روان‌شناس شوید!

درخواست برگزاری مسابقه به صورت ... هستم.


  • رای‌دهندگان
    33
وضعیت
موضوع بسته شده است.
  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
2,308
امتیاز
63,823
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
94
سلام!
با سری جدید مسابقات انجمن روان‌شناسی در خدمت شما هستیم!

مسابقه‌ی ما به این شکله که یه مشکل فرضی مطرح می‌شه؛ شما در حکم روان‌شناس باید برای اون راه‌حل‌هایی که به ذهنتون می‌رسه رو بگید! در واقع شما مشاور می‌شید و به بیمار ما مشاوره می‌دید!

قوانین مسابقه:

اول: هر کس اجازه داره فقط یک بار مشاوره بده! یعنی در طول مدتی که سوال ایکس طرح شده، فرد ایگرگ حق یک بار پست دادن و یک بار راه‌حل دادن داره. در واقع فکر کنین فقط یک فرصت طلایی برای حل یک مشکل اساسی دارید و شما آخرین نفری هستین که این فرد بهش امید داره!

دوم: حتما در عنوان پستتون شماره‌ی راه‌حل رو ذکر کنید. مثلا بعد اینکه من سوال رو تو یه پست جداگانه نوشتم، پست بعدی عنوانش شماره‌ی یک باشه و الی آخر.

سوم: خودم در نظر دارم هر سوال فقط یک هفته مهلت پاسخ‌گویی داشته باشه؛ در پایان هفته سوال بعدی رو ( در صورت استقبال ) مطرح می‌کنیم و داور‌ها شروع به داوری می‌کنن. روز سوم تو یه تاپیک جداگانه برندگان هر هفته رو اعلام می‌کنیم. می‌تونه این روند دو هفته یک بار ، سه هفته یک بار و حتی ماهی یک بار هم تکرار بشه!

چهارم: راه‌حل‌هایی که می‌دین لطفا قابل اجرا و منطقی باشه. در غیر این صورت از مسابقه حذف می‌شید!

به برنده‌ی این مسابقه نشان علمی تعلق می‌گیره.

در طرح سوال‌ها اولویت با مسائل و مشکلاتی که در جامعه‌ی کنونی ممکنه برای یه جوون مطرح بشه خواهد بود! حتی اگه مشکلی دارید که نمی‌تونید جایی مطرح کنید، می‌تونین خصوصی به من پ.خ بدید و بدون ذکر اسم شخص اون رو تو مسابقه شرکت بدیم!

منتظر حضور پرشور شما هستیم!

+ فعلا تا جمعه شب نظرسنجی اول تاپیک رو جواب بدید تا مسابقه به طور رسمی و طبق نظرات و خواسته‌های شما از شنبه راس ساعت ۰۰:۰۰ شروع بشه! تاپیک تا شروع مسابقه قفله و شما می‌تونید اگه نظر یا انتقاد یا پیشنهادی در مورد مسابقه دارید به من پ.خ کنید. متشکرم!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2
ارسال‌ها
2,308
امتیاز
63,823
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
94
سوال اول - دور اول مسابقه‌ی روان‌شناسی

در زندگی خانوادگی پدر و مادرم اختلاف خیلی زیادی با هم دارند. در دعواهای لفظی که با هم دارند، به هم‌دیگر ناحق میگویند و من نمی‌توانم دخالت نکنم و گاهی شروع می‌کنم به دفاع کردن مثلا از مادرم و بعد ناراحت می‌شوم از حرفهایی که به پدرم زدم. در زندگی هم پدر و هم مادرم هر دو مقصر بودند که کارشان به اینجا کشیده ولی گاهی پدرم حرفهایی به مادرم می‌زند که من که دختر هستم و جنس مونث، متوجه می شوم که مادرم چه چیزی را تحمل می‌کند. حالا می‌خواستم از شما بپرسم من به عنوان یک فرزند، در این مواقع چه کار باید انجام دهم؟ اصلا دخالتی داشته باشم یا نه؟
 

رضا 8959

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
طلایه داران
شهر
فارس
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
روانشناسی
پاسخ : روان‌شناس شوید!

