• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

چرا برخی رتبه برتر ها به موفقیت نمیرسن

  • شروع کننده موضوع
  • #1

نگار

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
381
امتیاز
2,756
نام مرکز سمپاد
فرزانگان جامع(سه)
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژِی
همه ي ما مي دونيم سيستم اموزشي از نواقص زيادي برخورداره و ادماي زيادي دور و بر مون مي بينيم كه شاگر اول نبودن و خوشحال و خوشبختن و عكسش مهندسا و دكتر هايي كه نتونستن شرايط مناسبي براي زندگيشون فراهم كنن
چه فاكتور ها و چه مهارت هايي هستن كه ضعفشون در اين گروه از اقشار جامعه ديده ميشه
فرض كنيم در تجربي هر منطقه تا 3000 رتبه ي خوبي باشه و در رياضي هم همين طور ميشه 18000 تا رتبه برتر
در انساني هم در هر منطقه500 تا رتبه ي خوب ميشه 1500 تا در كشور
در كل 19500 تا رتبه ي خوب در هر سال در كل كشور داريم(با صرف نظر از زبان و هنر تازه) ولي به قول اقاي ميرصادقي ايا ما هر سال 19500 تا ادم خوشبخت داريم ؟
 

fteh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
636
امتیاز
4,884
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خوزستان
سال فارغ التحصیلی
90
من فکر میکنم که فقط تعداد کمی از رتبه برتر ها واقعا از راهی که انتخاب کردن راضی هستن ولی بقیه به خاطر فشار پدر و مادر و حرف فامیل یه راه رو انتخاب کردن و اگر هم موفق شدن به خاطر تلاش فراوان و به اصطلاح استعداد(درسته؟!) به رتبه ی خوب رسیدن و رضایت و شادی هم به طبع نداره آنچنان.
خیلیا هم هستن رتبه برتر نیستن و استعدادشون رو نتونستن توی یه آزمون 4 ساعته نشون بدن ولی بعد از ورود به دانشگاه در طی سال های آتی درخشیدن و موفق و شاد.
 

ɐudɐrgnilɐ⋊.∀

هرچه هستی بمان و داراباش هرچه داری ببخش و مسکین شو
ارسال‌ها
343
امتیاز
1,768
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی ناحیه 1 (طلایه داران سابق)
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
برنز المپیاد فیزیک*
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق قدرت - فیزیک محض
چون همه بخاطر سواد نمیرن دانشگاه!
همیشه تو گوشتون فرو کنید افراد با نیت های مختلف و اهداف متنوع میرن دانشگاه!

1.یک نفر برای یافتن شریک زندگی میره دانشگاه!!! تا اونوقتی که کسی رو که بخواد باهاش ازدواج کنه پیدا نکنه درس میخونه و به محض ازدواج کردن در همه دروس مشروط میشه و حذفش میکنه و بعدا ترک تحصیل میکنه! 23%

2.برخی برای مدرک میرن دانشگاه!! از درس خوندنشون و نمراتشون توجیه چندانی نداره و معمولا فقط هنرشون پاس کردنه ، دروس به هر نحو ممکن هست پاس میکنند! معمولا قشر این جامه از قشر مرفهین بی درد هستند که همه چیز دارند الی مدرک معتبر! 14%

3.برخی ها برای فرار از خدمت سربازی میرن دانشگاه!! 17%
شاید خنده دار باشه ولی از بعضی ها بپرسی چرا اومدی دانشگاه میگه میخواستم به سربازی نرم!
به همین ترتیب شاید تا پروفسرای دانشگاه خودشون برای فرار از خدمت سربازی درس بخونن!!!
آخرش هم خدمت سربازی به اونا میرسه و بعدش از خدمت فرار میکنن! که بهشون میگن سرهنگ پروفسور فراری!!!

4.برخی ها درس میخونن و خوب هم درس میخونن ولی برای سرگرمی هست! 43%
نمیدونن واسه چی درس میخونن! اما میخونن! فقط بخاطر اینکه بیکار نمونن! ولی هدف خاصی در زندگی ندارند! یهو چشمشونو که وا میکنن همه مهندس صداشون میکنن!

