پروژه عظیم FunVax جهت از بین بردن اعتقادات مسلمانان

  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
919
امتیاز
4,416
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
تهران
سلام سلام! :-"
خب یک پروژه فوق سری که جدیدا توسط دانشمندانِ کشور عزیزمون داره فاش میشه, پروژه FunVax هست.
FunVax مخفف عبارت "Fundamentalism Vaccine" هست.در این پروژه از یک ویروس بسیار واگیردار استفاده میکنند و اون رو بین مردم مسلمون پخش میکنند تا کم کم اعتقاداتشون از بین بره.ویدیوشو میتونید توی یوتیوب ببینید.

روش کار :
جدیدا خیلی مد شده که غربی ها دنبال تفاوت های بیولوژیکیِ بین یک بی خدا و باخدا بگردند و در این زمینه مقاله چاپ کنند. یکی از تفاوتهایی که شواهدش هم کم نیست, بیان شدن بیش از اندازه یک ژن خاص(God Gene) در افراد خدا پرست هست. عاملان این توطئه که همان استکباران جهانی هستند, یک عامل سرکوب کننده این ژن رو از طریق روش "genetic recombination" با یک ویروس واگیر دار ترکیب میکنند و پس از پایدار سازی این ویروس و برخی تغییرات دیگه, این ویروس رو کشت میدن و سپس هم بین مردمِ مسلمان پخش میکنند. سپس با سرکوب شدن بیان این ژن در مدتی پایه های اعتقادی ما مسلمانان سست میشه و از دینمان برمیگردیم.

اقدامات انجام شده:
ظاهرا توی حج این کار رو انجام دادن که میتونید توی آپارات سخنان پروفسور علی کرمی رو گوش کنید.
بنظر من شاید همین الان هم بین برخی از دوستانمون که اظهار بر بی خدایی دارند, این ویروس پخش شده بوده باشه!

سوالات پیش رو:
آیا این کار اخلاقی است؟
آیا واقعا اعتقادات ما به بیان شدن یک ژن وابسته است؟
ما باید چیکار کنیم؟ آیا نباید یک ویروس برعکس بسازیم و حتی بین آنها پخش کنیم؟
هدف غربی ها چی میتونه باشه؟
آیا اگر ما با آلوده شدن به این ویروس از دینمان برگردیم, بازخواست خواهیم شد؟
نظر شما چیست؟

منابع:
http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/11/26/1000583/
ویکی این ژن :
https://en.wikipedia.org/wiki/Vesicular_monoamine_transporter_2
+ تو اینترنت بزنید میاد :-"
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2
ارسال‌ها
919
امتیاز
4,416
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
تهران
پاسخ : پروژه عظیم FunVax جهت از بین بردن اعتقادات مسلمانان

به نقل از CPHM :
:)) :))
ژن خدا....
خخخخخ
من زیست نخوندم خیلی ولی این دیگه احمقانه است خوب؟!
این دانشمندان ایرانی در حال پرده برداری از این اتفاق در اسرع وقت باید به تیمارستان , روانپزشک یا دارالمجانین برای ویزیت مراجعه کنند.
آدم باید یک ذره از قوه ی منطقه اش استفاده ببرد. هر ویدئو یوتیوب را باور نکند چه برسد اینقدر احمقانه باشد.
"The God Gene: How Faith is Hardwired into our Genes"
این اسم کتابی هست که کامل این موضوع رو بررسی کرده و نویسنده اون هم یک دکتر ژنتیک از دانشگاه هاروارده :-"
پ.ن: در این زمینه ها حتی شاخه های جدیدی مثلا Neurotheology بوجود اومده.
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,847
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : پروژه عظیم FunVax جهت از بین بردن اعتقادات مسلمانان

به نقل از Thousand Light Years Away :
"The God Gene: How Faith is Hardwired into our Genes"
این اسم کتابی هست که کامل این موضوع رو بررسی کرده و نویسنده اون هم یک دکتر ژنتیک از دانشگاه هاروارده :-"
پ.ن: در این زمینه ها حتی شاخه های جدیدی مثلا Neurotheology بوجود اومده.