شماره 1
سلام.به هیچ وجه بی تفاوت بودن به این مساله مهم راه حل مناسبی نیست.چون ممکنه خانواده از هم بپاشه.به نظر من شما سعی کنین حین دعوا و جر و بحث جانب یک طرف رو نگریرین چون یقینا اثر سو داره.شما بهترین کاری که میتونین بکنین اینه که دور از چشم مادر با پدرتون درباره علاقه مادر بهش حرف بزنید تا میتونین خوبی های مادرتونو بگین.در ضمن نه غلو کنین و نه دروغ بگین.هر چی که واقعا حقیقت داره رو بگین.همین کار رو برا مادرتون هم انجام بدین.از پدرتون تعریف کنین.از زحمت هایی که میکشه و سعی کنین که از دل مادرتون حرف هایی رو که پدر زده بیرون بیارین.بعدا زمانی که خانواده جمع هستند یعنی هم پدر هست و هم مادر از روز های خوب زندگی و از خاطرات خوب زندگیتون بگین.از پدر و مادر در مورد عروسی و خاستگاری و زمان به دنیا اومدن شما بپرسین و ازشون بخواین خاطرات رو بازگو کنن.البته باید شرایط رو بشناسین.به هیچ وجه حین عصبانیت دو طرف این موضوع رو مطرح نکنین چون احتمالا دو طرف درگیریشون بالاتر میره.چون یک طرف میخواد بگه من اشتباه کردم به تو جواب مثبت دادم و طرف دیگه هم میگه منم اشتباه کردم خاستگاری تو اومدم و این حرف ها اوضاع رو بدتر میکنه.اول شرایط رو اماده کنین طبق همون چیز هایی که گفتم.ایشالله راهکارم گره گشا باشه.یا علی
 

m.h.amini

مهندس
ارسال‌ها
389
امتیاز
900
نام مرکز سمپاد
علامه حلی1!
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
مدال المپیاد
.
دانشگاه
.
رشته دانشگاه
.
پاسخ : سوال اول - دور اول مسابقه‌ی روان‌شناسی


من ترجیح میدم بصورت یه مکالمه رو در رو پاسخ بدم چون مشاوره مکاتبه ای را کامل نمیدونم..

شماره 2
من : آروم باش از عجله ای که داری مشخصه که این موضوع عصبیت کرده و خیلی مشتاق یک راه حل مفیدی...
کمی به جایی خیره میشم و پلک هم نمیزنم تا محیط ارام تری حاکم بشود
بعد از چند لحظه
خوب ولی این خیلی خوبه که دنبال راه حلی.

نکته مهم این قضیه اینه که سهم خودت رو در شروع این دعوا ها کاهش بدی ...
ببین گاهی دعوای والدین بخاطر رفتار فرزند اتفاق میفته مثلا پدر بخاطر دستپخت بد دختر به مادر سرکوفت میزنه یا مادر بخاطر رففتارهای بچگانه پسرش اونرو به پدرش نسبت میده...
سوالم اینه که آیا نقشی تو این دعوا ها داری؟
کدوم رفتارت باعث تنش میشه تو خانواده؟
*کمی مهلت میدهم تا فکر کند*
اگر رفتاری داری که باعث دعوا میشه از نظر من اول از همه اون رو در خودت برطرف کن
و اگر باعث تنش میشه و ممکنه عصبانیت حاصل از اون منجر به دعوا بشه بهتره سعی کنی تا اون رو هم برطرف کنی...
دخالت و دعوا با پدر یا حتی مادر روش مناسبی نیست چون اینجوری توهم داری همون رفتار غلط والدین رو تکرار میکنی

این مرحله اوله برای اینکه اجراش راحت تر باشه فقط همین کارو ازت میخوام هرموقع تونستی از این مرحله عبور کنی میریم سراغ مراحل بعدی...

