مدل جدید و متفاوت ازدواج

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Admin2
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • تگ‌ها تگ‌ها
    ازدواج

Admin2

لنگر انداخته
عضو کادر مدیریت
مدیر کل
ارسال‌ها
7,655
امتیاز
37,530
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1389
تو مدل قبلی ازدواج به هر طرف یه سری حقوق دادند. مثلا مهریه به زن و حق طلاق به مرد. نفقه و شیربها به زن و اختیاراتی به مرد و ...
اگر شما قرار باشه یه مدل ازدواج درست کنید چجوریش میکنید؟ چه حقوقی رو به کدوم یکی میدید؟
 
حق طلاق به هردو در درجه اول باید باشه تعهد مالی ای هم اصلا نباشه بهتره به نظرم
در مورد بچه و اینا ولی فک نکردم تا حالا
 
هیچ کدومشون نتونه در مورد حق تحصیل ، اشتغال و ... اون یکی تصمیم بگیره...
 
چرا باید یه مدل ازدواج درست کنیم در حالی که :

Monogamy is not natural for human beings
من درست منظورتون رو نفهمیدم. ولی اگه منظورتون اینه که تک همسری زیادم لازم نیست و میشه گزینه های دیگه ای رو داشت،
طبق همین مقاله ای که دادید،
درسته که چند همسری برای انسان طبیعیه، ولی به هر حال طبیعی بودن یه مسئله باعث بهتر بودن(یا حتی درست بودن!) اون مسئله نمیشه. مغلطه طبیعت گرایانه و اینا :/
تو همین مقاله:
Obviously, the benefits of monogamy are not limited to the two-parent child care advantage. I could suggest one or two more, perhaps not within the purview of an evolutionary biologist: Knowing that you always have a date for Saturday night can be a comfort. So can a shoulder to cry on, when you really need one.

But back to Professor Barash. What he calls "the bad news" about polygamy (or harem-keeping) is that, for several reasons, it is not advantageous for humans––male or female. Modern man may dream about the delights of keeping a harem in bygone days, but the truth is that only the sultan could afford a seraglio. The majority of men in those polygamous cultures wound up unhappy bachelors.

Even so, I would argue that there are some today for whom that biological imprint of polygamy seems to provide the stronger, not to say irresistible, urge. I'm talking about the Casanova who shuns commitment in favor of playing the field, and the philandering husband, as well. The idea of mating for life and "forsaking all others" is anathema to them.

Monogamy may not be "natural" for human beings, but an awful lot of us still think it's the best choice.
اینم خوبه:
If there are advantages there are also disadvantages of polygny. The primary and most common disadvantage of polygyny is that it degrades women, thus, men treat them as their property and slave. Men are the superior ones and they enslave women so that women feel inferior over their husbands. Thus, there would be conflict among the wives and the man (Waldmann).
شاید از نظر بیولوژیکی گاها مسئله ای طبیعی باشه، ولی طبق معیار های منطقی امروز که بیشتر رایجه، بی اخلاقی محسوب میشه.
و:
In some societies that does not practice polygyny; it is referred to as an immorality, mostly by Catholics. For every particular society, people share the same value consensus; they share common traditions and culture. Polygyny is either moral or immoral depending on the kind of marriage system a society considers.
عمده جوامع چند همسری رو زیاد پسندیده تلقی نمیکنن! میتونه مشکلات زیادی داشته باشه.
https://essaylab.com/blog/advantages_and_disadvantages_of_polygyny

+اگرم منظورتون این نبوده که بیخیال دیگه :-"
 
من درست منظورتون رو نفهمیدم. ولی اگه منظورتون اینه که تک همسری زیادم لازم نیست و میشه گزینه های دیگه ای رو داشت،
طبق همین مقاله ای که دادید،
درسته که چند همسری برای انسان طبیعیه، ولی به هر حال طبیعی بودن یه مسئله باعث بهتر بودن(یا حتی درست بودن!) اون مسئله نمیشه. مغلطه طبیعت گرایانه و اینا :/
تو همین مقاله:

اینم خوبه:

شاید از نظر بیولوژیکی گاها مسئله ای طبیعی باشه، ولی طبق معیار های منطقی امروز که بیشتر رایجه، بی اخلاقی محسوب میشه.
و:

عمده جوامع چند همسری رو زیاد پسندیده تلقی نمیکنن! میتونه مشکلات زیادی داشته باشه.
https://essaylab.com/blog/advantages_and_disadvantages_of_polygyny

+اگرم منظورتون این نبوده که بیخیال دیگه :-"
مسیله اینه که سبک زندگی باید با طبیعت آدم سازگار باشه.