کتاب به تنهایی منبع معتبری نیست؛ اریک فون دانیکن هم راجع به هیبرید بودنِ من و شما از موجودات فضایی کتاب نوشت. چنانچه در این مورد مقاله‌ای در دست دارین که در ژورنال‌های peer-reviewed چاپ شده، لطفاً اینجا قرار بدین و تازه می‌تونیم سرش بحثِ درست و حسابی کنیم اون موقع :‌)

بعدنوشت: باورهای دینی از باورهای بسیار high-order توی مغز هستن که تحت کنترل تعداد زیادی ژن و مسیرهای نورونی هستن و اون مسیرها خودشون تحت تأثیرِ شدید محیط اطراف هستن. یافتن یک دونه ژنِ اثرگذار یا حتّی یک واریاسیون ژنیِ به‌ تنهایی اثرگذار برای رفتارهای اون نواحی از مغز، بسیار دور از انتظاره و برای همین هم هست که اساساً وقت تلف همچین چیزی نمی‌شه به اون صورت. پیشنهادِ دین همر پیشنهاد بامزه‌ای بود راجع به اون ژن، امّا مقاله‌ای که این مسئله رو پیشنهاد داده بود داده‌های آماری مشکوکی داشت و نتایجی که گرفته بود توی آزمایش‌های بعدی اصلاً تکرار نشدن دیگه[nb]http://www.scientificamerican.com/article/faith-boosting-genes/[/nb]. قضیه به این سادگی نیست اصلاً به عبارت دیگه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4
ارسال‌ها
919
امتیاز
4,416
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
تهران
پاسخ : پروژه عظیم FunVax جهت از بین بردن اعتقادات مسلمانان

به نقل از Lorca :
کتاب به تنهایی منبع معتبری نیست؛ اریک فون دانیکن هم راجع به هیبرید بودنِ من و شما از موجودات فضایی کتاب نوشت. چنانچه در این مورد مقاله‌ای در دست دارین که در ژورنال‌های peer-reviewed چاپ شده، لطفاً اینجا قرار بدین و تازه می‌تونیم سرش بحثِ درست و حسابی کنیم اون موقع :‌)
با مثال های بامزه زدن نمیشه یک کتاب رو رد کرد :) مثل این میمونه که بگی Rowling هم کلی کتاب راجب Muggle بودن ماها نوشته پس نوشته های این کتاب ها ملاک نیست! یک ایده وقتی کوچیک باشه و خیلی روش کار نشده باشه میشه مقاله و یک ایده که تحقیقات وسیع تری روش انجام بگیره تبدیل به کتاب میشه. "Dean Hammer" هم یک تحصیل کرده از ناکجا آباد نیست که کتابی رو بدون تحلیل های آماری و اینجور چیز ها بنویسه. حتما میخوای واست مقاله از نیچر بیارم که بگه آره ما این واکسنو رو اینقد آدم تست کردیم و نتیجه این شد و این ؟ : ))
اینکار ها بدلیل جنبه سیاسی خیلی به بیرون درز پیدا نمیکنه.

بهرحال یک مقاله توی اکتبر 2004 در این مورد چاپ شده ولی خب الان دسترسی ندارم:
http://www.scientificamerican.com/article/faith-boosting-genes/

+این مطالب تناقض علمی ای نداره!

بعدا نوشت:
خب برای یک تست درست وحسابی میشه این پروژه رو ران کرد و نتایج رو تحلیل کرد. اساس علمی این کار جای سوال نداره و بیشتر جنبه سیاسی-عقیدتی-اخلاقی ش مورد سوال بود :)
+ هیچ دلیلی نداره که یک ژن خاص نتونه باعث تغییر بزرگی در سیستم روانی بشه, مثل "MAOA" که به "warrior gene" معروفه :)
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,847
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : پروژه عظیم FunVax جهت از بین بردن اعتقادات مسلمانان