بعد از دو هفته..
جلسه دوم مشاوره

خوب الحمدالله باعث شدی جو خانواده رو اروم تر کنی اما خوب مساعلی هستند که پدر و مادری که بینشون یک دلشکستگی هست پیداش کنن تا دعوا رو شروع کنن....
به نظرت دل شکستگی بینشون هست یا فقط عادت کردن به این دعوا ها؟...
در واقع جفتشون یکیه وقتی ادم عادت کنه به این رفتار کم کم از
هم سرد و دور میشن...
مرحله قبل رو موفق بودی این جلسه ازت میخوام این رابطه رو گرم کنی...
این سرد بودن باعث شده هیجکدوم جلو نیاد تا این رابطه رو صمیمی تر کنند ازت میخوام تو اون جرقه گرما باشی
بخاطر رفتار های یکی دو هفته قبلت هم پدر هم مادر باهات صمیمی تر شدن و خانواده روی تو حساب بهتری میکنه سعی کن از این اعتبارت استفاده کنی و در اوقات تنهایی که باهاشون هستی نه مستقیم اما غیر مستقیم از ویژگی های خوب اون یکی بگی
و این کارو رومدتی ادامه بده منظورم اینه مقطعی و کوچیک کوچیک اما به دفعات بالاو سعی کن با فن بیان خوب و شیرینکاری این کارو رو زمان مناسبش انجام بدی


جلسه سوم

خوب تو هفته قبل خداروشکر تونستی زیرگوش جفتشون هی از خوبی های اون یکی بگی ....
تا اینحای رابطه باید بهبود روابطشون رو حس کنی...
سعی کن گاهی تو خونه باهم تنهاشون بزاری و اینکارو وقتی بکن که حس میکنی به هم محبت دارند نه هنگام اوج دعوا. تنهایی باعث صمیمیت بیشترشون میشه...
مطمعنا اینها میتونه کافی باشه برای حل مشکلت اما اگر روزی دلیل مشخص و خاصی رو برای دعوا های پدر و مادرت پیدا کردی و یا دوست داشتی به من بگی مشتاقم تا بتونیم حلش کنیم....
یادت باشه همیشه برای ایجاد تغیر باید اول از خودمون شروع کنیم
:)
 
ارسال‌ها
3
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فلاحی
شهر
فسا
سال فارغ التحصیلی
1401
پاسخ : روان‌شناس شوید!

