خودیافته ها !

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع آرشا
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

آرشا

کاربر فعال
ارسال‌ها
26
امتیاز
1,873
نام مرکز سمپاد
فرز ۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
خیلی وقتا پیش میاد آدم دوست داره درسایی رو که از زندگی گرفته رو روی کاغذ بیاره و بیان کنه .
عصاره و چکیده ی این تجربیات و درس ها و تفکرات متن های جالبی برای خوندن و فکر کردن می تونه باشه . این جا نوشته هاتون رو به اشتراک بذارید .

اولیش رو خودم می ذارم ^_^
تنفر و دوست داشتن،خوب و بد ، شکست های عظیم و پیروزی های بزرگ(با اقتباس!) همه و همه مرز باریکی دارن و به نظر در اون مقطع حساس مابین، سطحی ترین تصمیم ها و کوچک ترین حرکات گاهی فاجعه آمیز و گاه رویایی تاثیر می ذارن ...

× تکراری بودن یا نبودن یافته ها جدا مهم نیست رسیدن به یک حرف از چند مسیر عمق بیشتری بهش میده :)
×لطفا متن از خودتون باشه
 
آخرین ویرایش:
آرزوها و بلندپروازی ها و زیبا حرف زدن ها نیست که ما رو به موفقیت می رسونه ؛اون کارهای فوق العاده کوچیک و جزئی هستن که استارت کارو میزنن و اثرات شگرف و عمیقی میزارن !
 
آخرین ویرایش:
هيچكس و هيچ چيز ارزش نداره كه بخواين تمام قد بايستين و ازش دفاع كنين
نتيجه ش فقط خورد شدن خودتونه و پشيماني!
 
زمان بزرگترین دشمن توست و هرکس به جنگ آن برود حتما شکست می خورد و هرکس از آن فرار کند گرفتار چنگالش می شود.
پس تنها راه مطیع آن شدن و پیروی از اوست. طبق قوانین زمان بازی کنید چون بازی، بازی اوست.
 
توی کلیله و دمنه داستانی هست، درباره زاغی که می خواد راه رفتن کبک یاد بگیره و از کبک تقلید می کنه، اما در آموختن موفق نمیشه و در نهایت مثل یه زاغ عادی هم نمی تونه راه بره.
من توی زندگیم همین طوری بودم، یه مرغ مقلد بودم. بدون نگاه کردن به خودم و ویژگی ها و شرایط خاص خودم، می خواستم از دیگران در مسائل مختلفی مثل علایقم، رشته تحصیلیم، فعالیت هام و ... تقلید کنم که توجه شون رو جلب کنم و ازشون تایید بگیرم.
ثمره این کار اینه: آخرش زاغی میشین که راه رفتن کبک رو یاد نگرفته و راه رفتن خودش رو هم یادش رفته.
مرغ مقلد نباشید :)
 
البته یه نکته ای هست: کسی که زندگی من رو ندیده باشه و جای من زندگی نکرده باشه شاید نتونه درک بکنه که حرف من یعنی چی و با خودش بگه: « اصلا این موضوع چه اهمیتی داره؟ » مثلا من حرف های @Nemesys و @AliEBR رو نتونستم درک کنم، شاید چون جای اون ها نبودم.
در نهایت این نوشته ها تا حدودی شخصی میشن ( چیزی شبیه به تاپیک محبوب حرف بزن )، اما باز هم هر کسی می تونه چیزهایی که دوست داره رو از توشون برداشت کنه :)
 
آخرین ویرایش:
هنر ، زندگی کردن در زمان حال هست ، با تمام وجود از لحظه هاتون بهره بری کنید . شیفت فکری (مثلا به کار قبلی یا بعدی!)نداشته باشید خودتون رو وقف کار الانتون کنید...
 
مشکلات استراتژی‌های خاصی برای نزدیک‌شدن به ما دارند. یکیشون اینه:
"من از جلو میرم سرگرمش میکنم. شماها از کنارها برین دست و پاشو بگیرین. آخر هم تو بیا و به زانو درش بیار. خنجر آخر رو خودم میزنم توی قلبش.... الآن خیلی حالش خوبه حواسش نیست. امشب بهش حمله میکنیم. شکار خوبی داشته باشین بچه‌ها..."
 
تجربه با درک و تفکر فرق داره ی ذره برو جلو جنس نوشته هاش رو ببین که میرسه تهش به این مثلا که دوغ رو با نوشابه نخورید خوب نیست ...
 
زندگی سرمایه گذاری روی مینیمم هاست ...
 
خودتو فراموش نکن.
هیچکسو اونقدر بالا نبر که وقتی از اون بالا یک سنگ انداخت روی سرت انقدر محکم بهت بخوره که ناکارت کنه.
ارزش آدمها رو درست درک کن... براشون کم یا زیاد نذار. نذار فکر کنن حق دارن هرطور که میخوان باهات رفتار کنن و برات تعیین تکلیف کنن.
تو مسئول زندگی و شخصیت خودتی. درقبالش وظیفه داری. فراموشش نکن.
 
Back
بالا