به نقل از Thousand Light Years Away :
با مثال های بامزه زدن نمیشه یک کتاب رو رد کرد مثل این میمونه که بگی Rowling هم کلی کتاب راجب Muggle بودن ماها نوشته پس نوشته های این کتاب ها ملاک نیست! یک ایده وقتی کوچیک باشه و خیلی روش کار نشده باشه میشه مقاله و یک ایده که تحقیقات وسیع تری روش انجام بگیره تبدیل به کتاب میشه. "Dean Hammer" هم یک تحصیل کرده از ناکجا آباد نیست که کتابی رو بدون تحلیل های آماری و اینجور چیز ها بنویسه. حتما میخوای واست مقاله از نیچر بیارم که بگه آره ما این واکسنو رو اینقد آدم تست کردیم و نتیجه این شد و این ؟ : ))
اینکار ها بدلیل جنبه سیاسی خیلی به بیرون درز پیدا نمیکنه.

بهرحال یک مقاله توی اکتبر 2004 در این مورد چاپ شده ولی خب الان دسترسی ندارم:
http://www.scientificamerican.com/article/faith-boosting-genes/

اینو که من خودم آوردم :‌))
این[nb]پشت pay-wall قرار داره. اینجا گذاشتمش: http://s6.picofile.com/file/8259933076/zimmer2004.pdf.html[/nb] مقاله در حقیقت نقد کتاب دین همر هست و اشاره می‌کنه که همر قبلاً هم ادّعاهای این تیپی داشته که دیگران نتونستن تأیید کنن؛ مثل ادّعاش که ژن مسئول هم‌جنس‌گرایی داریم. بله حتماً باید مقاله بیاره، علم که منبر مسجد نیست. باید پژوهش کنی، داده‌ی قابل توجّه داشته باشی و ادّعای ابطال‌پذیر و دیگران باید بتونن با رفتن مسیری که توی مقاله آوردی، به همون نتایجی برسن که تو رسیدی، وگرنه ثابت می‌شه اشتباه کردی یا داده‌ها و نتایجت رو دستکاری کردی. بدون چنین مقالاتی، ادّعایی که کردی ادّعای بامزه‌ایه صرفاً و مثل کتاب‌های هری‌ پاتر حوزه‌ش دیگه‌ علم نیست، fictionاه. کی گفته ایده وقتی بیشتر روش پژوهش بشه می‌شه کتاب؟! کتاب دین همر Text Book رفرنس نیست، صرفاً یک کتابه. مثل هر کتاب دیگه‌ای. مثل کتابای هری پاتر به قول خودت. شوخی نیست که :‌)) منم می‌تونم یک کتاب بنویسم ادّعا کنم که مادّه‌ی مرکزی DNA در انسان‌ها آرسنیکه و حتّی یک مقاله هم نیارم. چاپ کتاب نیازمند فرایندهای پژوهشیِ چاپ مقاله نیست، برای همین هم هر کتابی با هر ادّعایی می‌تونه چاپ بشه و برای همین هم کتاب‌ها، منبع خوبی نیستن مگر این که مرجع علمی رسمی باشن که کتاب دین همر نیست.

بعدنوشت: به نقل از پاراگراف آخر اون نقد:

The God Gene might have been a fascinating, enlightening book if Hamer had written it 10 years from now—after his link between VMAT2 and self-transcendence had been confirmed by others and after he had seriously tested its importance to our species. Instead the book we have today would be better titled: A Gene That Accounts for Less Than One Percent of the Variance Found in Scores on Psychological Questionnaires Designed to Measure a Factor Called Self-Transcendence, Which Can Signify Everything from Belonging to the Green Party to Believing in ESP, According to One Unpublished, Unreplicated Study.