شماره3
به نقل از حمیـده :
در زندگی خانوادگی پدر و مادرم اختلاف خیلی زیادی با هم دارند. در دعواهای لفظی که با هم دارند، به هم‌دیگر ناحق میگویند و من نمی‌توانم دخالت نکنم و گاهی شروع می‌کنم به دفاع کردن مثلا از مادرم و بعد ناراحت می‌شوم از حرفهایی که به پدرم زدم. در زندگی هم پدر و هم مادرم هر دو مقصر بودند که کارشان به اینجا کشیده ولی گاهی پدرم حرفهایی به مادرم می‌زند که من که دختر هستم و جنس مونث، متوجه می شوم که مادرم چه چیزی را تحمل می‌کند. حالا می‌خواستم از شما بپرسم من به عنوان یک فرزند، در این مواقع چه کار باید انجام دهم؟ اصلا دخالتی داشته باشم یا نه؟
اولین و مهمترین اشتباهی که شما ممکنه انجام بدید اینه که تو وسط دعوا دخالت کنید،و دومین اشتباه اینه که طرف یکی رو بگیرید .
در واقع دعواهای این چنینی وقتی پیش میاد که افراد یک رابطه فکر کنن طرف مقابل بهشون احترام نمیذاره یا در ذهن طرف مقابل و شاید سایر افراد مقبولیتشون رو از دست دادن و بیشتر به دلیل غرور بالای طرفین و مخصوصا پدر ممکنه اتفاق بیفته. این دعوا ها همچنان ادامه خواهد داشت و بر شدتشون در گذر زمان ممکنه افزوده بشه چون تقریبا هیچ کدوم از دو طرف نمیتونه حس غرورش رو ازین دعوا ها ارضا کنه حضور بچه ها در این دعوا ها حتی به عنوان یک بیننده مسلما شرایط رو بدتر میکنه با این که حتی اون ها تمایلشون به اینه که بچه ها حضور داشته باشن و خب این طبیعیه چون امید وارن که شاید تو این دعوای لفظی بتونن پیروز بشن و اونوقت بچه شون بفهمه که فرد پیروز از دیگری برتره و حق با اونه. پس اولین توصیم بهتون اینه که هرگاه حس کردید داره یک دعوا شروع میشه سعی کنید از اون فضا هرچه زود تر خارج بشید این میتونه از شدت دعوا حسابی کم کنه البته خب نباید توقع داشته باشین که اثرشو همون بار های اول به صورت خیلی محسوسی مشاهده کنید سعی کنید یه طوری بهشون بفهمونید که شما اصلا علاقه ای به دیدن دعواشون ندارید و مثلا برید تو اتاقتون و یک طوری بهشون بفهمونید که مشغول کار دیگه ای هستید .البته برای مراحل بعدی کار بهتره که درباره موضوع دعوا اطلاع داشته باشید و حتی خوب به حرفاشون گوش بدید و فکر کنید اما حواستون باشه که شما نباید به هیچ وجه روی این حرفا قضاوت کنید در واقع پدر و مادر شما رو یک قاضی مهم میدونن و شما باید بهشون اینو بگید که نظر شما به نفع هیچ کدوم نیست
شما نقش خیلی کلیدی ای میتونید تو کم کردن این دعوا ها داشته باشید اما زمان عمل شما قطعا نباید وسط دعوا باشه. زمان شما وقتیه که دو طرف هنوز تو اوج ناراحتی حاصل از دعوا هستند یعنی الآن دیگه اون اوج دعوای لفظی تموم شده و هر کدوم اعصابش خورده از اتفاق افتادن این دعوا و از هم دوری میجویند :-" و احتمال خیلی بالایی دنبال یک هم درد میگردند یکی که بتونن باهاش راحت حرف بزنن و ناراحتی هاشون رو یک جا خالی کنند تا آروم بشن و با احتمال زیادی اون فرد شما خواهید بود حتی اگه تا حالا هم این حس رو بهشون ندادید سعی کنید بهشون بفهمونید که بهترین فرد ممکن شمایید و البته خیلی هم کار سختی نخواهد بود با چند بار صحبت این اعتمادو پیدا میکنن و البته اینو بدونید که شما بهترین کسی هستید که این نقش رو میتونه برعهده بگیره
و حرف مهمی که باید تو این گپ هاتون بهشون بفهمونید اینه که شما به یک چیز مهم در مورد این دعوا ها اعتقاد دارید و اون اینه که در اتفاق افتادن این نوع دعوا ها و درواقع همه دعوا ها همه طرفین یک دعوا نقش دارند و هرکدوم از اونا ها در پدید اومدن این دعوا ها که شما واقعا ازش خسته شدید به یک اندازه نقش دارند و این کار باید اینطور انجام بشه که شما باید ازشون بخواید که براتون توضیح بدن جزئیات دعوا رو ،و شما باید انتظار اینو داشنه باشید که طرف مقابل از خودش دفاع کنه و طوری در مدورد طرف مقابل جوسازی که که شما حق رو بدید بهش و خب شما باید حسابی حواستون باشه تحت تاثیر اون جو قرار نگیرید شنیدن حرفاشون تو دعوا میتونه ککتون کنه که فراموش نکنید هردو طرف مقصرن و سعی کنید اینو به خودتون یاد آوری بکنید در این گپ ها شما به هیچ وجه نباید واقعا مثل یک قاضی رفتار کنید و همه حق رو به یک طرف بدید شما باید خیلیوشمند عمل کنید و بهشون بفهمونید که در عین حال که شما در مواردی به هردو طرف حق میدید هیچ کدوم رو هم تایید نمی کنید و در واقع هردو رو مقصر می دونید انجام درست این مرحله خیلی مهمه و البته ممکنه خیلی براتون هم سخت باشه اما این بهترین و تنها کاریه که شما میتونید برای بهبود این رابطه انجام بدید شما باید حواستون به لحظات محبت آمیز بین دو طرف هم باشه که اون لحظات رو بتونید بزرگنمایی کنید و بهشون یاد آوری کنید که طرف مقابل چقدر به شما علاقه داره در حالکیه شما هیچ توجهی به این ندارید و فقط به خطاهای شخص مقابل اهمیت میدید
با توجه به شرایط و نوع دعوا شما باید خیلی جاها هم ابتکار عمل رو به دست بگیرید و خلاقیت به خرج بدید مسلما شما حرفای مهمی رو براشون خواهید داشت اما باید حتما توجه کنید که اختلاف احتمالا تا حالا خیلی هم زیاد شده و ممکنه تلاش شما در بار های اول خیلی محسوس نباشه برای خودتون و شما نباید ناامید بشید اجرای راهکار هایی که گفتم ممکنه نتیجهشون رو خیلی زود نشون ندن اما حداقل میتونید مطمئن باشید که شما در ایجاد و شدت گرفتن دعوا ها نقشی نداشتید
امیدوارم موفق باشی اگه تو اجرای اینا دچار مشکل شدی سعی کن اول خودت خوب بهش فکر کنی و راه حل مناسب رو براش پیدا کنی و حتما بهم از نتیجه کارات و کارایی که میکنی خبر بده و اگر مشکلی پیدا کردی که دیگه هرچی فکر کردی نتونستی براش یک تصمیم خوب بگیری منو یادت نره بیا باهم صحبت کنیم شاید به راه حلی رسیدیم.
 
