چه طور بتونیم از انجام کاری که بهش علاقه ای نداریم لذت ببریم؟

[نگار]

وقتی کنکوری بودم از شیمی خوندن متنفر بودم.:blush:
لذا کم تر از بقیه ی درسا بهش توجه می کردم و روش زمان میذاشتم الان کنکوری نیستم و با این که اشپزی رو دوست دارم ولی از یه سری از کارای خونه واقعا بدم میاد.
همه ی ما این رو تجربه کردیم که در زندگی روز مره ی ما بخش عظیمی رو در گیر انجام کارهایی هستیم که بهش علاقه ای نداریم برای رسیدن به نتیجه ای که داریم یا گاها به خاطر اجبار
چه طور می تونیم کاری کنیم که بهشون علاقه مند بشیم

 

[اُمـــــــیـــــــــد :)]

چند تا روش ب ذهنم میرسه
۱- به نتیجه ی کار فکر کنید ، نه خود عمل ، نتیجه ی انجام دادن کاری ک برا آدم سخته ، اتفاقا ، شیرین تره . خودم از عربی بدم میومد . اما حقیقتا پایان عربی یکی از شیرین ترین لحظات سال کنکور بود ، چون حس میکردم اراده ام قوی شده
۲- جایزه گذاشتن های کوچیک هم میگن جواب میده ، مثلا اگر فلان کار رو بکنی بعدش جایزه اش این میشه ک میری سینما یا فلان کتاب رو میخری --- هر چند برای شخص من این روش جوابگو نبوده تا الان
۳ - راحت شدن از فکر کار راحت تره تا خود کار . میفهمی چی میگم؟ همون ضری المثل : دست کار میکنه و چشم میترسه . این ک برای خودم بار ها شده حوصله نداشتم مسواک بزنم ، اما هی الکی ول میچرخیدم تو نت و الکی دیر تر خوابیدم ، و فقط کل این مدت زجر کشیدم . چون فکرم آزار میداده من رو . ب خاطر آزاد شدن فکر هم ک شده ، آدم باید یه کارهایی رو انجام بده ، به عبارتی «شرش رو بکنه » . و این واقعا ارزش داره . حس انجام وظیفه ، لذت انجام وظیفه ، یکی از واقعیترین لذت هاست .
۴- تقسیم کار های مورد علاقه و منفور . این بیشتر مثالش کنکوریه . فرض کنید شما از شیمی و عربی و ادبیات بدتون میاد و از ریاضی و فیزیک و انگلیسی و دینی خوشتون میاد . احتمالا اگر با این ترتیب درس بخونین زجر کمتری میکشین : ریاضی , عربی ,فیزیک ، ادبیات ، انگلیسی ، شیمی ، دینی .
چون سختی ها تقسیم شدن . حالا اگر اولش درس های مورد علاقه تون رو همه با هم بخونید ، آخر های روز ک باید برین سر بی علاقه ها ، انقدر سرد میشید ک احتمالا درس رو رها میکنید...
این قضیه تو کارهای روز مره هم وجود داره ب شدت ،

 

[ɐudɐrgnilɐ⋊.∀⋆☭]

وقتی کنکوری بودم از شیمی خوندن متنفر بودم.:blush:
لذا کم تر از بقیه ی درسا بهش توجه می کردم و روش زمان میذاشتم الان کنکوری نیستم و با این که اشپزی رو دوست دارم ولی از یه سری از کارای خونه واقعا بدم میاد.
همه ی ما این رو تجربه کردیم که در زندگی روز مره ی ما بخش عظیمی رو در گیر انجام کارهایی هستیم که بهش علاقه ای نداریم برای رسیدن به نتیجه ای که داریم یا گاها به خاطر اجبار
چه طور می تونیم کاری کنیم که بهشون علاقه مند بشیم

من یه استاد ادبیات در راهنمایی داشتم یه حرف خیلی جالبی در مورد ادبیات گفت!
گفت که ادبیات درسی هست که چه بدتون بیاد و چه خوشتون بیاد باید بخونید چون تنها وسیله ای هست که شما رو به هدفتون میرسونه!
چه علاقه داشته باشید چه نداشته باشید!
باید بخونید حال با جایزه نمره برتر شدن یا با کتک!
به هرحال خیلی بهتره که بدون حاشیه و بدون سر و صدا بخونیدش و ازش لذت ببرید تا اینکه ازش متنفر بشید!