به نقل از Thousand Light Years Away :
بعدا نوشت:
خب برای یک تست درست وحسابی میشه این پروژه رو ران کرد و نتایج رو تحلیل کرد. اساس علمی این کار جای سوال نداره و بیشتر جنبه سیاسی-عقیدتی-اخلاقی ش مورد سوال بود
+ هیچ دلیلی نداره که یک ژن خاص نتونه باعث تغییر بزرگی در سیستم روانی بشه, مثل "MAOA" که به "warrior gene" معروفه

کردن و چون به نتایجی که همر ادّعا کرده نرسیدن، ول شده ماجرا از ده سال پیش تا الان.

رفتارهای پیچیده‌ای مثل باورهای عقیدتی و گرایشات جنسی، پیچیده‌‌تر از تمایل به خشونت هستن و نقاطی از مغز که اونا رو کنترل می‌کنه تحت برهم‌کنش‌های جدّی چندین کلاسترِ ژنتیکی و محیط اطرافه. هیچ ژنِ مادری وجود نداره توی اون ناحیه که به تنهایی ۱۰۰٪ کنترل‌کننده‌ی رفتارهای پیچیده‌ای این چنینی باشه. بماند که با «دلیلی نداره نتونه» نمی‌شه ادّعا کرد همچین ژنی وجود داره. شما باید ژن رو پیدا کنی، ارتباط اپیدمیولوژیِ آماری نشون بدی بین ژن و پدیده‌ی مورد نظر، مسیر فانکشنال ژن رو پیدا کنی که ارتباط قطعیِ علّت و معلولی رو هم ثابت کنه، و تاااازه ممکنه بعدش بتونی مقاله رو چاپ کنی.

× در مورد جنبه‌های عقیدتی و سیاسی توی «مباحث علمی» نمی‌شه بحث کرد.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6
ارسال‌ها
919
امتیاز
4,416
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
تهران
پاسخ : پروژه عظیم FunVax جهت از بین بردن اعتقادات مسلمانان

