ورد العجز و از این مزخرفات.
از اینجا به بعد کتاب وارد محیط مدرسه میشه و از همان اول سعی در توصیف کامل مدرسه،آدم ها و خصایصش میکنه.او در همین اثنا توضیح و تشریح وضع مدرسه تزویر و دورویی سازنده مدرسه رو به تمسخر میگیره؛و اینهمه انتقاد پنهان و نهان جلال در این کتاب،قلم جسور ،بی پروا ،تیز و مستقل اون رو میرسونه.
همانطور که گفته شد؛این آقا معلم -که از این به بعد باید مدیر خطابش کنیم-سعی در فراهم آوردن فضایی برای آرامش و دور کردن تعلقات ذهنی خودش داشت.بنابراین از همان اول کار ها رو به دست ناظم می سپاره و یک اتاق دنج و راحت رو برای دفتر مدیر انتخاب میکنه.ولی نمیشه که شما مسئول یک مجموعه باشید و درش دخالت نکنید.و این حس مسئولیت پذیری آقای مدیر در صحنه های زیادی مثل شکستن ترکه های ناظم،رفتن به عیادت معلم کلاس چهارم بعد از تصادف و پیگیری کار های اداری مدرسه رو می رسونه.و در نهایت حس مسئولیت پذیری آقای مدیر زمانی به اوج خودش میرسه که سعی میکنه از انجمن محلی برای مدرسه کفش و لباس تهیه کنه. جلال در این کتاب سعی میکنه که اندیشه و افکار معلمی رو نشون بده که بخوبی از پس این کار بر میاد.
در نهایت در کتاب می بینیم که هر چقدر هم که دنبال آرامش باشی و از مسائل دوری کنی،در نهایت اگر مسئولیتی داشته باشی؛مجبوری که به ورطه مسائل وارد بشی.
البته نمیشه از قلم جلال در این نوشته گذشت که پاره ای اوقات بصورت ادبی،و در اغلب مواقع بصورت عامیانه است که ترکیب خوب و زیبایی رو به نمایش گذاشته.
لایه پنهان
هر چقدر هم که نویسنده بی پروایی باشی و بخوای با عامه مردم صحبت کنی،باز هم یکسری حرف ها رو فقط به یه عده خاص میشه زد.بقول حضرت حافظ:
من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
نکته ای که مطمئنا از تگاه اکثر خوانندگان کتاب دور مونده اینه که نکته پنهان این کتاب رو باید در زندگی جلال و در آثار دیگش پیدا کرد.جلال این کتاب رو 5 سال بعد از کودتای 1332 نوشت.جلال بعد از کودتا دچار افسردگی شد و به یک دوره سکوت فرو رفت؛که این کتاب دومین کتاب نوشته شده بعد از شکستن سکوت بود.جلال بعد از گشت و گذار سیاسی در حزب های مختلف در نهایت عقاید سیاسی و اجتماعیش رو (بخصوص در مورد روشنفکری) در غربزدگی و در خدمت و خیانت روشنفکران بروز داد.به نظر من مدیر مدرسه نماد روشنفکر آزادیخواه واقعیه که بعد از یک دوره کشمکش های طولانی سیاسی و کودتا،میخواد اندکی از بطن جامعه در باشه تا خودش رو ترمیم کنه.ولی جلال نشون میده که روشنفکر واقعی که مسئولیتی در قبال جامعه داره نمیتونه سکوت کنه و به استراحت بپردازه.به نظر من حرف ها و تفکرات جلال در باره روشنفکری از این کتاب شروع میشه و در خدمت و خیانت روشنفکران به تعریف کامل خودش درباره روشنفکر میرسه.
چند خط...
در توصیف نقشه چسبیده به دیوار مدرسه:
مجموعه رنگ های موجود مثل بقچه های چهل تکه و هر بند انگشتی با سرحدات مشخص به علامت استقلال مملکتی با قشون و نشان و سکه و تمبر و هارت و هورت و بگیر و ببند و هرکدام در دست امیری یا خانی یا شیخی که با خانواده اش یا قبیله اش آنجا را به سمت شاهراه آزادی و آبادی رهبری می کند.
و دور حیاط دیواری بلند؛درست مثل دیوار چین؛سد مرتفعی در مقابل فرار احتمالی فرهنگ
می دیدم که این مردان آینده در این کلاسها و امتحان ها آنقدر خواهند ترسید و مغز ها و اعصابشان را آنقدر به وحشت خواهند انداخت که وقتی دیپلمه شوند یا لیسانسه،اصلا آدم جدیدی خواهند شد.آدمی انباشته از وحشت! انبانی از ترس و دلهره
یک ورقه دیپلم یا لیسانس یعنی چه! یعنی تصدیق به اینکه صاحب این ورقه دوازده سال یا پانزده سال تمام و سالی چهار بار یا ده بار در فشارترس قرار گرفته و قدرت محرکش ترس است و ترس است و ترس!