منظورت از معیار های منطقی فکر کنم بیشتر هنجار ها هستن.

حرفت مثل این میمونه که بگی شاید انسان به صورت طبیعی به رژیم غذایی خاصی نیاز داشته باشه اما با توجه به شرایط فعلی منطقی نیست داشتن این رژیم.

وقتی میگیم یه چیزی طبیعیه یعنی عدم هماهنگی باهاش باعث ایجاد عدم توازن و ناهنجاری میشه. همونطور که در انسان ها هم شده. توی نظرسنجی های مختلف انجام شده حداقل نصف آدما (مستقل ار جنسیت) تو زندگیشون حداقل یکبار خیانت کردن و بیشتر از هفتاد درصد (باز هم مستقل از جنسیت) گفتن اگه مطمین باشن شریک جنسیشون خبردار نمیشه بهش خیانت میکنن.

این نشون دهنده ی زوال اخلاقی جوامع نیست صرفا نشون میده سنت های غیرمنطقی و ناسازگار دارن به مرور زمان ارزش خودشونو از دست میدن و سبک زندگی داره با طبیعت انسان سازگار تر میشه.

و در نهایت این که من صرفا ارجاع دادم، ولی خب به نظر میاد انسان ذاتا تک همسر نیست
 
حق طلاق به هردو در درجه اول باید باشه تعهد مالی ای هم اصلا نباشه بهتره به نظرم
در مورد بچه و اینا ولی فک نکردم تا حالا
یعنی هرکس هر موقع دلش خواست بتونه زندگی رو بهم بزنه و هیچ بهایی برای جبرانش نده؟
 
مسیله اینه که سبک زندگی باید با طبیعت آدم سازگار باشه.
حرفت مثل این میمونه که بگی شاید انسان به صورت طبیعی به رژیم غذایی خاصی نیاز داشته باشه اما با توجه به شرایط فعلی منطقی نیست داشتن این رژیم.
تا حدی عجیبه.
از کجا مطمئنی که "طبیعت" انسان چند همسری‌ه؟
براساس این نظرسنجی؟ :
توی نظرسنجی های مختلف انجام شده حداقل نصف آدما (مستقل ار جنسیت) تو زندگیشون حداقل یکبار خیانت کردن و بیشتر از هفتاد درصد (باز هم مستقل از جنسیت) گفتن اگه مطمین باشن شریک جنسیشون خبردار نمیشه بهش خیانت میکنن.
همیشه گفتم، بازم می‌گم. صرف‌نظر از اعتبارِ نتایج نظرسنجی؛ اون سازمانی که این نظرسنجی رو برگزار کرده و جایی که نظرسنجی گرفته شده؛ خیلی مهمه.
قطعا جامعه آماریِ این نظرسنجی همه انسان‌ـا رو شامل نمی‌شه، که حالا ما بتونیم چیزی به این پیچیدگی (طبیعتِ انسان) رو از نتیجه‌ش استنباط کنیم.
و در نهایت این که من صرفا ارجاع دادم، ولی خب به نظر میاد انسان ذاتا تک همسر نیست
بهتر نیست "ذات انسان" رو از یه کتابِ اتولوژی انسانی، مثلِ Irenaus Eibl-Eibesfeldt بررسی کنیم و ارجاع بدیم؟ :)
 
آخرین ویرایش:
در راستای بحث پیش آمده در سیستم چند همسری خودم به شخصه مخالف این بحثم ولی جالبه بدونید یه منطقه ای هست تو ایران که عرب نشینه و اگه همسرشون زن دوم نگیره فک میکنن شوهرشون بی عرضه بوده که نتونسته زن دوم بگیره و حتی خودشون میرن خواستگاری.