به نقل از Lorca :
اینو که من خودم آوردم :‌))
این[1] مقاله در حقیقت نقد کتاب دین همر هست و اشاره می‌کنه که همر قبلاً هم ادّعاهای این تیپی داشته که دیگران نتونستن تأیید کنن؛ مثل ادّعاش که ژن مسئول هم‌جنس‌گرایی داریم. بله حتماً باید مقاله بیاره، علم که منبر مسجد نیست. باید پژوهش کنی، داده‌ی قابل توجّه داشته باشی و ادّعای ابطال‌پذیر و دیگران باید بتونن با رفتن مسیری که توی مقاله آوردی، به همون نتایجی برسن که تو رسیدی، وگرنه ثابت می‌شه اشتباه کردی یا داده‌ها و نتایجت رو دستکاری کردی. بدون چنین مقالاتی، ادّعایی که کردی ادّعای بامزه‌ایه صرفاً و مثل کتاب‌های هری‌ پاتر حوزه‌ش دیگه‌ علم نیست، fictionاه. کی گفته ایده وقتی بیشتر روش پژوهش بشه می‌شه کتاب؟! کتاب دین همر Text Book رفرنس نیست، صرفاً یک کتابه. مثل هر کتاب دیگه‌ای. مثل کتابای هری پاتر به قول خودت. شوخی نیست که :‌)) منم می‌تونم یک کتاب بنویسم ادّعا کنم که مادّه‌ی مرکزی DNA در انسان‌ها آرسنیکه و حتّی یک مقاله هم نیارم. چاپ کتاب نیازمند فرایندهای پژوهشیِ چاپ مقاله نیست، برای همین هم هر کتابی با هر ادّعایی می‌تونه چاپ بشه و برای همین هم کتاب‌ها، منبع خوبی نیستن مگر این که مرجع علمی رسمی باشن که کتاب دین همر نیست.
آخه موقعی که نقل قول کردم این مقاله نبود تو پستت :-"
خب ببین الان هدفت دقیقا چیه ؟ این کتاب, کتابی نیست که بگه :
بنام خدا
میزان بیان vmat2 در باور های دینی موثر است.
و من الله توفیق
شاید فکر میکنی هرکتابی که رفرنس نباشه, فیکشن ـه ؟ خب این برمیگرده به باورت!
رفتارهای پیچیده‌ای مثل باورهای عقیدتی و گرایشات جنسی، پیچیده‌‌تر از تمایل به خشونت هستن و نقاطی از مغز که اونا رو کنترل می‌کنه تحت برهم‌کنش‌های جدّی چندین کلاسترِ ژنتیکی و محیط اطرافه. هیچ ژنِ مادری وجود نداره توی اون ناحیه که به تنهایی ۱۰۰٪ کنترل‌کننده‌ی رفتارهای پیچیده‌ای این چنینی باشه. بماند که با «دلیلی نداره نتونه» نمی‌شه ادّعا کرد همچین ژنی وجود داره. شما باید ژن رو پیدا کنی، ارتباط اپیدمیولوژیِ آماری نشون بدی بین ژن و پدیده‌ی مورد نظر، مسیر فانکشنال ژن رو پیدا کنی که ارتباط قطعیِ علّت و معلولی رو هم ثابت کنه، و تاااازه ممکنه بعدش بتونی مقاله رو چاپ کنی.
ببین با مسامحه میشه آدما رو به دو تیپ شخصیتی تقسیم کرد:
1. گروهی که به وضعیت های ذهنیشون یا سیستم باورهاشون شک نمیکنند. (در موازات کسانی که خشونت را کنترل نمیکنند)
2. گروهی که خیلی شک میکنند.( در موازات کسانی که خشونت را کنترل میکنند)
بنابر اسم پروژه, هدف تغییر آدما از تیپ اول به تیپ دوم هست.(fundamentalism vaccine)
پس احتمالش کم نیست که فرق این دوتیپ, مثلا غلظت یک آنزیم باشه!
+حتی گرایشات جنسی هم مقدار بسیار زیادی به هورمون ها ربط داره. محتاط بودن به انجام کارها و یا دلیر بودن, عاشق شدن و بسیاری از رفتارهای انسانی به میزان ترشح هورمون ها و بعضی از آنزیم ها داره! ( انبوهی از این مقاله ها وجود داره!)
همونطور که گفتی, میزان بیان یک ژن خاص تحت تاثیر عوامل بسیاری هست, مثل باور ها! خب ک چی ؟ :/
کتابی که برای نشان دادن یک ادعا چاپ میشه, باید یکسری آمار و ارقام و تحلیل آماری داشته باشه. بماند که نمیشه بصورت 100 درصدی, وقایع علت و معلولی رو در داده های تجربی مشخص کرد و تقریبا برای این تحلیل این داده ها بطور مثال از میزان correlation یا تکنیک های دیگه ی آماری استفاده میکنند.
این بنده خدا هم تو کتابش هم داده هارو تحلیل کرده و هم از تکنیک های آماری استفاده کرده.(طبق review های کتاب)
اینکه میگی خیلی راحت نمیشه چنین نتیجه گیری هایی کرد, این هم 300 صفحه کتاب هست و به راحتی نتیجه نگرفته!

----

بنظر من, کل حرفت اینه که چون یه نویسنده تونسته کتاب این دکتر ژنتیک رو نقد کنه, کتابش چرنده. ولی خب کمی هم به reputation نویسنده هم باید توجه کرد یا باید کل کتاب رو خوند!
پ.ن :
× در مورد جنبه‌های عقیدتی و سیاسی توی «مباحث علمی» نمی‌شه بحث کرد.
من به تقلید از تاپیکِ پروژه هارپ, اینو اینجا زدم! که توی اون تاپیک کلی از این بحثا کردن!
 

Weeping Angel

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,416
امتیاز
4,219
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
پاسخ : پروژه عظیم FunVax جهت از بین بردن اعتقادات مسلمانان

کتابی که برای نشان دادن یک ادعا چاپ میشه, باید یکسری آمار و ارقام و تحلیل آماری داشته باشه
نه!
شما رو آشنا می کنم با جناب David icke
طبق ادعای ایشون زمین توسط موجودات فضایی سوسمار مانندی به نام Reptilians داره کنترل میشه و اکثر سیاست مداران و افراد مشهور طبق گفته ایشون از همین نژاد موجودات فضایین. این ادعاهاش رو هم داخل کتابThe Biggest Secret: The Book That Will Change the World می تونید پیدا کنید!