5.بعضی ها هدف والا دارند و تلاش هم میکنند ولی چون معمولا از اشتباهاتشون عبرت نمیگیرند و راه درستی رو برای رسیدن به هدف انتخاب نمیکنند،درآخر شکست میخورند و نه از لذت های دیگران بهره مند میشوند نه از لذت پیروزی! فقط عمرشان بیخود تلف میشود! آخر هم کار پیدا نمیکنند! میشوند غوض با غوض! درگیر مسخره این و اون میشوند! آخرش هم بعد 8 سال تلف کردن عمر دوباره فکر کنکور دادن و پشیمونی از اشتباهات گذشته میکنند! که دریغ که من در گذشته به جز خواب دیدن کاری برای خودم نکردم! چرا که در طول ترم طبل توخالی بیش نبودم!
فقط خواب رفتن به دانشگاه هاروارد سرم رو مشغول کرد حالا از دانشگاه استان گلستان هم قبول نمیشوم! 2.5%

6.گروه خیلی کمی از اون ها معمولا 4 الی 7 نفر از اون ها واقعا برای درس خوندن و رسیدن به هدف والا درس میخونن! کمتر از 0.5%
با برنامه و روحیه خستگی ناپذیر و تسلیم ناپذیر درس میخونن! هر اتفاقی که بیوفته سعی میکنن شرایط ویژه ای برای خودشون به وجود بیارن و از حاشیه دانشگاه در امان بمونن! بهشون القاب گوناگونی از جمله بچه ننه یا امام و پیشوا یا رهبر حزب (مث من:D) یا هوش سیاه یا هوش متحرک یا دایره المعارف متحرک یا هوش خالص و متبلور یا... میدن ولی چون اونا هدفشون رو میدونن و برای رسیدن به اون بهترین و آسون ترین راه رو انتخاب میکنن و بسیار مصمم به رسیدن به هدف والاشون هستند!!! از همه خنده دار تر اینکه تقلب رو خطر بکنید به دستشون برسونید هم تقلب نمیکنند! اگه مشروط بشن هرگز اعتراض نمیکنند و به دنبال دلیلش میگردند تا اصلاح کنند! بعد خودشان بی منت استاد و بدون شام و ناهاردادن به استاد یا رئیس گروه قبول میشند! هر نمره ای رو که بگیرند حتی اگر کم هم باشه (مثلا 19 گرفتند استاد 11 داده) چون به سوادشون اطمینان قلبی دارند هرگز ناراحت نمیشند و زود قبولش میکنند و اعتراض نمیدند! به این راحتی عاشق یک نفر نمیشن و نیمه دوم قلبشون رو در دانشگاه دنبالش نمیگردند و خودشون رو هرگز درگیر حاشیه نمیکنند! این ها همان رستگارانند در دانشگاه!:D
چشمتون رو چهارسال و اندی وا میکنی عین کنکور سراسری میبینی طرف رتبه برتر و تک رقمی رشتش شده!
یا اینه در فرودگاه به شما زنگ میزنه و میگه هر بدی و خوبی از من دیدید حلالم کنید! دارم میرم سن پترزبورگ! از دانشگاه دعوتم کردند!:-??
 
آخرین ویرایش:

Leo

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,579
امتیاز
21,895
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1399
خب ببینید نمیشه با این قاطعیت گفت "اکثر" رتبه برتر ها!
ولی من میتونم بگم "بعضی" از رتبه برتر ها موفق نمیشن.
بیشتر(یا شاید همه!) رتبه برتر ها IQ بالاتری نسبت به دیگر مردم دارن. ولی مسئله اینه که IQ تنها عنصری نیست که برای موفقیت لازمه. IQ فقط هوشیه که تو مغز میشه ازش استفاده کرد و مستقیما نمیتونیم تو زندگی واقعی اجراش کنیم. EI یا هوش هیجانی مسئله مهم تریه. افرادی که EI خوبی ندارن عمدتا جامعه پذیری خوبی هم انجام نمیدن و نمیتونن زیاد فیت شن. خودشون،ویژگی هاشون و علایقشون رو درست نمیشناسن. عمدتا هدف محکمی ندارن. EI قابل افزایشه. ولی چون عمدتا اطلاعات زیادی ازش نداریم بهش بی توجهی میکنیم.
مثلا خیلی از سخنرانان و سیاست مداران و ... IQ بالاتری ندارن. ولی چون هوش هیجانی(EI) بالاتری دارن موفق میشن.
کتاب هوش هیجانی اثر دانیل گلمن مسئله ی رابطه بین موفقیت و هوش هیجانی رو به خوبی توضیح داده و گفته که IQ اهمیت نسبتا کمتری نسبت به EI داره.
نمودار عناصر هوش هیجانی از نظر دانیل گلمن:
ppun0102.png

دانیل گلمن معتقد است، هوش عاطفی بالا تبیین می‌کند که چرا افرادی با ضریب هوشیِ (به انگلیسی: Intelligence quotient | IQ) متوسط، موفق تر از کسانی هستند که نمره‌های بالاتری از "IQ" دارند. ضریب هوشی نمی‌تواند بخوبی از عهدهٔ توضیحِ سرنوشت متفاوتِ افرادی بر آید که فرصت‌ها، شرایط تحصیلی و چشم‌اندازهای مشابهی دارند.