+
بعدم میام نظرم در مورد سوال تاپیکم میگم:)
 
مسیله اینه که سبک زندگی باید با طبیعت آدم سازگار باشه.

منظورت از معیار های منطقی فکر کنم بیشتر هنجار ها هستن.

حرفت مثل این میمونه که بگی شاید انسان به صورت طبیعی به رژیم غذایی خاصی نیاز داشته باشه اما با توجه به شرایط فعلی منطقی نیست داشتن این رژیم.

وقتی میگیم یه چیزی طبیعیه یعنی عدم هماهنگی باهاش باعث ایجاد عدم توازن و ناهنجاری میشه. همونطور که در انسان ها هم شده. توی نظرسنجی های مختلف انجام شده حداقل نصف آدما (مستقل ار جنسیت) تو زندگیشون حداقل یکبار خیانت کردن و بیشتر از هفتاد درصد (باز هم مستقل از جنسیت) گفتن اگه مطمین باشن شریک جنسیشون خبردار نمیشه بهش خیانت میکنن.

این نشون دهنده ی زوال اخلاقی جوامع نیست صرفا نشون میده سنت های غیرمنطقی و ناسازگار دارن به مرور زمان ارزش خودشونو از دست میدن و سبک زندگی داره با طبیعت انسان سازگار تر میشه.

و در نهایت این که من صرفا ارجاع دادم، ولی خب به نظر میاد انسان ذاتا تک همسر نیست
حتی اگر حرفتون در باب طبیعت انسان درست باشه نمیشه در یک تعمیم کلی به دلیلی بر "مضر بودن نه مشکل بودن " تک همسری دونست.
به عنوان مثال :من گیتار زدن رو ذات انسان نمی دونم. یادگیری گیتار کار دشواریست.پس در " تعمیم کلی "انسانها نباید گیتار بزنند.اتفاقا معمولا انسانها کار هایی که در طبیعتشان نیست رو خوب میتونن خیلی خوب انجام بدهند.
(مگر اینکه اثبات کنید چند همسری یک نیاز اساسیت و سرکوب کردن اون پیامد هایی داره )
به هر حال همه کسانی که تعهد به ازدواج رو نادرست میدونند.به این توجه می کنند که ازدواج یک انتخاب هست نه یک اجبار.کسانی هم که مشکلی ندارند ازدواج می کنند. (فکر می کنم هدف تاپیک بیشتر پیرامون شرایط ازدواج و طلاق بود البته )
 
یه سوء برداشتی از حرفی که زدم ممکنه پیش بیاد.
من نگفتم چند همسری ینی مثل مرغ و خروسا باشیم مثلا :)) که یه مرد n تا زن داشته باشه. من مسئله ام با خود مفهوم commitment بود.
من بیشتر اون میمون هایی مد نظرم بود که ژنشون خیلی نزدیک به انسانه. توی جامعه ی این میمونا اصلا پدیده ای به اسم داشتن جفت وجود نداره. یه سری نر و ماده هستن که تو فصل جفت گیری خیلی رندوم جفت گیری میکنن.
 
مدل کوانتمی بر مبنای رفتار دوگانه انسان با تاکید بر رفتار جوی انسان !! از اونجا که انسان ها در ابتدای ازدواج جوگیرن و هزاران حرف بیخود میزنن و 4 روز بعد نطرشون عوض میشه فکر میکنم این مدل جواب بده !
 
این مالکیت های طرفین رو هم رو از بین میبردم ! مثل ممنوع الخروج کردن یا حق طلاق ! ممکنه واقعا یک آدم پارتنرش مشکل روانی داشته باشه و نمونه باش کنار بیاد حالا طرف بگه طلاق نمیدم یا بده ممنوع الخروج ش کنه از عمد ! خب این باعث ضربه خوردن به پارتنرش میشه! من به نظرم یچیز مثل مهریه باشه ولی در صورتی که خود زن از عمد و برای اجرا گذاشتن طلاق نگیره و اگه پارتنرش زد زیرش ازش استفاده کنه
 
حق حضانت فرزند به مادر و هزینش به پدر می سپردم
 
Back
بالا