شاید فکر میکنی هرکتابی که رفرنس نباشه, فیکشن ـه ؟ خب این برمیگرده به باورت!

هر کتابی هم که فیکشن نباشه الزما درست و قابل اعتماد نیست. به طور مثال همین کتاب بالا که ابدا فیکشن نیست و خود جناب ایک و طرفدارانش این ادعاها رو کاملا حقیقی می دونن.
و اینکه کلا در بحث علم در زمینه کتاب فقط میشه به کتاب های رفرنس اعتماد کرد که اون ها هم معمولا حاوی مطالب دست دوم هستند. بهترین سورس برای مطالب دست اول هم مقالات peer-reviewed به حساب میان
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,847
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : پروژه عظیم FunVax جهت از بین بردن اعتقادات مسلمانان

به نقل از Thousand Light Years Away :
آخه موقعی که نقل قول کردم این مقاله نبود تو پستت
خب ببین الان هدفت دقیقا چیه ؟ این کتاب, کتابی نیست که بگه :شاید فکر میکنی هرکتابی که رفرنس نباشه, فیکشن ـه ؟ خب این برمیگرده به باورت!ببین با مسامحه میشه آدما رو به دو تیپ شخصیتی تقسیم کرد:
1. گروهی که به وضعیت های ذهنیشون یا سیستم باورهاشون شک نمیکنند. (در موازات کسانی که خشونت را کنترل نمیکنند)
2. گروهی که خیلی شک میکنند.( در موازات کسانی که خشونت را کنترل میکنند)
بنابر اسم پروژه, هدف تغییر آدما از تیپ اول به تیپ دوم هست.(fundamentalism vaccine)
پس احتمالش کم نیست که فرق این دوتیپ, مثلا غلظت یک آنزیم باشه!
+حتی گرایشات جنسی هم مقدار بسیار زیادی به هورمون ها ربط داره. محتاط بودن به انجام کارها و یا دلیر بودن, عاشق شدن و بسیاری از رفتارهای انسانی به میزان ترشح هورمون ها و بعضی از آنزیم ها داره! ( انبوهی از این مقاله ها وجود داره!)
همونطور که گفتی, میزان بیان یک ژن خاص تحت تاثیر عوامل بسیاری هست, مثل باور ها! خب ک چی ؟ :/
کتابی که برای نشان دادن یک ادعا چاپ میشه, باید یکسری آمار و ارقام و تحلیل آماری داشته باشه. بماند که نمیشه بصورت 100 درصدی, وقایع علت و معلولی رو در داده های تجربی مشخص کرد و تقریبا برای این تحلیل این داده ها بطور مثال از میزان correlation یا تکنیک های دیگه ی آماری استفاده میکنند.
این بنده خدا هم تو کتابش هم داده هارو تحلیل کرده و هم از تکنیک های آماری استفاده کرده.(طبق review های کتاب)
اینکه میگی خیلی راحت نمیشه چنین نتیجه گیری هایی کرد, این هم 300 صفحه کتاب هست و به راحتی نتیجه نگرفته!

----

بنظر من, کل حرفت اینه که چون یه نویسنده تونسته کتاب این دکتر ژنتیک رو نقد کنه, کتابش چرنده. ولی خب کمی هم به reputation نویسنده هم باید توجه کرد یا باید کل کتاب رو خوند!
پ.ن : من به تقلید از تاپیکِ پروژه هارپ, اینو اینجا زدم! که توی اون تاپیک کلی از این بحثا کردن!