در دهه ۱۹۴۰ وقتی نود و پنج دانشجوی دانشگاه هاروارد را، یعنی دورانی که دانشجویان دانشگاه‌های شرق آمریکا را افرادی با هوش بهر‌های متنوع تر از امروز تشکیل می‌دادند؛ تا سنین میان‌سالی مورد بررسی قرار دادند، چنین دیدند که افرادی که بالاترین نمره‌های تحصیلی را داشتند از نظر میزان حقوق دریافتی، بهره‌وری و موفقیت شغلی از همدوره‌ای‌های ضعیف‌تر خود موفق تر نبودند. آنان حتی از نظر میزان رضایت از زندگی شخصی یا رضایت از روابط دوستانه، خانوادگی و عشقی نیز وضعیتی برتر نداشتند.[۲]

با ظهور عصر اطلاعات و ارتقای ارزش‌مندی ارتباطات انسانی و هم چنین بروز موقعیت‌های استراتژیک سازمانی، نظریه هوش عاطفی رشد چشم گیری یافته و از مباحث پرطرفدار سازمانی شده‌است. هوش هیجانی، از آخرین مباحث متخصصین در خصوص درک تمایز بین منطق و هیجان بوده و برخلاف مباحث اولیه در این جا، فکر و هیجان به عنوان موضوعاتی برای سازگاری و هوشمندی تلقی شده است. به علاوه، شبیه سایر مباحث مطرح درخصوص ماهیت انسان، هوش هیجانی نیز دستخوش دو نوع بحث و گفتگوی علمی و عوام پسند گردیده‌است.

اصطلاح هوش عاطفی برای اولین بار در دهه ۱۹۹۰ توسط دو روان‌شناس به نام‌های جان مایر و پیتر سالووی مطرح شد. آنان اظهار داشتند، کسانی که از هوش هیجانی برخوردارند، می‌توانند عواطف خود و دیگران را کنترل کرده، بین پیامدهای مثبت و منفی عواطف تمایز گذارند و از اطلاعات عاطفی برای راهنمایی فرایند اندیشه و اقدامات شخصی استفاده کنند. دانیل گلمن صاحب نظر علوم رفتاری و نویسنده کتاب «کار کردن به وسیله هوش هیجانی» اولین کسی بود که این مفهوم را وارد عرصه سازمان نمود. گلمن هوش هیجانی را استعداد، مهارت و یا قابلیتی دانست که عمیقاً تمامی توانایی‌های فردی را در دایرهٔ خود دارد.[۳][۴] در مدل گُلمن به طور خلاصه پنج حوزهٔ اساسی هوش هیجانی مورد بررسی قرار گرفته است:

  1. شناخت هیجان‌ها و احساسات خود، خودآگاهی
  2. مدیریت هیجان‌ها و احساسات خود، خودمدیریتی
  3. خودانگیزشی
  4. تشخیص و درک هیجان‌ها و احساسات دیگران، دیگرآگاهی
  5. مدیریت رابطه با دیگران، دیگر مدیریتی
پ.ن: لینک خرید کتاب هوش هیجانی دانیل گلمن(شدیدا پیشنهاد میکنم. جزو کتاب های روانشناسیِ از نظر من ضروری برای زندگیه)
خرید
 
آخرین ویرایش:

boodika

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
904
امتیاز
6,071
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ناکجا
سال فارغ التحصیلی
1398
خب سیستم اموزشی ما جوریه که فقط به دانش اموز القا میکنه تو با خوندن و فهمیدن تئوری میتونی به مقاطع بالا تحصیلات برسی غافل از اینکه طرف باید وجه عملی و کاربردی اون رشته رو هم یاد بگیره نه فقط برای نمره و رتبه درس بخونه...
خیلی از افرادی هم که الان فارغ التحصیل میشن حتی روش بازار یابی رشته شونو نمیدونن..خب بیشتر ادما هم که دنبال پشت میز نشستنن...در صورتی که باید به طرف یاد بدن چیزی که تو میخونی چجوری میشه ازش استفاده کرد!
 

