در کل احتمالاً این سوال جواب مشخصی نداشته باشه ولی این که تعریف از حقیقت چی باشه جواب این سوال رو تغییر میده گروهی حقیقت و واقعیت رو معادل هم میدونن!
و عده ایی حقیقت رو اینطور تعریف میکنن :حقیقت شامل ذات هر چیزی بوده و غیر قابل تغییر است و به همین دلیل بر خلاف واقعیت امری است که لزوما با برهانهای علمی قابل اثبات نیست. در بسیاری موارد حقیقت ( به دلیل اینکه از دسترس انسان به حیطه ذات به دور است )به نوع نگرش افراد بستگی پیدا میکند.
× اگر تعریف دوم رو مرجع خودم بدونم و دیدگاه من این باشه که حقیقت امر اینه که اسلام تنها راه نجات بشریت هست
و از اونجایی که آمار نشون میده
سوئد یکی از بزرگترین کشور های بی خداست[
منبع ] پس اگر به عنوان یه مبلغ برم و دین اسلام رو اونجا تبلیغ کنم احتمالاً تعداد کمی از افراد سمت من گرایش پیدا میکنن ( و جمعیت مسلمان هم بالا نیست ) پس حالا از نظر من " حقیقت مهمی وجود دارد که افراد خیلی کمی با آن موافقند " !
حالا اگه حقیقت رو معادل واقعیت در نظر بگیریم اگر توی هر شهری توی کشور خودمون برم و بگم :
بر سر در سازمان ملل هیچ شعری از سعدی نوشته نشده است. هرچند شعر معروف بنیآدم از سعدی، بر روی فرش نفیس ایرانی موجود در سالن مذاکرات سازمان ملل متحد نقش بسته است[
منبع ] احتمالاً افراد زیادی با من مخالفت میکنن چون این تصور سال ها بین مردم ایران بوده! و هنوزم هست و دوباره حقیقت مهمی که که افراد کمی با آن موافقند !
سوال بالا در واقع جواب مشخصی پیدا نمیکنه مگه این که
حقیقت ( با چه تعریفی از حقیقت)
مهم (از چه نظر ؛ در چه حوزه ایی)
افراد خیلی کمی( با چه سطح سوادی ؛ با چه نگرشی ؛ چه تعداد کم محسوب میشن و حتی شاید جنسیت اون افراد و رده سنی شون )
.
در سطح جامعه ( جامعه رو همه ی مردم در نظر میگیرین ؟).مشخص باشن!
خب قطعاً حقیقت هایی که یک شهر کمتر قبول دارن با یک کشور با کل دنیا متفاوته این تفاوت هم بستگی به نوع نگرش ،مذهب ،فرهنگ ؟موقعیت جغرافیایی؟ میزان پیشرفت اون جامعه متفاوته...
مگه این که معنی کلمه هایی که بالا گفتم معلوم باشه !