بابا باور کدومه؟ خیلی ساده‌س؛ چاپ کتاب هیچ نیازی نداره به آوردن آمار، دیتا، رعایت متد علمی یا اساساً هیچ چیز دیگه‌ای. هر چی دلت می‌خواد می‌نویسی و یه پابلیشر پیدا می‌کنی و تمام. برای همینه که شما هرگز نمی‌بینی توی هیچ مقاله‌ای، کتابی که رفنرس علمی رسمی نباشه رو cite کنن. من توی اوّلین پستم گفتم مقاله رو بیارین که بشه روش بحث علمی کرد، چون راجع به یک کتاب نمی‌شه بحث علمی کرد. مثل اینه که بخوایم راجع به تئوری ژن خودخواه بحث کنیم و من کتابِ داوکینز رو منبع بدونم، به جای این که مقالات علمی که راجع به این موضوع نوشته شده رو cite کنم. کل کتاب هامر بر اساس همون یک مقاله نوشته شده [طبق دسکریپشن خودِ کتاب] و اون مقاله هرگز نتایجش بازتولید نشدن توی ده سال اخیر، و اون مقاله‌ای که من آوردم و خودت هم آوردی توضیح داده اشکالات اون مقاله چی بوده. «خب که چی؟»؟ وقتی دو هزار تا عامل داری که روی یک رفتار اثر می‌گذارن و ماکسیمم ده تاش رو می‌دونی، نمی‌تونی از راه برسی و خیلی راحت ادّعا کنی که آره من یه ژنی پیدا کردم عامل فلان چیزه. روشی که توی پژوهش استفاده شده توی اون مقاله این بوده که یه جامعه‌ی آماری کوچیک، پرسش‌نامه پر کردن بر اساس یه مفهوم بحث‌برانگیز که تعریفش هم مشخّص نیست [توی اون نقد نوشته شده این]. توی ده سال اخیر هم کسی نتونسته نتابج پژوهش رو بازتولید کنه. همه‌ی استحکام علم به پروسه‌ی peer-review و تلاش برای بازتولید کردن نتایجه. وقتی دیگران نتونن با دنبال کردن روش خودت، نتایج تو رو بیرن، نظرت رد می‌شه متأسفانه. به همین راحتی.

در فرایند علمی reputation هیچ اهمیّتی نداره؛ خود مقاله رو باید بخونی و بررسی کنی ببینی به چه نتیجه‌ای می‌رسی. یه دانشمند خیلی بزرگ و استاد برکلی هم یه بار یه مقاله‌ای به شوخی چاپ کرد راجع به این که آرسنیک مادّه‌ای اصلی DNA بعضی باکتری‌هاست و وقتی مقاله صرفاً به خاطر reputationاش چاپ شد، اعتراف کرد که هدفش این بوده که نشون بده نباید به خاطر reputation مقاله چاپ بشه و باید به درستی انجام بشه peer-review. ژورنالی که مقاله رو چاپ کرده بود retractاش کرده و هیأت تحریریه اخراج شدن.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9
ارسال‌ها
919
امتیاز
4,416
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
تهران
پاسخ : پروژه عظیم FunVax جهت از بین بردن اعتقادات مسلمانان

خب کل حرفتون اینه که ممکنه این دکتر ژنتیک, با داده های fake, کتابشو چاپ کرده یا روشش غلطه. خب احتمالش 0 نیست ومنم قبول دارم :-"
ولی اینکه بگید چون این خیلی عجیبه, کار این طرف اشتباهه و یا چون دوباره انجام نشده اشتباهه, حرف درستی نیست. و البته این هم در نظر داشته باشید که کسی هم نیومده اینو دوباره بررسی کنه, یا اگر بررسی کرده چیز چاپ نکردن...