ارسال‌ها
688
امتیاز
32,212
نام مرکز سمپاد
شهید رجایی اسلامشهر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1390
دانشگاه
پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی
تلگرام
پاسخ : روان‌شناس شوید!

شماره ۴
خب به تو چه که مشکل دارن پدر مادرت؟
سعی کن کم کم استقلالت رو پیدا کنی و یک روز ازشون جدا بشی و زندگی مخصوص به خودت با آدم مخصوص به خودت رو داشته باشی.
پدر مادرت زندگی خودشون رو کردن دلیلی نداره تو بخاطر زندگی اونا انرژی و وقتی که قراره برای خودت بذاری رو بذاری برای حل مشکل اونها!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7
ارسال‌ها
2,308
امتیاز
63,823
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
94
سوال دوم _ مسابقه روان‌شناسی

من الان سه ماهه که از رابطه بیرون اومدم ولی هنوز نتونستم طرفو کامل فراموش کنم. باور این‌که منو نخواسته برام سخته. هنوز وقتی یکی رو شبیه‌ش می‌بینم به هم می‌ریزم. شب‌ها خوابشو می‌بینم. تو خیابون با چشمام دنبالش میگردم. نمیدونم باید چی کار کنم و چقدر طول می کشه که برای همیشه فراموش کنم؟ ضربه بدی خوردم چون منو به خودش وابسته کرد، من آیندمو با اون می‌دیدم ولی وقتی صحبتم جدی شد رفت! خیلی راحت و ساده.


توجه کنید که مهلت پاسخ‌گویی به سوال اول تموم شد.
 

F@RN@Z

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
225
امتیاز
10,049
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین 2
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
98
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
زیست شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : سوال دوم _ مسابقه روان‌شناسی

به نقل از حمیـده :
من الان سه ماهه که از رابطه بیرون اومدم ولی هنوز نتونستم طرفو کامل فراموش کنم. باور این‌که منو نخواسته برام سخته. هنوز وقتی یکی رو شبیه‌ش می‌بینم به هم می‌ریزم. شب‌ها خوابشو می‌بینم. تو خیابون با چشمام دنبالش میگردم. نمیدونم باید چی کار کنم و چقدر طول می کشه که برای همیشه فراموش کنم؟ ضربه بدی خوردم چون منو به خودش وابسته کرد، من آیندمو با اون می‌دیدم ولی وقتی صحبتم جدی شد رفت! خیلی راحت و ساده.