ɐudɐrgnilɐ⋊.∀

هرچه هستی بمان و داراباش هرچه داری ببخش و مسکین شو
ارسال‌ها
343
امتیاز
1,768
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی ناحیه 1 (طلایه داران سابق)
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
برنز المپیاد فیزیک*
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق قدرت - فیزیک محض
ببخشید من یادم نمیاد اکثر گفته بوده باشم!
به هر حال اگر هم گفتم اشتباه لفظی بود!
چه قبول کنید چه نکنید،کسانی که رتبه برتری نسبت به شما آورده اند از شما به مراتب جلوتر هستند!
من گفتم برخی رتبه های برتر که تعدادشون هم زیاد نیست در کنکور مترکونن در کارشناسی ارشد بنزینشون تموم میشه!
در سال 95 دانشگاه های برتر شریف و امیرکبیر و علم و صنعت و تهران با اون دانشجو های شکست ناپذیرشون دیدید و شنیدید که از برخی دانشگاه ها که اصلا اسمشو هم تابحال نشنیدید! یهو یک نفر با یک دورخیز وحشتناک میتونه خودش رو در میون اون نفرات برتر جا کنه!
اگه مخالفید حتما به لینک یه سر بزنید!!!
 

MRΣZA

کاربر حرفه‌ای
کنکوری 1403
ارسال‌ها
344
امتیاز
4,043
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ابهر
سال فارغ التحصیلی
1403
بنظرم دلیلش اینه که بخاطر ساختار بد کنکور و فشار و استرس اون، این افراد در بهترین سال های زندگی شون، یا اصلا سراغ هنر و ادبیات نمیرن یا کمتر میرن ولی فکر می‌کنم المپیادیا اینطوری نیستن، چون هم تک بعدی نیستن، هم در جهت علاقه شون گام بر می دارن و هم اینکه اکثرشون که سال آخر رو خوب تلاش کردن، رتبه های خیلی خوبی آوردن
 
ارسال‌ها
2,602
امتیاز
39,156
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
Physics
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
Physics
نکته
من درک نمیکنم شما کنکور رو چطور نگاه میکنین گه میگید کسی که رتبه برتر میشه باهوش تر بوده
کنکور اصلا چالش هوشی محسوب نمیشه تو سال های اخیر
اون آزمون هایی چالش هوش محسوب میشن که بیان یه سری مسائل خلاقانه از چیزایی که بلدید بهتون بدن
و شما حل تشزیحی و راه حل خلاقانتونو بخوان

کنکور تا یه جایی اینکه اون درس رو بلدید و از یه جایی به بعد میزان تمرین و مدیریت آزمونتونو اندازه میگیره
مثلا تو حسابانی که تیپ بندی داره سوالا نمیشه گفت سوالا هوش اندازه میگیره ضمن اینکه سال پیش که چالشی بود این درس درصد رتبه برتر ها رو دیدیم

پس لزوما کسی که رتبه برتره
با اراده با تمرین و با پشتکاره نه

بعدشم
کی گفته کسی که یه موفقیتی تو کنکور به دست میاره و وارد داتشگاه میشه ازش انتظار میره تو بقیه زندگیشم موفق شه؟

اولا که تو تایم کنکور همه دبیرستانی و تحت نظارت والدینن ولی دانشگاه فرد خودمختاره
و لزوم اجبار درس خوندن در خیلی از موارد حس نمیکنع

ثانیا اینکه همیشه انتخاب ۱۸ سالگی شما یگانه الهام زندگی شما نیست اکثر رتبه برتر ها (رشته خودمو میگم) تو دانشگاه رشته ای انتخاب میکن که رو بورسه تا چند سال پیش برق بود اخیرا کامپیوتر
و حتی اکثرا چارت درسی رشته هاشونو نمیشناسن
خوب این احتمال رضایت از رشته رو میاره پایین
 
ارسال‌ها
170
امتیاز
519
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1397
تلگرام
اول باید ثابت کنی که رتبه برتر بودن موفقیته. بعدا بپرسی که چرا این موفقیت ادامه دار نبوده.
چون دلیلی برای موفق نامیدن رتبه برتر وجود نداره، سوال از اعتبار ساقطه.
برای سنجش موفقیت در مقاطع بعدی زندگی هم نیاز به تعریف معیار داری. صرفا چون یک سری سلسله مراتب تحت عنوان رتبه و مقطع و رنک دانشگاه و عنوان شغلی و خفانت محل کار وجود داره معنیش این نیست که افراد ملزم هستن مأموریت زندگیشون رو هر چه بالاتر رفتن از این نردبان قرار بدن. خودستایی و برتری‌جویی لزوما بزرگ‌ترین هدف همه آدم‌ها نیست.
 
بالا