وقتی دو هزار تا عامل داری که روی یک رفتار اثر می‌گذارن و ماکسیمم ده تاش رو می‌دونی، نمی‌تونی از راه برسی و خیلی راحت ادّعا کنی که آره من یه ژنی پیدا کردم عامل فلان چیزه.
رفتار های ما از هزارتا عامل تاثیر میگیرن ولی این دور از ذهن نیست که این هزارتاعامل روی یک ژن(یا چندتا) تاثیر بزارن, و اون رفتار از روی اون ژن تاثیر بگیره. رفتار که هیچی, 3-4 تا ژن عوض میشه طرف یه سرطان گنده میگیره :-"

ایده های بدی نداشت : ))
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,847
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : پروژه عظیم FunVax جهت از بین بردن اعتقادات مسلمانان

به نقل از Thousand Light Years Away :
خب کل حرفتون اینه که ممکنه این دکتر ژنتیک, با داده های fake, کتابشو چاپ کرده. خب احتمالش 0 نیست ومنم قبول دارم
ولی اینکه بگید چون این خیلی عجیبه, کار این طرف اشتباهه و یا چون دوباره انجام نشده اشتباهه, حرف درستی نیست. و البته این هم در نظر داشته باشید که کسی هم نیومده اینو دوباره بررسی کنه, یا اگر بررسی کرده چیز چاپ نکردن...

رفتار های ما از هزارتا عامل تاثیر میگیرن ولی این دور از ذهن نیست که این هزارتاعامل روی یک ژن(یا چندتا) تاثیر بزارن, و اون رفتار از روی اون ژن تاثیر بگیره. رفتار که هیچی, 3-4 تا ژن عوض میشه طرف یه سرطان گنده میگیره
ایده های بدی نداشت : ))

دوستِ عزیز، تمام بنیان روش علمی بر پایه‌‌ی ابطال‌پذیری فرضیات و تکرارپذیری نتایج هستن. این حرفِ من نیست، این تعریف متد علمیه.[nb]https://www.nih.gov/research-training/rigor-reproducibility[/nb][nb]http://iai.asm.org/content/78/12/4972.full[/nb][nb]https://en.wikipedia.org/wiki/Reproducibility[/nb]

Reproducibility is the ability of an entire experiment or study to be duplicated, either by the same researcher or by someone else working independently. Reproducing an experiment is called replicating it. Reproducibility is one of the main principles of the scientific method.

نتایجی که در مقالات پابلیش می‌شن، با تمام جزئیاتِ روش و متد علمی که منتج بهشون شدن پابلیش می‌شن؛ به طریقی که قابل بازتولید باشن. چنانچه بازتولید بشن و مجدّداً به چاپ برسن، یافته‌ها تأیید می‌شه. چنانچه بازتولید نشن، یا گزارش داده می‌شه که بازتولید نشدن یا اصلاً چیزی چاپ نمی‌شه[nb]بعضی وقت‌ها داده‌های منفی چاپ نمی‌شن راستش؛ خیلی کم یه نفر سعی می‌کنه داده‌ی منفی رو چاپ کنه؛ چون توی مجلات high-impact چاپ نمی‌شن داده‌های منفی.[/nb]. ژنی که تمایل به سمت خداباوری و دین ایجاد کنه خیلی مسئله‌ی جذّابیه، و به محض این که حتّی فرض وجودش توسّط یه آدم معروفِ علمی مطرح بشه، می‌ره روی کاور مجلاتِ مردمی؛ همون‌طور که رفت ده سال پیش روی کاور مجله‌ی ‌Time به همراه مصاحبه با همر. با این حال مقاله‌ای که اون ادّعا رو مطرح کرده، هرگز در یک ژورنال peer-reviewed چاپ نشد و داده‌هاش هم هرگز بازتولید نشدن توسّط بقیه. توی علم قسم حضرت عبّاس نداریم کلّاً؛ چه به نفع یه فرضیه چه به ضررش. امّا اعتبار فرضیات علمی از مسیرهای مشخّصی به دست میان و این مقاله اون مسیرها رو طی نکرده. من اصلاً نمی‌گم داده‌های اون آزمایش fake بودن. این فقط یک احتماله. ممکنه صرفاً متدلوژی اشکال داشته یا به لحاظ آماری برای گرفتن نتیجه‌ی مورد نظر کافی نبوده و... کلّی گپ ممکنه وجود داشته باشه. نبودنِ داده‌ی بازتولید شده، ایرادیه که همیشه گردنِ فرضیه می‌مونه و مونده در تاریخ علم.
 
بالا