توجه کنید که مهلت پاسخ‌گویی به سوال اول تموم شد.
شماره ی 1
ببین،با توجه به اینکه سه ماه از تمام شدن رابطه گذشته پس یه برهه ی زمانی خیلی بد رو پشت سر گذاشتی و طبیعتا الآن باید حالت از دو هفته ی اول بعد از جدایی خیلی بهتر باشه و پذیرش واقعیت هم برات راحت تر
الآن وقتشه که بپذیری همه چیز تمام شده و قبول کنی که اون فرد رو از دست دادی و زندگی شما از هم جداست
سعی نکن اونی که دوسش داری رو مثل قبل توی ذهنت یه فرد رویایی تصور کنی
یه کاغذ و قلم بردار و همه ی بدی هاش، ویژگی های اخلاقیش که آزارت میداد و حرفایی که بهت زد و دلت رو شکست رو روی کاغذ بنویس و بارها اون هارو با خودت مرور کن
اصلا هر وقت که دلت هواشو کرد اون برگه رو بردار و بخونش...دوباره و دوباره...اینقدر بخونش که قانع بشی اون نمیتونست باعث خوشبختیت بشه
بعلاوه همه ی احساسات خوب یا بدی که داری،مشکلاتی که هیچوقت بین شما دو نفر قابل حل نبودن و... رو یادداشت کن و فقط اون هایی که باعث تصمیم منطقیت میشن رو نگه دار و مرتب بخونشون
همه ی چیزهایی که باعث میشن به یادش بیفتی رو از بین ببر یا از خودت دور کن...حداقل واسه یه مدت به جاهای که با هم میرفتین و محل های ملاقاتتون سر نزن که یادش بیفتی
هرگونه راه ارتباط دوباره رو هم از بین ببر...هیچوقت نباید باهاش تماس بگیری و دوباره در ارتباط باشین...هرگز...
به خودت بفهمون که اون آدمی که یه روز بهترین بود برام ولی سنگدلانه قلبم و غرورمو زیر پاش له کرد دیگه لایق برگشتن به زندگیم نیست...اون فقط به دنبال منفعت خودشه و اگه واقعا منو میخواست هر اتفاقی هم که می افتد مثل کوه کنار من میموند و تنهام نمیذاشت...
گوش کردن آهنگ غمگین هم توی این دوران ممنوعه...بخصوص آهنگایی که تورو یاد اون میندازه
سعی کن سرت رو با چیزای مختلف گرم کنی...مثلا با دوستات بیرون برو،کتاب بخون فیلم ببین و...
اصلا فرصت فکر کردن بهش رو به خودت نده
خلاصه،وقتی که تونستی با خودت کنار بیای اصلا حس نفرت بهش نداشته باش و براش آرزوی خوشبختی کن چون نفرت هم مثل عشق مدام افراد رو توی ذهن ما میاره
اصلا هم به فکر انتقام نباش و فردی رو که براش ارزش نداشتی رو به اولویت زندگیت تبدیل نکن
اون حتی ارزش یه لحظه فکر کردن رو هم نداره!حتی به خودت اجازه نده که یک ثانیه از عمرت رو هم بخاطر فردی که بهت اهمیت نداد از دست بدی!
+فکر نکن که زندگی به پایان رسیده و هیچکس لایق عشق ورزیدن نیست و خودتو برای آشنایی با افراد جدید آماده کن...از گذشتت درس بگیر و بعنوان یه تجربه که میتونه خیلی در آینده بهت کمک کنه ازش استفاده کن مثلا توی تجربه ی بعدیت بیشتر میتونی مراقب رفتارت که باعث آزار فرد مورد علاقت میشه باشی و با سیاست بیشتری پیش بری
+به هیچ وجه خودتو بی ارزش ندون...اون فردی که تورو رها کرده بخاطر بی ارزش بودنت نبوده...به این فکر کن که لقمه ی بزرگ تر از دهنش بودی و از ترس خفه شدن تو رو رها کرد...
در ضمن سعی کن از استقلال و تنهایی که الآن داری لذت ببری...اکثر افراد بعد از شکست عشقی افسرده میشن چون به امنیتی که توی رابطه ی عاشقانه وجود داره عادت کردن...اما بعد از یه مدت که حالشون بهتر شد میفهمن چقدر خوبه که بجای فکر و خیال و رویا پردازی میتونن به کارهاشون برسن و صد البته اینکه چقدر نسبت به قبل آرامش دارن!!!
در های قلبتو به روی دیگران نبند و بدون که اگه این رابطه رو از دست دادی،در عوض فرصت جدیدی بهت داده شده تا یه رابطه ی بهتر و کامل تر با فردی که میتونه خیلی بهتر از اون آدم باشه بسازی
روی ویژگی های مثبتت تمرکز کن و اون هارو پروش بده و از خودت بهترین رو برای کسی که قراره یه روز قلبت تا ابد مال اون باشه بساز
این رو هم همیشه به یاد داشته باش که زمان بهترین داروئه!مطمئن باش یه روز،خیلی زود،حتی زود تر از اون چیزی که فکرشو میکنی به حال و روز الآنت میخندی! :)
به امید اون روز که در کنار بهترین آدم دنیا خوشبختی رو با تمام وجودت حس کنی :)
 

A M I N

به یاد دارک لایت خدابیامرز
ارسال‌ها
3,895
امتیاز
37,738
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
پاسخ : روان‌شناس شوید!

شماره 3

اولا نری بخاطر فراموش کردنش یکی دیگه رو جایگزین کنی... :-"

دوما وقتی یادش افتادی دنبال یه چیزی از اون نباش

اگه بخوای هی به خودت بدیاشو یادآوری کنی هی داره تو مخت رژه میره و مغرت با قلبت وارد جنگ میشه... {-8 :-"

دنباله ی افکارتو که نگیری بعد از یه مدتی کلن میشه یکی مثل بقیه

لازم نیست خیلی به خودت فشار بیاری و اگه کوچیک ترین فکری راجبش به ذهنت رسید احساس گناه کنی

کم کم مدت زمانی که راجبش فک می کنی خودش کم میشه تا محو بشه... >:D<
 

deniz_nabege

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
180
امتیاز
435
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بناب
پاسخ : روان‌شناس شوید!

شماره 4
زمان رفوگر خوبیه عمیق ترین زخمارو مداوا میکنه ولی مشکل اینه که توی این مدت چه اتفاقایی بیفته و چقدر از عمر آدم تلف بشه
این مشکل شاید واسه همه نه ولی واسه 80% آدمای دنیا احتمالا اتفاق افتاده
توی حل یه مشکل باید منطقی باشیم به نظر من این کاملا حرف غلطیه که به طرف مقابل فکر نکن هر وقت به اون فکر کردی خودتو با کار دیگه ای مشغول کن وقتی با یه نفر یه رابطه عاطفی داری و این رابطه اونقدری پیش رفته که باهم جاهای مختلف برین کارای مختلف بکنین خوب اون آدم جزوی از زندگیت شده شاید همه اتفاقای دور و برت تورو یاد همون شخص بندازه
اگه تو هر کاری که از دستت برمیومد برای ادامه اون رابطه کردی ولی نشده فقط با این میتونی توجیهش کنی که خواست خدا نبوده قسمت این بوده هر چقدرم که به سرنوشت و قسمت اعتقادی نداشته باشیم ولی بعضی وقتا همین دوتا کلمه میتونه آرامبخش روزای پرتلاطم زندگیت باشه
نمیشه از کسی انتظار داشت که پشتت باشه و دستتو بگیره آدما بعضی وقتا نمیتونن پشت حرفایی که زدن وایستن و توهم نباید بگی که چرا وقتتو واسه یکی گذاشتی که نخواسته کنارت باشه عشق یعنی اینکه حالت خوب باشه اگه اونموقه حالت خوب بود بهترین کارو کردی که باهاش بودی و اگه الان حالت خوب نیست یعنی این عشق داره به خودت و زندگیت آسیب میزنه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #11
ارسال‌ها
2,308
امتیاز
63,823
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : روان‌شناس شوید!

e.PNG

این نتیجه‌ی نظرسنجی به مدت دو هفته‌س. ۳۴ نفر شرکت‌کننده تو نظرسنجی داشتیم و ۸ نفر مجموعا شرکت کردن. :| خب وقتی نمی‌خوایین شرکت کنین چرا رای می‌دین؟ :))

یه هفته تاپیک قفل می‌مونه و از هفته بعد سوال جدید رو می‌ذارم. امیدوارم استقبالتون بیشتر شه. :)
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا